آشنایی با معماری اسلامی ایران

( ساختمانهای درون شهری و برون شهری )

1 نفر از کاربران این کتاب را پیشنهاد کرده اند.
    جزئییات کلی
  • گروه سنی : بزرگسال
  • جلد : شومیز
  • قطع : وزیری

مقدمه

با توجه به اینکه در ادامه درباره ساختمان­های درون شهری و برون شهری مطالبی را خواهیم آورد جای دارد که هر چند به صورت مختصر مطالبی درباره شهر گفته شود اصولا در گذشته در انتخاب محل ساخت هر شهر به نکاتی توجه می­کردند از جمله واقع بودن بین شاهراه­ها و مسیر­ها، اعتبار بازرگانی داشتن، مرکزیت داشتن نسبت به کل منطقه، سیل گیر نبودن، سخت بودن زمین آن، ضد زلزله بودن و چندین عامل دیگر. به طور مثال در زمان الجایتو بدون در نظر گرفتن این مسائل سلطانیه را می سازد و هرچند مسیر شاهراه­ها را نیز عوض می کند ولی بعد از مدتی شهر متروک شده و از بین می رود یا در مورد جنس زمین به طور مثال در ساخت محله شارستان یزد می‌بینیم که تا عمق دو متری از خاک رس و از آن به بعد زمینی به نام چِلویا کرشک است این زمین بسیار سخت بوده و بر روی آن ساختمان را بنا می‌کرده‌اند و از خاک رس حاصله جهت بنای آن استفاده می شده است سپس مبادرت به ساخت زیرزمین کرده و فضاهای مورد نیاز را شکل می‌داده‌اند.

 در ادامه در مورد انتخاب جهت یا رون در بحث مربوط به خانه­ها مطالبی را خواهیم آورد ولی چون مسئله در مورد انتخاب جهت شهر است مختصری از آن را در اینجا می­آوریم در گذشته با در نظر گرفتن آب و هوا، طرز تابش خورشید و جهت وزش باد  (مطبوع طوفان گردباد) جهتی را برای شهر در نظر می‌گرفتند معماران ایرانی برای این کار از شکل شش ضلعی استفاده کرده، درکل سه رون در نظر می‌گرفتند: رون راسته، رون اصفهانی و رون کرمانی.

 رون راسته جهت شمال غربی – جنوب شرقی دارد و شامل شهرهای تبریز تهران یزد و غیره می­شده است که جهت آن تقریباً مواجهه قبله است.

رون اصفهانی جهت شمال غربی - جنوب شرقی دارد و در اصفهان، استخر، تخت جمشید و غیره به کار گرفته شده است.

رون کرمانی جهت غربی شرقی دارد و شهرهای کرمان، همدان، آبادیهای آذربایجان غربی و غیره با این روش ساخته شده‌اند. در بعضی از مناطق با در نظر نگرفتن این مسئله اشکالات مهمی در وضع شهر به وجود آمده است.

 قبل از اسلام تقریباً تمامی شهرها را به شکل کلات ساخته (قلعه و برج و بارو) و در آنها شدیداً مسئله نظام طبقاتی رعایت می‌شده است این طبقات اجتماعی پیشتر سه طبقه بوده که بعدها به چهار طبقه تبدیل شده است و شامل ارتش داران، موبدان، استر­پوشان و صنعتگران بوده است. اینها هر کدام در شهر جای خود را داشته و نمی­توانستند به محله‌های دیگر بروند.

کهندژ یا قهندژ به معنای دژه قدیمی (دژ یعنی ساختمان) قلعه مهم شهر بوده است. کهندژ گاهی در درون شهر و گاهی اوقات بیرون باروی شهر و معمولاً در کوی ارگ بوده است (ارگ یعنی محله فرمانروایی). محافظ آنجا ارگ بُد بوده و برای خودش خندق و بارو داشته است (مثل ارگ تهران)

هسته مرکزی شهر شارستان یا شهرستان بوده است و معمولاً از کنار دروازه مهم آن بازار شروع می­شده و به مرکز شهر می رسیده است. این نمونه را به خوبی در ری باستان مشاهده می کنیم.

بیرون شارستان یا را پَروَست و بعدها رَبَض میگفتند.

پس از اسلام در توسعه شهر ترجیح داده می‌شد که بناهای جدید را در بیرون شارستان بسازند در صدر اسلام در برخی شهرها با بستن دیوار قبلی آتشکده آنرا تبدیل به مسجد می کردند اما بعدها به دلیل ازدیاد جمعیت مسجد جامع را در بیرون شهر می‌ساختند و همین دلیل می بینیم که مسجد جامع نایین در محله کلوان است (کل یعنی دروازه) یا مثلاً تاریخانه دامغان در نزدیکی جاده بازرگانی ساخته شده است.

 شهرها در ایران معمولاً دو شکل خاص داشته‌اند:

شهرهای شطرنجی یا پیچازی که در آن کوچه­ها خطوط عمود بر هم هستند و همدیگر را قطع می­کنند. نمونه آن در تعداد زیادی از قلعه­های روستایی مشاهده می شود.

شهرهای تَنَستِه­ایی یا تار عنکبوتی که مثل دایره­ای است که در مرکز آن بناهای اصلی مانند آتشکده، ساختمان حکومتی و غیره قرار می گرفته است.

 نمونه شهرهای پیچازی در نقشه های قدیمی بعضی شهرها مثل محله شهرستان یزد که در حال حاضر محله‌های یوزداران و فهادان است دیده می‌شود. کلات این شهر در مرکز آن بوده و به شارستان معروف بوده است

 شهر فیروزآباد فارس نمونه‌ای از شهر تنسته ای است (شهر گور) که چهار دروازه، استخر، بزرگترین مهر، آناهید وارد شیر خوره را داشته است. در مرکز آن کاخی قرار داشته و جلوی آن حوزه بوده است. اطراف ارگ اختصاص به چهار طبقه ذکر شده داشته است. شهرهای مرو و بغداد و تعدادی دیگر از شهرها نیز به این صورت بوده اند.

در محلهای کوهستانی به دلیل ناهمواری­های موجود، شکل شهرها تا به شیب زمین بوده است. نمونه‌های آن ماسوله و ابیانه می باشد .

اَرسَن شهر شامل محله، بازار، میدان ،کوچه، خیابان و بناهای عمومی مثل مساجد مدارس و غیره می شده است.

 محله

 همانطور که گفته پیش از اسلام شهر­ها بر پایه نظام طبقاتی تقسیم بندی می شدند. و بعد از ظهور اسلام این مسئله منتفی شد و محل­ها بنا بر اشتراکات موجود شکل می‌گرفتند مثلاً بر اساس همشهری بودن مثل محله شیرازی ها و محله بهبهانی ها و یا بر اساس فعالیت های مشترک مثل محله شعرباف ها و محله حصیرباف ها.

 محله یا کوی، یک شهرک کوچک در دل شهر بوده و برای خودش بازارچه مسجد مدرسه و دیگر چیزهای مورد نیاز را داشته است.

 بازارچه در این اواخر معمولاً شامل نانوایی، قصابی، عطاری و میوه فروشی بوده و برای خرید های دیگر به بازار بزرگ می رفتند.

اگر شغل غالب مردم محله یکی بود کارگاهی نیز در آنجا داشتند مثل محله شعرباف های یزد که کارگاه‌های رنگرزی داشته است محله به وسیله کوچه‌های به ارسن بازار یا دل شهر وصل می شده است.

 خیابان - کوچه - گذر

 به تازگی چنین گمان شده است که خیابان پدیده‌ای نو و تازه است که از باختر زمین آمده است و حال آنکه بزرگترین و طولانی‌ترین خیابان ها از روزگار باستان ویژه ایران بوده، بجز خیابان های چهارباغ اصفهان، زند شیراز، خیابان روبروی سردر شهربانی قزوین، خیابانی که مهمانسرای کاشان (محل فعلی پست و تلگراف) را به باغشاه فین و میدان بزرگ چوگان در پیش سردر باغ می پیوسته و از روزگار پیش از اسلام در کتاب‌های مسالک آمده است. به خصوص خیابان‌های شهر باستانی ری که در ربض شهر و در پیش دروازه ها کشیده بوده و چون خیابان های کنونی دوکان های بسیاری در دو سو داشته و رودخانه و سیلابکند های شهر از میان آن می گذشته و بلوارهای وسیع و مجللی را تشکیل می داده است.

 کوچه یا کوی، رنگ های شهر و راه های باریکی است که خانه ها را به هم وصل میکند گذر معمولاً به صورت ۳ کوچه بوده است در قدیم سعی می شده که در مسیرها تقاطع ایجاد نکنند و معمولا آن را سه کوچه می کرده اند سر سه کوچه واشُدگاه گذاشته و معمولاً چند درخت در آن میکاشتند هر محله ممکن بود چند گذر داشته باشد که بعضی وقتها محل واشدگاه آن به صورت حسینیه درآمده است.

 ساباط کوچه های سرپوشیده است. ساباط هم در شهرهای گرمسیری و هم در شهرهای سردسیری بوده است. در شهرهای گرمسیری مجبور بوده‌اند کوچه را تنگ و دیوار را بلند بگیرند و برای ایجاد سایه ساباط می گذاشتند.

 در دزفول به دلیل اینکه نمی توان با درخت (به دلیل ایجاد شرجی) سایه ایجاد کرد، ساباط زیاد دارد. در راههای کویری چون آبادی نبوده قسمتی از راه را می پوشاندند تا قافله در آنجا استراحت کنند این محل‌ها را نیز ساباط می‌گفتند و شامل چند طاق نما و یک آب انبار بوده است.

 در مسیرهای اصلی قالب شهرها بازار قرار داشته است

 ارسن بازار

 محل بازار در ابتدا در کنار دروازه اصلی شهر قرار داشته و سرپوشیده هم نبوده است و مثل خیابان معمولاً در امتداد جاده تجارتی بوده و همانند بازار تهران که از دروازه شاه عبدالعظیم تا دروازه قزوین امتداد داشت و در اول شهر تبدیل به راسته بازار بزرگ میشد. در بازار خرید و فروش های اصلی و در بازارچه ها خرید و فروش‌های روزمره اهالی انجام می گرفته است. بازار عناصر مختلفی مثل راسته، رسته، دالان، سرا یا خان خانبار، و تیم یا تیمچه داشته است که در مبحث بازار به شرح کامل آن خواهیم پرداخت.

 در کنار بازار مساجد مدارس و ابنیه مختلف دیگر قرار می گرفته اند.

 میدان

 میدان همان کلمه میان است و معرب آن میدان است و به معنی دل شهر و فضای باز برای اجتماع مردم همراه با بازار اطراف آن بوده است بعدها این عنصر چند نوع شده است:

  1. میدان بزرگ شهر که در دل شهر بوده و ابنیه مختلف مثل بازار حمام و مدرسه در کنار آن قرار می گرفتند.
  2. میدان هایی به نام لَرد که میدان های کوچک پراکنده بوده و کالاهای مختلف در آنجا پخش می شده اند مثل میدان تره بار میدان کاه فروشان و غیره.

 میدان نقش جهان و میدان گنجعلی خان از نمونه های خوب میادین موجود است.

 مسجد

هر شهری یک مسجد جامع و هر محله نیز چند مسجد داشته است، اگر بزرگی شهر ایجاب می‌کرده مسجدی نوین برای شهر جدید می‌ساختند مثل مسجد امیر چخماق یزد که در بیرون باروی شهر بوده است. در ارتباط با مسائل مختلف مسجد و طرز قرارگیری آن در شهر نسبت به کوچه ها و ابنیه اطراف آن دربخش مسجد مفصل مطالبی آورده شده است

 بناهای عمومی دیگر: در ارتباط با هر کدام در ادامه صحبت خواهد شد.

 خانه: در ادامه در ارتباط با آن صحبت خواهد شد.

مشخصات
نام نویسندهمحمد کریم پیرنیا و غلامحسین معماریان (تدوین)
نام مترجمندارد
ناشرسروش دانش
گروه سنیبزرگسال
تعداد صفحات414
شابک9789649611372
نوبت چاپ15
جلدشومیز
قطعوزیری
برای ثبت نظر وارد اکانت کاربری خود شوید یا در سایت خشت آذین ثبت نام کنید.