شاگردان شاخص کمال‌الملک

 مقدمه

 با تأسیس مدرسه صنایع مستظرفه به سال ۱۲۸۹ شمسی استاد محمد غفاری (کمال‌الملک) این امکان را یافت که با ریاست و تدریس در مدرسه مذکور، شاگردان بسیاری را تربیت و به مرتبه استادی رساند که بسیاری از آنان بعدها صاحب ‌نام و اعتبار شایسته‌ای شدند. ازاینرو کمال‌الملک افتخار آن را یافت که منشاء خدمات بزرگی در تاریخ آموزش هنرهای تجسمی ایران به‌ویژه رشته نقاشی شود.

 شاگردان شاخص کمال‌الملک استاد استادان

 کمال‌الملک می‌گوید:

 شاگرد خیلی داشته‌ام، غالب آن‌ها کاری نمی‌کنند. از آنانی که اهلیت نقاشی را داشته و ازنظر فنی نقاش محسوب می‌شوند، ۱۱ نفر دیپلم گرفته‌اند که عبارتند از:

 میرزا اسماعیل آشتیانی

حسن‌علی خان وزیری

 ابوالحسن صدیقی (پیکر تراش شاخص)

 حسین‌خان شیخ

 نعمت الله خان (بچه‌ای فقیر بود و من بزرگش کردم)

 میرزا علی‌خان محمودی (قالیباف)

 محمود آقا

 محمود آقا (شخص دیگری که جدا از محمود آقای قبلی) است.

 محسن خان مقدم

 سلیمان‌خان قاجار

 صنیع السلطان.

 

شاگردان کمال الملک

کمال الملک در کنار شاگردان و هنرجویانش

 

 براساس تحقیقات به‌عمل‌آمده و اسناد و مدارک موجود و معتبر، استادان و هنرمندان ذیل شاگردان مدرسه کمال‌الملک بوده‌اند:

 مشهدی احمد آشپز

 اسماعیل آشتیانی (افزون بر نقاشی، سمت معاونت کمال‌الملک را برعهده داشته است)

 حبیب‌الله ابهری

 عزیزالله اردلان

 ارشاک

 هادی اقدسیه

 جمشید امینی (طراح فرش-کار ارزشمندی از او که پرتره استادش کمال‌الملک را بافته است در موزه هنرهای ملی ایران موجود است)

 محمود اولیا (نقاش)

 احمد به آور

 احمد رعنا (که پیش‌خدمت مدرسه هم بوده‌است)

 غلامحسین (که پیش‌خدمت مدرسه هم بوده‌است)

 مشهدی حسن (که پیش‌خدمت مدرسه هم بوده‌است)

 ناد علی (که پیش‌خدمت مدرسه هم بوده‌است)

 هادی تجویدی (نگارگر-نقاش)

 سید احمد جواهری

 رفیع حالتی (مجسمه‌ساز، بازیگر سینما و تئاتر)

 علی‌محمد حیدریان (نقاش)

 خوانساری

 یحیی میرزا دولتشاهی

 علی رخساز (نقاش-آثار او به شیوه موزاییک بی‌نظیر است)

 زنجانی

 سلیمان سپهبدی

 سلیمان‌خان

 محسن سهیلی (نقاش)

 سیاوش سیاه‌پوش

 غلامعلی سیف ناصری

 صدرالدین شایسته (نقاش، خطاط)

 حسن شباهنگ

 شوکت الملوک شقاقی (نقاش)

 رضا شهابی (نگارگر-نقاش)

 میکائیل شهبازیان

 ناصر شهبازی

 حسین شیخ (نقاش)

اسماعیل شمیرانی

 اکبر شیمی

 ابوالحسن صدیقی (نقاش، مجسمه‌ساز و رئیس مدرسه صنایع مستظرفه)

 حسین ظهیرالدینی

 محمود ظهیرالدینی

 فتح الله عبادی

 علاءالدین

 منصور عهدیه

 حسین غفاری

 حیدر قلی غفاری

 رضا غفاری

 حاجی غلامحسین

 قراگوزلو

 سید کریم قوزی

 رضا محمودی

 علی محمودی

 ابراهیم گروگان

 علی مختاری گلپایگانی (منبت‌کار)

 لال

 اسکندر مستغنی (روتوش کار و عکاس)

 نعمت الله مصیری (نقاش)

 محسن مقدم (محقق و مجموعه‌دار)

 حسینعلی مؤید پردازی (نقاش-خوشنویس)

 علی‌اکبر میثمی

 نورمحمد میرعمادی

 علی‌اکبر نجم‌آبادی (نقاش)

 حسن‌علی وزیری (نقاش و معاون مدرسه کمال‌الملک)

 محمود هدایت

 علی‌اکبر یاسمی (نقاش و طراح قالی)

 قبل‌از معرفی احوال و آثار تنی چند از نخبگان مکتب و مدرسه کمال‌الملک لازم است به این نکته توجه شود که شاگردان استاد کمال الملک به پیروی از استاد، کمال مطلوب خود را از هنر هنرمندانی همچون رافائل، تیسین، روبنس و رامبراند می‌جستند، ولی در عمل، راه هنر آکادمیک قرن نوزدهم میلادی اروپا را دنبال می‌کردند. ازاین‌رو، آمیخته‌ای از «کلاسیسیسم» سطحی و «ناتورالیسم» آشکار، همراه با نوعی احساساتی گری شبه رمانتیک را در کارشان می‌توان دید.

 «رویین پاکباز» ضمن تأکید بر آن‌چه که ذکر شد، می‌افزاید: «اغلب شاگردان که بعدها خود به مقام استادی نائل شده‌اند پس‌از فراغت از آموزش و یادگیری در مدرسه کمال‌الملک، در دبیرستان‌ها، هنرکده ها و آموزشگاه‌های خصوصی، به‌کار تدریس مشغول شدند و برخی دست به انتشار کتاب های راهنمای طراحی و نقاشی زدند. به‌طورکلی، «مکتب» آن‌ها در مدتی بیش‌از ۷۰ سال، هنر معاصر ایران را تحت نفوذ داشت و هنوز هم نقش مهمی در هدایت فرهنگ و سلیقه هنری عمومی ایفا می‌کند.

 

شاگردان کمال الملک

استاد کمال الملک در کنار شاگردان

 

 نقطه مشترک همه هنرمندان مذکور، پرداختن به موضوعات تک چهره، طبیعت بی‌جان و منظره، و تمایل به مردم‌نگاری است. ولی در این رهگذر، در بعضی از آثار شاگردان کمال‌الملک ویژگی‌های خاصی به چشم می‌خورد که از آن جمله می‌توان به لطافت سایه و روشن کاری «وزیری» ، استحکام طراحی «شیخ» ، قلم‌زنی آزاد «اولیا» ، تنوع اسلوب «شهاب» و حساسیت اجتماعی «پیمانی» و «صنعتی» و آگاهی و درک هنری «صدیقی» و «حیدریان» اشاره داشت.

 استاد اسماعیل آشتیانی

 آغاز: ۱۲۷۱ شمسی تهران

 پرواز: ۱۳۴۹ شمسی تهران

 زمینه‌های تخصصی: نقاشی، شعر و ادبیات و مدرس هنر و معاون مدرسه بعد از کمال‌الملک و پس‌از انحلال و بازگشایی، ریاست مدرسه را هم عهده‌دار شد.

 اسماعیل آشتیانی فرزند حاج شیخ مرتضی، در جوانی، ابتدا به سلک روحانی درآمد، ولی به نقاشی روی آورد و بعد از کسب فیض از محضر استادان نقاشی عهد خود، به مدرسه صنایع مستظرفه رفت و نزد کمال‌الملک با دقایق و ظرایف کار و به ‌ویژه نقاشی رنگ روغن و نقاشی آبرنگ بیشتر و بیشتر آشنا شد تا سرانجام به دریافت دیپلم مدرسه نایل آمد. او به ‌سبب شایستگی و توان مدیریتی ازسوی استاد کمال‌الملک به سمت معاونت و پس‌از او به ریاست مدرسه منصوب شد.

 

استاد اسماعیل آشتیانی

تك چهره خود هنرمند اثر اسماعیل آشتیانی

 

 اسماعیل آشتیانی پس  ‌از تعطیلی مدرسه، برای مطالعه بیشتر نقاشی به اروپا عزیمت کرد و در بازگشت به ایران به تدریس در دانش‌سرای عالی، مدرسه دارالفنون، دانشکده ادبیات و دانشکده فنی دانشگاه تهران پرداخت. استاد اسماعیل آشتیانی، هنرمندی بسیار فعال بود و به اقدامات بس ارزشمندی دست زد و به موفقیت‌های چشمگیری هم نائل آمد. ازجمله:

 تأسیس انجمن هنرمندان ایران

 تأسیس هنرستان کمال‌الملک

 تدریس در کشورهای اروپایی

 عضویت در شورای عالی فرهنگ و هنرهای زیبا

 عضویت در انجمن ادبی فرهنگستان

 او در سرودن اشعارش از نام و تخلص «شعله» استفاده می‌کرد. ازجمله تألیف او باید به کتب ارزشمندی در هندسه، مباحث اعتقادی و مذهبی، شیوه املای فارسی و شرح زندگی کمال‌الملک و نیز کتابی در باب مناظر و مرایا اشاره داشت.

 آثار استاد اسماعیل آشتیانی در چند نمایشگاه فردی و گروهی به نمایش درآمد و ازسوی مجامع هنری، نشان‌های هنری و علمی دریافت کرد.

 آشتیانی در تحکیم اصول کلاسیک، رئالیسم و سوررئآلیسم در ایران کوشید ولی شیوه کاری او، متأثر از فرهنگ ایرانی است.

 ازجمله آثار معروف او می‌توان به « جلوه عشق و صفا» ، «بازار» ، «حافظ» ، «پرتره محمدرضا آشتیانی» ، «پرتره بصیر الملک» ، «خواب خوش (بهلول) » ، «تریاکی‌ها در قهوه‌خانه» ، «طبیعت بی‌جان» ، «خود نقاش و همسرش» ، «خرمن‌کوبی» ، «کاتب» و «موزیسین جوان» اشاره داشت. گفتنی است که برخی از آثار او در موزه‌های مشهور اروپایی و برخی هم در موزه‌های داخل کشور نگه‌داری می‌شود.

 استاد جمشید امینی

 آغاز: ۱۲۸۲ شمسی تهران

 پرواز: ۱۳۷۷ شمسی

 هنوز هم خاطره گرامی‌داشت روز جهانی صنایع دستی در دهه ۱۳۷۰ در دانشگاه هنر را به یاد دارم که او با چه وقار و سنگینی و چه نگاه نافذ و گام‌های استواری به روی صحنه آمد به طوری‌که برای لحظاتی همه استادش کمال‌الملک را به‌خاطر آوردند. تواضع او به ‌هنگام دریافت لوح و جایزه و تشویق بی‌وقفه و ممتد حضار هم ستودنی بود.

 

جمشید امینی

استاد جمشید امینی

 

 تخصص اصلی استاد جمشید امینی، طراحی و بافت به شیوه کوبلن بود و در این خصوص آثار با ارزشی از خود به یادگار گذاشت.

 جمشید امینی در تهران با بافندگی قالی آشنا شد و بعد به مدرسه صنایع مستظرفه استاد کمال‌الملک راه یافت و طراحی را نزد استاد استادان آموخت و در مدرسه، دار قالی برپا کرد.

 استاد جمشید امینی مبتکر شیوه بافندگی کوبلن بود. ضمناً او نخستین کسی است که شیوه شبیه‌سازی را در بافت قالی ایران رواج داد.

 ازجمله آثار شاخص او که برخی هم زینت‌بخش موزه های ایران و دیگر کشورهای جهان است باید از «تابلوی فرش کمال‌الملک» -موجود در موزه هنرهای ملی ایران-، «ضامن آهو» و… نام برد. از شاگردان شاخص او باید از فرزندش دکتر حسین امینی ذکر نام کرد.

 استاد هادی تجویدی

 آغاز: ۱۲۷۱ شمسی

 پرواز: ۱۳۱۸ شمسی

 زمینه‌های تخصصی: نقاش، نگارگر، خطاط و خوشنویس، نوازنده و مدرس هنر و بنیان‌گذار مکتب نگار گری تهران. از استاد هادی تجویدی که متعلق به خاندان هنرمندی است با نام «هادی خان» یاد می‌کنند. عمرش کوتاه ولی هنرش بس بلندمرتبه بود.

 هادی تجویدی، فرزند محمدعلی سلطان الکتاب در سال ۱۲۷۲ شمسی در شهر اصفهان-کانون همیشه جاودانه هنر ایران-به دنیا آمد. پدرش، مذهّب و خوشنویس مشهور و جد مادری او-میرزا بابا نقاش‌باشی-از هنرمندان شایسته دوران بودند. جالب است بدانیم برادرانش که از او بزرگ‌تر بودند یعنی محمدکاظم و مهدی در نقاشی سرآمد بودند. مهدی، که آثار ارزنده‌ای در زمینه نقاشی آبرنگ از خود به یادگار گذاشته و در شاعری هم احساس قوی داشته و نگارگر شاخصی هم بود، آثارش را با رقم «مهدی تائب» امضاء می‌کرد و اشعارش را نیز با تخلص «تائب» سروده‌است. خوب است که گفته شود، پسرش دکتر اکبر تجویدی هم نگارگری شاخص و استادی مسلم است و به افتخار هنرمند برگزیده سال فرهنگستان هنر نائل آمده‌است و ضمناً کتابی به‌نام «نقاشی ایرانی از کهن‌ترین زمان‌ها تا پایان دوره صفویه» را به تألیف درآورده است.

 

هادی تجویدی

استاد هادی تجویدی

 

 هادی تجویدی، ضمن تحصیلات متداول و مدرسه‌ای، در مکتب استادانی نظیر «آقا محمدابراهیم نعمت اللهی» (نقاش‌باشی) و «آقا میرزا احمد» از هنرمندان مشهور اصفهان، مشق گرفت. با استاد حسین حاج مصورالملکی نقاش و نگارگر نام‌آشنا، الفت یافت و دقایق و ظرایفی بس ارزشمند را نیز از او آموخت.

 تجویدی به سال ۱۹۲۵ شمسی راهی تهران شد و در این شهر به جمع شاگردان آقا میرزا یحیی خان نقاش‌باشی پیوست. او در نزد استادان خود با شیوه نقاشی قاجار، نقاشی زیر لاکی-روغنی سازی-کاملاً آشنا شد.

 فرزندش دکتر تجویدی، دراین‌باره می‌نویسد:

 «پدرم هنوز بیست‌ساله نشده بود که به‌اتفاق برادرش مهدی تائب به تهران آمد و در مجمع الصنایع به‌کار پرداخت. معلوم است که در دوران مذکور شیوه کار وی به همان اسلوب نقاشی مکتب قاجار بوده‌است، ولی چنین پیداست که در آن سال‌ها و از آن‌جا که دل‌بستگان به هنرهای سنتی ایران از اطراف جهان به ایران می‌آمدند و سراغ نقاشی‌های سبک پیش را می‌گرفتند، کم‌کم پرداختن به نقاشی مینیاتور (نگارگری) به سبک دوران های تیموری و صفوی در ایران میان هنرمندان متداول شده‌است و ظاهراً از همان هنگام به تبعیت از فرنگی‌ها، نقاشی ایرانی به‌نام مینیاتور خوانده شده‌است» .

 هرچند در تهران آن زمان-اواخر حکومت قاجار-نقاشی به شیوه طبیعت سازی بین هنرمندان معمول بود، برخی هنرمندان با کهنه سازی، گاه قطعاتی به شیوه مینیاتوری می‌ساختند که بیشتر مورد توجه فرنگیان قرار می‌گرفت.

 هادی تجویدی در تهران وارد مدرسه‌ی صنایع مستظرفه (کمال‌الملک) شد و تحت تعلیم استاد کمال‌الملک اصول و شیوه نقاشی کلاسیک و طبیعت سازی را مرور کرد و بیش‌از پیش دل به نقاشی سپرد.

 استاد حاج هادی تجویدی به واسطه استعداد فراوان و قدرت قلمش هم‌زمان در مدرسه به آموختن آناتومی و طبیعت سازی با آبرنگ پرداخت و تا درجه استادی در این رشته از نقاشی پیشرفت کرد. او پس‌از مدتی ازسوی وزارت معارف به دریافت دیپلم عالی در رشته نقاشی طبیعت نائل آمد.

 استاد هادی تجویدی از موسیقی هم بهره‌ای شایسته و شایان داشت و با درک محضر استاد «درویش خان» رموز موسیقی ایران را فراگرفته بود. در توضیح این‌که چون استاد هادی خان تجویدی در بدو ورود به مدرسه کمال‌الملک برای تحصیل نقاشی، مسئولیت تدریس آبرنگ در مدرسه را برعهده گرفت، باید گفت با توجه به پشتکار و زحمات شبانه‌روزی در محضر استادان و تسلط کافی در این زمینه، کمال‌الملک با شناخت قدرت قلم تجویدی، در انتخاب وی برای تدریس نقاشی آبرنگ تردیدی به خود راه نداد.

 در سال ۱۳۰۸ شمسی و پس‌از آن‌که استاد حسین طاهرزاده بهزاد، مدیریت «مدرسه صنایع قدیمه» را پذیرفت و برای احیای هنرهای ملی ایران، وارد عرصه شد و همه مشکلات را به جان خرید، برای انتخاب استاد رشته نگارگری (مینیاتور) و با انجام آزمون میان ۳ استاد شاخص نگارگری آن زمان یعنی استاد حسین بهزاد تهرانی، استاد مهدی تائب استاد هادی تجویدی، هادی خان را برای تدریس نقاشی ایرانی برگزید.

 برای آزمون، هادی تجویدی یک قطعه مینیاتور به‌نام گنبد بنفش به سبک صفوی استاد میرک ساخت که هم‌اکنون در موزه هنرهای ملی ایران، به‌عنوان اثری بس ارزشمند، زینت بخش موزه است. بعدها استاد هادی خان تجویدی طی ۸ سال تلاش و کوشش مستمر، نقاشی ایرانی (نگارگری) را با شیوه‌ای جدید که به‌حق باید آن را «مکتب نگارگری تهران» نامید، احیا کرد و شاگردانی همچون محمدعلی زاویه، ابوطالب مقیمی، علی کریمی، علی مطیع، کلارا آبکار و… را تربیت و به استادان بزرگی که در هنر نگارگری ایران خوش درخشیدند، تبدیل کرد که به‌راستی ادامه‌دهندگان بسیار شایسته‌ای برای راهی که او آغاز کرده بود، محسوب می‌شوند.

 استاد هادی تجویدی فقط ۴۶ سال عمر کرد اما نقش بسیار تأثیرگذاری در احیای هنر نگارگری ایران داشت.

 از دیگر آثار او می‌توان به «فردوسی در دربار سلطان محمود غزنوی» ، «ملاقات یعقوب و یوسف» ، «مجلس تقدیم شاهنامه» و «تذهیب، تزیین و آرایش عمارت کاخ‌ها» اشاره داشت.

 استاد محمود اولیاء

 یکی از شاگردان مستعد کمال‌الملک بود، وی با بررسی آثار هنرمندان برجسته سبک امپرسیونیسم (دریافت گری) همچون «کامیل پیسارو» ، «پیرآگوست رنوار» و «ادگار دگا» و شناسایی رموز سبک‌های کلاسیسیم و رئالیسم، آثار جالبی را پدید آورد که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به «درخت و باد» ، «دو پسر گدا» ، «پیرمرد خسته» و «به دار آویختن منصور حلاج» اشاره داشت.

 استاد علی‌اشرف والی

 آغاز: ۱۲۹۹ شمسی کرج

 پرواز: ۱۱ دی ۱۳۸۹ تهران (آخرین پیرو مکتب کمال‌الملک)  

 زمینه‌های تخصصی: نقاش، نگارگر و تذهیب‌کار و خوشنویس

 استاد علی‌اشرف والی، کودکی و نوجوانی و تحصیلات خود را در تهران گذراند و با بروز استعداد هنری خود به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران راه یافت تا از تجربیات استادانی چون علی‌محمد حیدریان و رفیع حالتی بهره‌مند بود. هرچند خود تربیت هنری خویش را مرهون استاد اسماعیل آشتیانی می‌دانست. به‌این‌ترتیب او از محضر سه استاد شاخص مکتب کمال‌الملک، کسب فیض کرد.

 

علی اشرف والی

استاد علی اشرف والی

 

 علی‌اشرف والی که آخرین شاگرد مکتب کمال‌الملک بود باوجود چهار دهه کار و فعالیت ارزشمند به شیوه کلاسیک و ارائه‌ی طرح‌ها و رنگ‌های بسیار پخته در آثارش، در مجموع انزوا را بیشتر دوست داشت به‌طوری‌که نه‌تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای اروپایی و برخی ممالک آسیای غربی و شبه‌قاره هند را به سوی خود جلب کرده بود. بی‌شک برجسته‌ترین ویژگی وی جستجو و تفحص در حوزه عرفان و ادب بود که سال‌های متمادی بدان پرداخت و تفسیر و تبیین مقامات شمس تبریزی محصول همان سال‌ها است.

 استاد علی‌اشرف والی، افزون بر نگارگری، به صفحه‌آرایی، خوش‌نویسی و تذهیب هم بسیار علاقه‌مند بود و در کار خوش‌نویسی، شیوه استاد «حسن زرین خط» را می‌پسندید و از آن پیروی می‌کرد.

 ازجمله کارهای او، افزون بر تابلوهای نقاشی بسیار، باید از طرح‌های کتاب ترجمه الصلوه اثر ملا محسن فیض کاشانی نام برد که همراه با خوش‌نویسی استاد «حسن زرین خط» انتشار یافت و سرانجام نفیس‌ترین آثار وی را باید تمثالی از امام علی علیه السلام-که در موزه آستان قدس رضوی در مشهد مقدس نگه‌داری می‌شود-دانست.

 استاد علی‌محمد حیدریان

 آغاز: ۱۲۷۵ شمسی

 پرواز: ۱۳۶۹ شمسی

 زمینه‌های فعالیت: نقاش، پیکره ساز و مدرس هنر

 او پس‌از سپری کردن تحصیلات مقدماتی، به جرگه اولین هنرجویان مدرسه صنایع مستظرفه درآمد. پس‌از آموختن نقاشی از استاد محمد غفاری (کمال‌الملک) و نائل شدن به مرتبت استادی، به تدریس در مدرسه پرداخت.

 علی‌محمد حیدریان از استادان مؤسس هنرکده نقاشی بود که بعدها به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تبدیل شد. او با دریافت بورس مطالعاتی، به بلژیک و فرانسه عزیمت کرد و پس‌از آشنایی با آثار نقاشان بزرگ جهان به کپی‌برداری از آن‌ها پرداخت ک از جمله آن‌ها «کپی مسیح علیه السلام» رافائل و «جنگل»  شیشکین بود.

 

علی محمد حیدریان

استاد علی محمد حیدریان

 

 علی‌محمد حیدریان در مراجعت به ایران، به استادی نقاشی دانشکده هنرهای زیبا منصوب شد و به پاس خدمات ارزشمندش به هنر ایران، به‌عنوان استاد ممتاز برگزیده شد. آثار استاد در چندین نمایشگاه جمعی هم عرضه شد که با استقبال فوق‌العاده دوستداران هنر مواجه شد.

 استاد علی‌محمد حیدریان، به‌راستی شیوه تدریس و آموختن دانسته‌هایش بود چراکه تا پایان عمر به تدریس در کارگاه نقاشی خود اشتغال داشت.

 از شاگردان شاخص او باید از استادانی همچون جواد حمیدی، محمود جوادی‌پور، مرتضی ممیز، کیخسرو خروش و پرویز کلانتری را نام برد.

 بعضی از آثار شاخص او عبارت است از:

 «پیرمرد (فیلسوف) » ، «منظره لاهیجان» ، «چهره کودکان» ، «پرتره‌ی مادر» ، «حضرت موسی علیه السلام» ، «غدیر خم» و نیز کپی تابلوی «چوپان» اثر فرانسوامیله و «چهره‌ی پروفسور لوئی پاستور» .

 استاد علی رخساز

 آغاز: ۱۲۸۰ شمسی

 پرواز: ۱۳۶۸ شمسی

 او فرزند میرزا غلام رضا میناساز اصفهانی بود ولی در تهران به دنیا آمد و در همین شهر هم دار فانی را ترک کرد. او نقاش و مدرس هنر بود ولی هنگامی‌که برای نخستین بار تابلوی «آسیاب دولاب» او را که با شن‌های رنگارنگ با شیوه ابتکاری پدید آمده بود، دیدم، سخت نظرم را جلب کرد و به تحسین آن پرداختم. به‌گونه‌ای که هرگاه نامی از او می‌شنوم و یا نام او را بر زبان می‌آورم، خلاقیت او را در این کار به‌نظر می‌آورم.

 

علی رخساز

استاد علی رخساز

 

 استاد علی رخساز در نوجوانی به مدرسه صنایع مستظرفه رفت و پس‌از فراگیری هنر نقاشی، به تدریس و انتقال دقایق و ظرایف کار با هنرجویان مدرسه پرداخت و پس‌از نخستین کار خلاقانه‌ی خود با شن ریزه و سنگ‌های رنگی مدت ۲۰ سال در این زمینه فعالیت کرد و آثار باارزشی به شرح زیر پدید آورد:

 باغ سعدی، شمائل حضرت علی علیه السلام، شاهنامه فردوسی و شیر، مانی، رستم و سهراب، بیژن، امامزاده قاسم علیه السلام، خیام-برنده مدال طلای نمایشگاه جهانی بروکسل بلژیک و کسب دیپلم افتخار-و شکارچی.

 فروغ الملک (فروغ الملوک)

 او از شاگردان کمال‌الملک بود که علی‌رغم پدید آوردن آثار باارزش، زیاد از او نمی‌دانیم.

 فروغ الملوک که تخلص «ولیه صفا» داشت، زنی هنرمند، عارف و مشروطه‌خواه بود که در نقاشی آبرنگ، فن پرداز، شعر، موسیقی (نوازندگی تار) چیره‌دست بود و در سیر و سلوک عرفانی نیز مقام مرشدی داشت.

 فروغ الملک در کنار پدر و مادرش عضو انجمن اخوت و طرف‌دار آزادی‌خواهی و انقلاب مشروطه بود. فروغ الملوک همچون مادرش شعر می‌گفت و نقاشی را نزد کمال‌الملک آموخت و چند تابلوی نقاشی از او به‌جای مانده است که یکی از آن‌ها تابلوی آبرنگی از چهره برادرش، محمد ناصرخان است و شیوه چهره‌پردازی آن شبیه سبک ابوالحسن غفاری (صنیع‌الملک) است. امضای او با خط ریزی به‌صورت «ولیه 1۳۳۶» دیده می‌شود و ذیل نقاشی با خطی درشت‌تر، جمله «ظهیرالدوله محمد ناصرخان قاجار، ایشیک آقاسی باشی» به چشم می‌خورد. تابلوی مذکور در حراجی کریستی لندن در سال ۱۹۸۹ میلادی با قیمتی بالا فروخته شد.

 «ولیه صفا» که زندگی ساده‌ای را برای خود انتخاب کرده بود و در خانقاه دراویش زندگی می‌کرد در سن ۶۱ سالگی درگذشت.

 استاد محسن سهیلی

 آغاز: ۱۲۸۶ شمسی تهران

 پرواز: ۱۳۷۵ شمسی

 زمینه‌های کاری و تخصصی: نقاش-ورزشکار

 استاد سهیلی، پس‌از تحصیلات مقدماتی به مدرسه صنایع مستظرفه وارد شد و گواهی‌نامه نقاشی خود را از استاد کمال‌الملک دریافت کرد. او بعدها به وین-پایتخت اطریش-عزیمت کرد و به مطالعه‌ی آثار هنرمندان شاخص نقاشی جهان و کپی برداری از آن‌ها پرداخت.

 سهیلی پس‌از خاتمه تحصیلات به ایران بازگشت و آثاری با الهام و متأثر از مطالعات و تحصیلات خود در زمینه‌های طبیعت بی‌جان، مناظر، چهره سازی ها و نقاشی خیالی پدید آورد. او در سفرهای بعدی به کشورهای دیگر اروپایی و برخی ممالک افریقایی و ضمن بازدید از موزه‌های متعدد به بررسی و مطالعه‌ی آثار هنرمندان پرداخت.

 استاد سهیلی، از طرف وزارت فرهنگ به اخذ نشان هنر مفتخر شد و از آن‌جا که ضمناً کارمند وزارت کشاورزی بود، در پایان خدمت به بازنشستگی نائل آمد. او به ورزش هم علاقه وافری داشت و در مقام ورزش‌کاری هم به افتخاراتی دست یافت.

 آثار استاد محسن سهیلی، هم‌اکنون زینت‌بخش موزه‌ها و مجموعه‌های هنری جهان است. آثاری که به‌طور عمده در زمینه تک چهره، نقاشی خیالی، چهره سازی، منظره و طبیعت بی‌جان پدید آمده‌است.

 استاد مارکو گریگوریان

 آغاز: ۱۳۰۴ شمسی

 پرواز: ۱۳۸۶ شمسی

 نام او مطالعات و مقالات و شیفتگی او به هنر خیالی سازی (نقاشی قهوه‌خانه‌ای) را به یاد می آورد. عکسی که از او و استاد قوللر آقاسی و محمد مدبر در موزه کندلوس موجود است، نشانگر علاقه‌ی او به خیالی سازی و هنرمندان این رشته است. او با گردآوری آثار هنرمندان خیالی‌ساز از شهرهای مختلف، نمایشگاهی در «خانه ایران» در پاریس برگزار کرد که با استقبال پرشور علاقه‌مندان مواجه شد.

 «مارکو» سومین فرزند از یک خانواده ارمنی بود او در سال ۱۹۲۵ در کروپتکین روسیه بدنیا آمد ولی در همان سال خانواده او به تبریز مهاجرت کرد. پدرش پس‌از فوت همسر به تهران آمد و مارکو در مدرسه‌ی ارامنه به تحصیل ادامه داد. مدتی بعد همراه پدر به آبادان و بعد به اصفهان رفتند و مارکو، دیپلم خود را از مدرسه کانانیان در جلفای اصفهان اخذ کرد.

 

مارکو گریگوریان

استاد مارکو گریگوریان

 

 در سال ۱۳۱۹ شمسی، خانواده مارکو گریگوریان به تهران بازگشت و مارکو وارد کالج آمریکایی تهران شد. او در سال ۱۳۲۷، آموختن نقاشی را در مدرسه کمال‌الملک آغاز کرد و به توفیقات ارزشمندی دست یافت. دو سال بعد مارکو به ایتالیا رفت و در آکادمی هنرهای زیبای رم ثبت‌نام کرد و تحت نظر «پروفسور روبرتوملی» به یادگیری نقاشی به سبک «اکسپرسیونیسم» (هیجان گری) پرداخت.

 مارکو گریگوریان در سال ۱۳۳۳ شمسی و بلافاصله از فارغ‌التحصیلی با اندوخته های جدید از نقاشی به شیوه اکسپرسیونیسم ایتالیا به ایران بازگشت و ازآن‌پس نقش مهمی در صحنه هنر مدرن در ایران داشت.

 او «گالری استتیک» را در تهران تأسیس کرد که کانونی برای نقاشانی که شیوه بیان آزاد هنری را انتخاب کرده بودند، محسوب می‌شد. و کلاس‌هایی را نیز در این گالری برای آموزش هنرمندان جوان برگزار کرد. از شاگردان او در این سال‌ها می‌توان به حسین زنده‌رودی و فرامرز پیلآرام اشاره کرد.

 مارکو گریگوریان در « بیینال ونیز» نماینده غرفه ایران بود و در سال ۱۳۳۷ به عنوان عضو هیئت داوران در آن مشارکت داشت. او در سال ۱۳۳۷ به ایران بازگشت و به‌عنوان سرپرست گروه گرافیک در اداره کل هنرهای زیبا مشغول به‌کار شد. مارکو در همان سال نخستین «بیینال تهران» را تحت نظارت اداره کل هنرهای زیبا برگزار کرد و با معرفی و نمایش آثار نقاشان نوگرای ایران، نقش مهمی در تداوم این روند نقاشی مدرن ایران ایفا کرد. گفتنی است که بیینال تهران تا ۵ دوره فعالیت داشت.

 مارکو گریگوریان در سال ۱۳۴۱ به ایالات متحده‌ی آمریکا رفت و به ادامه فعالیت‌های تجربی خود پرداخت و آثار خود را در چندین نمایشگاه به نمایش گذاشت. در همین دوره به تدریس در دانشگاه و برگزاری کنفرانس‌هایی درمورد هنرهای سنتی ایران پرداخت.

 گریگوریان در سال ۱۳۴۹ شمسی ازسوی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برای تدریس دعوت شد و لذا به ایران بازگشت و به این امر خطیر پرداخت. او در سال ۱۳۵۴ گروه نقاشان آزاد را همراه با فرامرز پیلآرام، عبدالرضا دریابیگی، مسعود عربشاهی، سیراک ملکوتیان، مرتضی ممیز و غلامحسین نامی بنیان گذاشت.

 گریگوریان، بعدها به آمریکا و سپس به ارمنستان رفت و در سال ۱۹۹۰ میلادی به ایروان رفت و مجموعه‌ای از آثار کاه‌گلی خود را در ایروان به نمایش گذاشت. مجموعه‌ای از آثار کم‌نظیر او به‌نام «مجموعه‌ی مارکو و سابرینا گریگوریان» در موزه‌ی خاورمیانه در کشور ارمنستان مورد بازدید و استقبال علاقه‌مندان است.

 سرانجام مارکو گریگوریان در ۵ شهریور ماه ۱۳۸۶ در سن 82 سالگی درگذشت.

 استاد صدرالدین شایسته شیرازی

 آغاز: ۱۲۷9  شمسی شیراز

 پرواز: ۱۳۶۲ شمسی شیراز

 زمینه‌های فعالیت هنری: نقاشی، نگارگری، پیکره سازی، خطاطی و خوش‌نویسی

 صدرالدین شایسته شیرازی، پس‌از تحصیل در مدارس شیراز در زمینه‌های ادبیات، نقاشی، خط، تذهیب و حکمت به تهران آمد و به افتخار شاگردی استاد کمال‌الملک در مدرسه صنایع مستظرفه نائل آمد. او از قدیمی‌ترین شاگردان استاد محمد غفاری است و به گفته‌ی استاد، روح‌های سعدی و حافظ در درون صدرالدین شایسته شیرازی شکوفا بودند.

 

استاد صدرالدین شایسته شیرازی

استاد صدرالدین شایسته شیرازی

 

 شایسته شیرازی پس‌از دریافت گواهی‌نامه دوره نقاشی از مدرسه صنایع مستظرفه به شیراز بازگشت و به نقاشی و تدریس در مدارس شیراز پرداخت. او در نگارگری، با تلفیق نگارگری زند و قاجار، سبک نوینی را در نقاشی آن زمان عرضه داشت. از آثار او می‌توان از «کریم‌خان زند و وزیرش آقا باباخان» ، «شمایل کریم‌خان» ، «شمائل آقا لطفعلی‌خان زند» ، «طبیعت بی‌جان» و «پرتره‌ی خود نقاش» نام برد. او یک‌بار هم با برپایی نمایشگاهی در شهر شیراز، آثارش را در معرض دید و قضاوت دوستداران هنر قرار داد.

 استاد حسین شیخ (احیا)

 ولادت: ۱۲۸۱ شمسی تهران

 غروب: ۱۳۷۰ شمسی تهران

 حسین شیخ، فرزند میرزا محمد خان زرگرباشی، از شاگردان بنام استاد کمال‌الملک است که افزون بر نقاشی و تدریس، سابقه‌ای درخشان در مدیریت فرهنگی هنری دارد.

 

تابلو هفت سین

سفره هفت سین اثر استاد حسین شیخ

 

 حسین شیخ پس‌از گذراندن دوره آموزش نقاشی در مدرسه صنایع مستظرفه و نزد استاد کمال الملک و اخذ مدرک معادل لیسانس، به تعلیم شاگردان مدرسه پرداخت. استاد حسین شیخ با افتتاح هنرستان کمال‌الملک، سرپرستی آن و تدریس هنرجویان را به مدت ۲۵ سال به‌عهده گرفت. او در ادامه فعالیت‌هایش به فرانسه سفر کرد و در موزه لوور پاریس به تحقیق و مطالعه‌ی آثار هنرمندان پرداخت. از دیگر فعالیت‌های استاد حسین شیخ، نقاشی‌های روزنامه فکاهی «ناهید» بود. از آثار مشهور وی می توآن به «سفره هفت سین» -اولین اثر وی در حضور استاد کمال الملک- «سقّا» ، «میرزا» ، «نقاش و بخاری یا استاد نجم آبادی درحال نقاشی» ، «طبیب و بیمار» و «استاد سهیلی» اشاره کرد. وی پس‌از آموختن سبک‌های کلاسیک و رئالیسم به سمت «سبک رئالیسم» (واقع‌گرایی) کشیده شد و آثاری را هم در این سبک پدید آورد.

 استاد مهندس هوشنگ خان شقاقی

 ولادت: ۱۲۹۹ تهران

غروب: ۱۳۸۵ شمسی تهران

 زمینه‌های فعالیت: نقاشی، مجسمه‌سازی، معماری و مبتکر در امور ساختمان

 پدرش سرلشکر هادی خان شقاقی (حصن الدوله) و مادرش شوکت الملوک خان شقاقی (از شاگردان استاد کمال‌الملک) بود. او اگرچه فرزند یک نظامی و یکی از شاگردان غیرمستقیم کمال‌الملک بود اما نسبت اصلی خود را که خلاقیت و خستگی‌ناپذیری بود، از پدربزرگ خود میرزا مهدی خان شقاقی (ممتحن الدوله) به ارث می‌برد که نخستین معمار دانش آموخته ایران در پاریس و طراح ساختمان‌های بسیار مهمی همچون مجلس شورای اسلامی (شورای ملی سابق) ، مسجد شهید مطهری (سپهسالار سابق)، قصر فیروزه، پارک اتابک و در عهد ناصری بوده‌است. برخورداری از چنین میراث بزرگی کافی بود که او با وجود اصرار پدر بر ورود به دانشکده افسری، راه پدربزرگ را درپیش گیرد و در سال ۱۳۱7 وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران و در سال ۱۳۲۳ در رشته راه‌ و ساختمان فارغ‌التحصیل شود. در آن هنگام تمام پروژه‌های عمرانی کشور در دست مهندسان خارجی بود. عشق به وطن و احساس بد از حضور بی‌واسطه بیگانگان در عرصه‌های فنی و عمرانی، او را به تلاش مضاعفی واداشت تا به فکر ساخت یک برج در تهران و در شرق میدان مخبرالدوله بپردازد. این ساختمان ۱۰ طبقه که هیچ نوع و نمونه و نظیری را تا آن زمان نداشت و بعدها از بلندا و بام آن، می‌شد دومین برج تهران (ساختمان پلاسکو) را مشاهده کرد در سال ۱۳۲۸ آغاز و در سال ۱۳۳۰ شمسی خاتمه یافت. شاهکار دیگر او طراحی و ساخت آسانسوری با بهره‌گیری از اشیای رده خارج بازمانده از جنگ جهانی دوم برای ساختمان مذکور بود. او نزد مادر که از فارغ‌التحصیلان مدرسه کمال‌الملک بود، نقاشی و مجسمه‌سازی را فراگرفت و در این خصوص و زمینه‌ هم استعداد شایان خود را نشان داد و آثار باارزشی را پدید آورد. او همچنین هواپیمای بدون موتور و هلی‌کوپتر را طراحی و ساخت و با موفقیت مورد آزمایش قرار داد.

 

استاد هوشنگ

استاد هوشنگ خان شقاقی، اثر شوکت‌الملوک مادر استاد هوشنگ خان

 

 استاد هوشنگ خان شقاقی پس‌از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ازسوی وزارت مسکن و شهرسازی بواسطه خدمات باارزش و مبتکرانه مورد تقدیر قرار گرفت و علیرضا رئیسیان تهیه‌کننده و کارگردان فیلمی را براساس زندگی و آثارش ساخت.

 سرانجام استاد مهندس هوشنگ خان شقاقی در سال ۱۳۸۵ پس‌از ۸۶ سال عمر که آن را صرف خدمت به هنر، عمران و آبادی کشور کرد بدرود حیات گفت.

 استاد ابوالحسنی صدیقی

 تولد: ۱۲۷۶ شمسی تهران

 غروب: ۱۳۷۴ شمسی تهران

 زمینه‌های فعالیت و تخصص: پیکره‌سازی، نقاشی و مدرس هنر

 هنگامی‌که از مقابل کاخ دادگستری می‌گذریم، تندیس «فرشته عدالت» را که از آثار استاد صدیقی است مشاهده می‌کنیم و برای لحظاتی به یاد دنیای دیگر که سراسر عدل و داد‌است و این جهان که می‌تواند عدالت را در همه شئون زندگی‌مان برقرار سازد می‌افتیم و ضمناً به سازنده اثر که ممکن است نامش را ندانیم درود می‌فرستیم. چنین است «مجسمه فردوسی» در میدان فردوسی شهر تهران، «تندیس ابن‌سینا» در همدان و «نقش برجسته سردر زورخانه بانک ملی ایران». همچنین به‌هنگام ورود به موزه هنرهای ملی ایران دو تندیس زیبا از «نی لبک زن سیه‌چرده» که ما را به دیدن زیباترین و پر خاطره ترین موزه‌ی ایران دعوت می‌کند، مشاهده می‌کنیم که همه کار استاد صدیقی است.

 

استاد صدیقی

فرشته عدالت اثر استاد صدیقی

 

 استاد ابوالحسن صدیقی فرزند میرزا باقر صدیق الدوله نوری پس‌از فراگیری نقاشی طی دوره‌ای پنج‌ساله، از استاد کمال‌الملک دیپلم نقاشی دریافت کرد. سپس به مجسمه‌سازی روی آورد و برجسته‌ترین آغازگر مجسمه‌سازی حرفه‌ای در ایران شد. او در سفر به اروپا، در مدرسه هنرهای زیبای پاریس، به تحصیل رشته‌ی پیکرتراشی پرداخت و پس‌از بازگشت به ایران، ریاست مدرسه صنایع مستظرفه را برعهده گرفت. از دیگر فعالیت‌های او، تدریس در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، عضویت در انجمن آثار ملی و ساخت مجسمه‌های مشاهیر ایران، ایجاد نخستین مدرسه معماری به‌همراه مدرسان خارجی و ایجاد هنرکده در مدرسه مروستی با همکاری برخی از هنرمندان است. او پس‌از بازنشستگی و تقریباً تا سال‌های واپسین عمر، مجسمه‌سازی با گچ و سنگ را ادامه داد.

 از دیگر آثار شاخص او باید از «یادمان مفرغی نادرشاه»، «سه خوان رستم - نقش برجسته سردر زورخانه بانک ملی ایران»، «تندیس کمال‌الملک» و در نقاشی هم باید از «صورت بستگان و نزدیکان خود» و «چهره‌ی حافظ» را نام برد. گفتنی است که او در مجسمه‌سازی با بهره‌گیری از مواد گوناگون چون مفرغ، گچ و سنگ به تولید آثار بس با ارزش پرداخته‌است.

 استاد علی مختاری گلپایگانی

 تولد: ۱۲۷۲ شمسی گلپایگان

 درگذشت: ۱۳۷۱ آمریکا

 گلپایگان، یکی از مراکز مهم منبت‌کاری ایران بوده و هست و نام آن آثار منبت بسیار زیبا و باارزش هنری را به ذهن متبادر می‌سازد. علی مختاری گلپایگانی در ده ‌سالگی به‌همراه برادر هنرمندش محمد، به کارگاه استاد حیدر گلپایگانی (قاشق تراش) ، متبحر و معروف راه یافت و پس‌از سال‌ها کسب تجربه و ممارست و مهارت، دو برادر به استادی و شهرت در هنر منبت‌کاری رسیدند.

 استاد علی مختاری در سفری به تهران، نزد استاد کمال‌الملک رفت و بنا بر پیشنهاد محمد غفاری، استادی منبت مدرسه صنایع مستظرفه را پذیرفت. دراین‌بین، به توصیه کمال‌الملک شیوه صحیح طراحی را به کمال رساند.

 استاد علی مختاری تا زمان ریاست کمال‌الملک بر مدرسه صنایع مستظرفه، در مدرسه مذکور استادی بخش منبت را برعهده داشت و به آموزش هنرجویان می‌پرداخت. اما پس‌از خاتمه‌ی ریاست کمال‌الملک، او مدرسه را ترک کرد و در تهران کارگاهی برپا کرد.

 استاد علی مختاری گلپایگانی از برجسته‌ترین هنرمندان منبت‌کار معاصر و چهره‌ای بی‌نظیر در شبیه‌سازی روی چوب بود. در مجموع از او ۳۰۰ اثر باقی‌مانده است که برخی از آثار شاخص او عبارت است از «دو گلدان یک پارچه از چوب گردو با تصویر استاد کمال‌الملک»، «حضرت موسی علیه السلام روی چوب (براساس کپی از کار رافائل»، «منبت‌کاری کاخ های سلطنتی» به‌همراه برادرش استاد محمد مختاری گلپایگانی. حضور استاد علی مختاری گلپایگانی در مدرسه صنایع مستظرفه و تدریس منبت‌کاری چوب خود حکایت‌گر توجه و عنایت استاد کمال‌الملک به هنرهای بومی و سنتی ایران هم بوده‌است.

 استاد شوکت الملوک شقاقی

 تخصص: نقاش-خامه‌دوزی بر روی پارچه

 شوکت الملوک شقاقی فرزند نظم الدوله، از خانم‌های هنرمندی است که جزو بهترین شاگردان کمال‌الملک در نقاشی آبرنگ، رنگ روغن و منظره سازی محسوب می‌شود. و ضمناً در هنر خامه‌دوزی که یکی از رودوزی‌های سنتی ایران است تبحر خاصی داشت.

 

استاد شوکت الملوک شقاقی

استاد شوکت الملوک شقاقی

 

 آثار باارزش و کم‌نظیرش به‌ویژه در صورت سازی، بیانگر درجه استادی او در این زمینه است. ازجمله آثار شاخص استاد شوکت الملوک شقاقی می‌توان از «نیم‌تنه مردی در حال دعا»، «منظره حرکات موزون متناسب با موسیقی محلی از زنان»، «منظره شمال و زنان برنج‌کار»، «پرتره خود هنرمند»، «پرتره پیرمرد سپیدموی»، «پیرمرد و کودکی که مشغول نگاه کردن به کتابی هستند» و «نیم‌تنه پیرمردی با عصا» ذکر نام کرد.

 استاد رضا شهابی

 تخصص: نقاشی و نگارگری

 رضا شهابی به سال ۱۲۸۰ هجری شمسی در شهر تهران دیده به جهان گشود. او تحصیلات نقاشی خود را از هفده‌سالگی آغاز کرد و طی مدت ۲ سال، نزد استاد کمال‌الملک، هنر نقاشی را تعلیم دید.

 رضا شهابی، سپس به استخدام وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه درآمد. بعد به تعلیم نقاشی در تبریز پرداخت و سپس به تهران بازگشت و به آموزش و تعلیم نقاشی در دبیرستان‌های تهران مبادرت کرد. از فعالیت‌های جالب او، ساخت مدل‌های نقاشی برای محصلان مدرسه و ترسیم شکل‌های پیکرشناسی برای دانشجویان پزشکی و ایجاد نقوش و تصاویر سنتی و تاریخی برای شاهنامه فردوسی است.

 استاد رضا شهابی، پس‌از بازنشستگی و درواقع تا پایان عمر، بیشتر به نقاشی و پدید آوردن آثار جدید پرداخت که به‌طور عمده در سبک‌های امپرسیونیسم و پست امپرسیونیسم بود.

 از استاد رضا شهابی آثار شاخصی نظیر: طبیعت بی‌جان و مناظری از شمال برجای مانده‌است. گفتنی است بسیاری از آثار ماندگار استاد در مجموعه‌های خصوصی نگه‌داری می‌شود.

 استاد علی‌اکبر نجم آبادی

 علی‌اکبر نجم آبادی که خود استاد برخی دیگر از استادان مکتب کمال‌الملک بوده‌است در سال ۱۲۷۸ هجری شمسی در تهران به دنیا آمد. او با سپری کردن تحصیلات مقدماتی، به مدرسه صنایع مستظرفه رفت و به آموختن نقاشی پرداخت. او سپس شغل مقدس دبیری نقاشی در دبیرستان‌های تهران را انتخاب کرد و بیش‌از نیم قرن به تدریس ادامه داد و ازاین‌رهگذر شاگردان ارزشمندی تربیت کرد.

 

استاد علی اکبر نجم آبادی

استاد علی اکبر نجم آبادی

 

 استاد علی‌اکبر نجم آبادی، در آثارش شیوه استاد مسلم خود استاد کمال الملک را ادامه داد. او به سبک‌های رئالیسم و کلاسیسیسم علاقه داشت. از آثار مشهور او می‌توان به کپی کاری‌های رامبراند، رافائل و کمال الملک اشاره داشت که ازاین‌جهت او را میان شاگردان مدرسه صنایع مستظرفه متمایز ساخته بود.

 استاد نعمت الله مصیری

 آغاز ۱۲۸۳ شمسی

 غروب ۱۳۶۳ شمسی

 او از بهترین شاگردان کمال‌الملک و به‌واقع استادی مسلم در نقاشی بود. از ویژگی‌های آثارش مهارت بسزا در رنگ‌وروغن و طراحی سیاه قلم بوده‌است. به‌گونه‌ای که هم آثار رنگ‌وروغن و هم طراحی‌های پرشمار او به شیوه سیاه‌قلم مورد تمجید استادان قرار گرفته است.

 استاد حسینعلی مؤید پردازی

 او نقاشی زبردست، طراحی قابل و خطاط و خوشنویس مسلط بود. سال ولادت او را ۱۲۶۴ شمسی و محل تولدش را تهران دانسته‌اند.

 حسینعلی مؤید پردازی در آغاز به نیت یادگیری نقاشی، نزد میرزا موسی نقاش روزنامه شرف شتافت، اما به موفقیت درخور توجهی دست نیافت. سپس برای کسب فیض به محضر استاد کمال‌الملک رفت یعنی استادی که او را در برابر رامبراند می‌دانست و نزد استاد نقاشی و طراحی را به نیکویی آموخت.

 

استاد حسین علی موید پردازی

استاد حسین مویدپردازی 

 

 مؤید پردازی، نخستین طراح‌ اسکناس‌های ایرانی و طراح اولین تمبرهای هوایی در ایران بود. آثار شاخص او که متنوع و پرشمار است را می‌توان در مجموعه‌های خصوصی علاقه‌مندان هنر، به تماشا نشست.

 استاد طاها بهبهانی

 تولد ۱۳۲۵ شمسی تهران

 تخصص: نقاشی، مجسمه‌سازی، طراحی صحنه، کارگردان تلویزیون و تئاتر

 استاد طاها بهبهانی از شاگردان، شاگرد ممتاز کمال‌الملک یعنی استاد علی‌اکبر نجم‌آبادی است و مهارت بسزا در نقاشی را مرهون زحمات اوست.

 طاها بهبهانی، در کودکی، یادگیری نقاشی را نزد پدر آغاز کرد و در سیزده‌سالگی با درک محضر استاد نجم آبادی و ادامه‌ی کار نزد ایشان و طی هنرستان کمال‌الملک هم‌زمان با دوره دبیرستان به مقام هنرمندی بایسته در نقاشی نایل آمد. او در ادامه وارد دانشکده هنرهای دراماتیک شد و پس‌از پایان تحصیل در مقطع مربوطه در پاریس و سالزبورگ به تحقیق در زمینه کارگردانی تئاتر ماریونت پرداخت. با توجه به تحصیل و احراز مهارت طاها بهبهانی در طراحی صحنه برای سینما، تلویزیون و تئاتر پس‌از بازگشت به ایران به تدریس در دانشکده هنرهای دراماتیک مشغول شد و سال‌های متمادی مدیر دپارتمان تئاتر ماریونت دانشکده مذکور بود. کارگردانی بیش‌از 450 برنامه آموزشی کوتاه و بلند برای تلویزیون و طراحی صحنه برای نمایشنامه‌های بزرگی چون «هملت»، «مکبث» و «باغ‌وحش شیشه‌ای» در کارنامه او ثبت است.

 

استاد طاها بهبهانی

استاد طاها بهبهانی

 

 طاها بهبهانی از کسانی بود که در دهه‌ی ۴۰، حال‌وهوای تازه‌ای به فضای نقاشی آن سال‌ها بخشید و با عرضه‌ی آثارش به سبک سوررئالیسم متافیزیک، کارهای تازه و مبتکرانه ای را ارائه داد. آثار نقاشی او تحت عنوان «سیری در آثار سوررئالیستی طاها»، «دنیای سوررئالیستی طاها» و «پرندگان طاها» در ۳۵ نمایشگاه فردی و گروهی در داخل و خارج از کشور به‌نمایش‌درآمده است.

 آثار این هنرمند خلاق، سخت‌کوش و جستجوگر در مجموعه‌ی مجموعه‌داران کشورهای فرانسه، آلمان، هلند، ژاپن، انگلستان، نیوزیلند، بلژیک، ایالات متحده‌ی آمریکا، سوییس و طبعاً ایران حفظ و نگه‌داری می‌شود و ضمناً مدال‌هایی را از جنس طلا و نقره طراحی کرده‌است.

 بخشی از آثارش در کتاب پرندگان طاها به چاپ رسیده است. ضمناً سه فیلم از زندگی و آثار او ساخته شد که به زبان‌های انگلیسی، فرانسه و آلمانی برگردان شده‌است.

 استاد حسن‌علی وزیری

 آغاز: ۱۲۶۸ هجری شمسی

 غروب: ۱۳۳۳ هجری شمسی

 حسن‌علی وزیری، فرزند موسی خان، آن‌چنان با استعداد و شیفته‌ی نقاشی بود که پس‌از ترسیم نخستین نقاشی، در مدرسه صنایع مستظرفه پذیرفته شد. و بعد طی هنرآموزی نزد کمال‌الملک، به معاونت مدرسه هم برگزیده شد. سپس در کلوپ موزیکال برادرش استاد علی‌نقی وزیری کلاس نقاشی برپا کرد و نمایشگاهی از آثارش را نیز در خانه‌ای برای تدریس موزیک، برپا کرد. متأسفانه در حادثه‌ای در این نمایشگاه حدود ۱۰۰ تابلوی باارزش از آثارش از بین رفت.

 

استاد حسنعلی وزیری

استاد حسنعلی وزیری

 

 حسن‌علی وزیری از طرف مدرسه صنایع مستظرفه به ایالات متحده‌ی آمریکا و اروپا سفر کرد و آثارش را در آن‌جاها به تماشا گذاشت. استاد حسن‌علی وزیری از مدرسان هنرسرای عالی و از مدرسان و پایه‌گذاران دانشکده هنرهای زیبا است. او به‌واقع شاخص‌ترین نماینده‌ی مکتب کمال‌الملک و ناشر افکار و هنر استادش بود.

 او افزون بر نقاشی، در پیکره سازی و نویسندگی نیز چیره‌دست و در مقام مدرس هنر به سرزمینمان ادای دین کرد.

 از آثار او در نمایشنامه‌نویسی باید به «کمال‌الملک» ، در مجسمه‌سازی به «ادیب پیشاوری» ، در نقاشی به «چهره‌ی کلنل علی‌نقی وزیری» ، «منظره گلاب‌دره‌» ، «ناظم مدرسه» ، «کارگاه نقاشی مدرسه صنایع مستظرفه» ، «برادر من» و «پرنده‌ی مازندران» اشاره کرد.

 استاد علی‌اکبر یاسمی

 آغاز: ۱۲۸۰ شمسی تبریز

 غروب: ۱۳۴۰ شمسی تبریز

 او فرزند مشهدی اسدالله چایچی و از هنرمندان خطه آذربایجان است. علی‌اکبر یاسمی پس‌از طی یک دوره ۳ ساله در مدرسه صنایع مستظرفه با رتبه ممتازی در نقاشی فارغ‌التحصیل شد و سپس به زادگاهش تبریز بازگشت تا به خلق آثار باارزش نقاشی بپردازد. او مدت زمانی کوتاه ریاست مدرسه‌ی هنرهای زیبای تبریز را برعهده گرفت.

 

استاد یاسمی

استاد علی اکبر یاسمی در کنار استاد شهریار

 

 

استاد علی‌اکبر یاسمی، آثار نقاشی خود را در نمایشگاه گروهی باغ گلستان به نمایش گذاشت. او به پاس خدماتش در دبیرستان‌های تبریز، به دریافت یک قطعه نشان از شورای عالی وزارت فرهنگ نائل شد و سپس بازنشسته شد. آثار وی که در برخی از موزه‌های خارجی همچون سن‌پترزبورگ و هامبورگ و نیز در برخی از مجموعه‌های شخصی مجموعه‌داران جهانی نگه‌داری می‌شود بیشتر در شیوه‌های کلاسیک و رئالیسم و آثار متأخرش به شیوه‌ی امپرسیونیسم است. از آثار شاخص و ماندگار او باید از: «پرتره های شخصی خود نقاش»، «ملاحت نشانه‌ای از خوبی‌ها»، «در ستایش اندیشیدن»، «آن رند سرگشته و همیشه در سفر»، «مناظر صحرا و روستایی» و از تألیفاتش باید از:

 «سرمشق نقاشی» و از تابلو فرش‌هایش باید به «ایلخچی، در بهاری جاودانی»، «یادها و خاطره‌های که گم شد»، اشاره داشت.

 آن‌چه مسلم است شرح احوال و آثار شاگردان استاد کمال‌الملک به‌طور کامل و به‌گونه‌ای که دربرگیرنده همه این عزیزان باشد میسر و مقدور نیست و لذا به‌ناچار به شرح همین مختصر اکتفا می‌کنیم.

منبع: کتاب نگاهی تازه به استاد استادان نقاشی نوین ایران کمال الملک.