تاریخ هنر گامبریچ یکی از مشهورترین و پر خواستارترین کتابهایی است که تاکنون درباره هنر نگاشته شدهاست. این کتاب همچون مدخلی برای ورود به دنیای هنر، از نخستین تجربهی هنری انسان در نقشپردازی در داخل غارها گرفته تا واپسین آثار هنری امروز جهان، در ۵۰ سال گذشته رقیب و همتایی نداشته است. خوانندگان از هر گروه سنی و زمینه فرهنگی در سراسر عالم، کتاب ارنست گامبریچ را شاهکاری مسلم دانستهاند که دانش و خرد را، با بهرهگیری از استعداد فوقالعاده خویش در انتقال مفاهیم ظریف و پیچیده درهم آمیخته است.
این تاریخ هنر، پسندیدگی ماندگار خود را به سلاست و روانی شیوهی نگارش، و نیز چیرهدستی نگارندهی فاضل و متفکر آن در تحلیلهای روشن و خواندنی رخدادهای هنر جهان، وامدار است.
گامبریچ میگوید: «هدف من از نگارش تاریخ هنر این بودهاست که نظمی فهم پذیر را در گنجینه عظیم نامها، دورهها و سبکهایی برقرار سازم که صفحات کتب مفصل تاریخ هنر سرشار از آنها است» . او میخواهد ژرفبینی خویش را در خصوص روانشناسی هنرهای بصری بکار گیرد و ما را بر آن دارد که زنجیرهی پیوستهی سنتهای دگرگون شونده در تاریخ هنر را پی بگیریم و هر اثر را در پیوند با آثار پیشین و پسین آن بر نگیریم. این زنجیره زنده و برقرار، از نگاه گامبریج، همچنان روزگار ما را به عصر اهرام ثلاثه مصر پیوند میدهد. کتاب حاضر که از ویرایش شانزدهم این اثر کلاسیک و ماندگار ترجمه شدهاست، با این امید در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار میگیرد که بتواند چونان منبع و مرجعی ارزشمند، علاقهمندان و پژوهندگان آثار هنری جهان را بکار آید.
تاریخ هنر سر ارنست گامبریچ از چنان شهرتی برخوردار است که میتوان آن را با مونالیزای لئوناردو داوینچی مقایسه کرد. این کتاب آموزش و لذت را درهم میآمیزد. پییر روزنبرگ، رئیس موزه لوور پاریس، ۱۹۹۵
تاریخ هنر گامبریج تأثیرگذارترین کتابی است که در نیمقرن گذشته راه ورود اهل تحصیل، هنر پژوهان و هنرمندان را به عالم هنر هموار کردهاست، تاریخ هنر کتابی است ممتاز که به قلم مورخی بزرگ نگاشته شدهاست. کریستوفر فری لینگ، استاد تاریخ فرهنگ، رویال کالج هنر لندن، 1995
شیوه اندیشیدن من دربارهی تابلوهای نقاشی، مانند دیگر مورخان همنسل من، تا حد زیادی تحت تأثیر گامبریچ شکلگرفته است. من نیز مانند میلیونها انسان دیگر، کتاب تاریخ هنر گامبریچ را خواندهام و آن را چونان نقشهی کشوری بزرگ و پهناور میدانم که به کمک آن میتوان با اعتمادبهنفس و تکیه بر خویش، ناشناختهها را کشف کرد و در راههای ناپیموده گام نهاد. نیل مک گرگور رئیس گالری ملی لندن، ۱۹۹۵.