از بهزاد تا رضا عباسی

( سیر تکاملی مینیاتور در سده دهم و اوایل سده یازدهم هجری )

با استفاده از دکمه ستاره این کتاب را به دیگران توصیه کنید.
    جزئییات کلی
  • گروه سنی : بزرگسال
  • جلد : شومیز
  • قطع : وزیری

 نگارگری ایران گنجینه‌ای است که در طول تاریخ پرفرازونشیب توانست به حیات خود ادامه دهد. نگارگری ایران ریشه در نقوش سفالینه‌های سیلک و شوش و جام‌های زرین مارلیک و حسنلو دارد. کاشی‌های منقوش دوره هخامنشی، گچ‌بری‌های اشکانی، دیوار نگاشته‌های ساسانیان بنیان نقاشی ایرانی را شکل می‌دهند. مانی با ارژنگ نامه‌اش، فردوسی با شاهنامه‌اش تصویرهای زیبایی باز می‌نمایانند، یکی با زبان تصویر و آن دیگری با زبان شعر. داستان‌های حماسی و روایت‌های اسطوره‌ای، خمیرمایه‌ی هنر ایرانی شد و نقاشان و طراحان مایه‌ی خود را از سرمایه جاودانه داستان‌ها و روایات خرد و کلان تاریخ ایران اخذ کردند.

 نگارگری ایرانی به مکتب‌هایی تقسیم شده که نام شهرها در آن‌ها حک شده‌است هر چند دوره تکوین نیز در بیشتر موارد لحاظ گردیده است. مکتب بغداد، مکتب هرات، مکتب تبریز، مکتب شیراز، مکتب قزوین و مکتب اصفهان و دیگر مکاتب کلان و خرد نقش مهمی در تکامل و سیر تحول نگارگری ایران داشته‌اند. حاکمان به‌عنوان حامیان هنر در گردهم آمدن هنرمندان و برعکس در پراکنده ساختن جمع هنری نقش مهمی ایفا کرده‌اند. چنان‌که سلطان حسین بایقرا در فراهم کردن زمینه رشد و بالندگی مکتب هرات بی‌تأثیر نبوده است. هرات هم در دوره او و هم در دوره شاهرخ مرکز بزرگ ادب، هنر و اندیشه بود. شاهنامه‌ی بایسنقری مولود این دوره بسیار فخیم است. بهزاد در کنار شاعر روزگار عبدالرحمن جامی و امیر علی‌شیر نوایی در تحول هنری و ادبی آن دوره، بنیان‌گذار نگار و نگره نوین هنری گردید. وی با فراگیری سنت‌های دیرپای نقاشی ایرانی و تصویرگری منسجم کتاب‌هایی چون بوستان سعدی، خمسه نظامی و شاهنامه توانست دید تازه‌ای به جریان سنت نگارگری بیفزاید. زندگی روزمره در داستان‌های او رنگ می‌گیرد. «جنگ دو شتر» ، «ساختن کاخ خورنق» ، نگاه او را به دنیای دوره هرات نشان می‌دهد. روح دوران تیموری را می‌توان در آثار بهزاد مشاهده کرد. «ضیافت سلطان حسین بایقرا» نمونه بارز آن آثاری است که از قید و بند کتاب‌آرایی صرف و تصویرگری متون رها شده و نقاش آن‌چه در محیط پیرامون خود می‌گذرد به نمایش درمی‌آورد.

 تبریز در دوره ترکمانان، به‌ویژه آق‌قویونلوها مرکز هنری وقت بوده‌است و نقاشانی چون شیخی، درویش محمد و سلطان محمد در دربار ترکمانان هنرآفرینی می‌کرده‌اند. وجود نگاره‌هایی از خمسه نظامی از قدرت و خلاقیت آن‌ها در بهره‌مندی از رنگ‌های شفاف و ملون خبر می‌دهد. صخره‌هایی که با رنگ‌های گوناگون درحال فروریختن هستند. رنگدانه‌ها با کمک آب به‌صورت طبیعی پخش شده‌اند؛ چنان‌که باران بر صخره‌ای با خاک دانه‌های رنگی ببارد و رنگ‌های مختلف، صخره را بپوشاند. سلطان‌محمد ماحصل این دوره است.

 تمام ویژگی‌های دربار آق‌قویونلو را سلطان محمد با درایت خاص خودش جذب کرد ولی هیچ‌گاه از شاگردی بهزاد شانه خالی نکرد. بهزاد را به‌عنوان استاد و رئیس خود پذیرفت و از او درس‌ها گرفت.

 سلطان محمد، نقاش معراج پیامبر اکرم (ص) و دربار کیومرث به ریاست کتاب‌خانه شاه تهماسب منصوب می‌شود. اگر بهزاد را نقاش بلامنازع مکتب هرات بدانیم سلطان محمد را نماد مکتب تبریز باید شمرد. مکتب تبریز در آثار سلطان محمد اوج می‌گیرد و در شاهنامه شاه طهماسب تجلی می‌یابد؛ شاهنامه‌ای که ۲۵۸ تصویر بسیار ارزشمند را در خود جای داده است و هنرمندانی چون سلطان محمد، آقا میرک، میرزا علی، میرمصور و دیگران نهایت ذوق و هنر خود را در خلق آن بکار برده‌اند.

 مکتب تبریز نه‌تنها در فرم و رنگ به نهایت نوآوری رسیده است، بلکه در فن ساختن رنگدانه‌ها، کاغذ، طلا و جلد نیز در نقطه‌ی اعلا قرار دارد. با گذشت حدود ۵ سده از آن دوران، جلای رنگ‌ها کوچک‌ترین خللی پیدا نکرده‌است؛ گویی نقاش، تصویر را تازه به اتمام رسانده است.

 هنرمندان تبریز در اواخر حکومت شاه طهماسب، مجبور به مهاجرت می‌شوند. عده‌ای به مشهد، گروهی به قزوین و برخی نیز به مازندران و شاماخ سفر می‌کنند. ابراهیم میرزا، برادرزاده شاه طهماسب (حاکم مشهد) هنرمندان را به گرمی می‌پذیرد. هفت اورنگ جامی را به آن‌ها سفارش می‌دهد. شیخ محمد و صادق بیگ و استاد محمدی و مظفرعلی که همگی مجدداً در دربار قزوین جمع شدند توانستند به یاری ابراهیم میرزا ویژگی مکتب تبریز را در مشهد تداوم بخشند.

 صادق بیگ نویسنده قانون الصور، نقاش بی‌بدیلی است که در گذار نقاشی ایرانی از تبریز به اصفهان نقش مهمی ایفا می‌کند. صادق بیگ به تک‌نگاره‌ها جان تازه‌ای می‌بخشد. قلم گیری قوی خلاصه نگاری و پرهیز از جزئیات تصنعی از ویژگی مهم آثار اوست. قلم صادق بیگ در آثار هنرمندان مکتب اصفهان همان تأثیری را دارد که بهزاد در مکتب تبریز.

 صادق بیگ به‌عنوان نماینده مکتب قزوین راهی را گشود که رضا عباسی آن را با ظرافت و زیبایی تمام به کمال رساند. ترسیم تک پیکره‌ها از زندگی مردمان عادی همچون شبانان، درویشان، عشاق، شاهزادگان و دیگر گروه‌ها، واقع نمایی را در اسلوب نگارگری به نمایش در می‌آورد.

 رضا عباسی و شاگردان وی توانستند نگارگری را از حیطه بسته نسخ رها ساخته و آن را در مقام نقاشی در تک برگ و سینه‌ی دیوار ترسیم کنند.

 رضا عباسی نماینده برتر مکتب اصفهان توانست در کنار نوآوری‌های مستتر در سنت نگارگری، پای‌بندی خود را به شیوه بهزاد و استادان پیشین نشان دهد که این امر بیانگر توجه او به غنای نقاشی مکاتب هرات، تبریز، مشهد و قزوین است که در آثار وی متبلور شده‌است.

 کتاب از بهزاد تا رضا عباسی اثر م. م. اشرفی مقدم تلاشی است برای نشان‌دادن این سیر تحول و تطور که قسمتی از تاریخ‌نگاری ما را به نمایش درمی‌آورد.

 تا با قلمی بسیار شیوا به نگارش درآمده و در مواردی مقایسه‌ای بین تصاویر صورت‌گرفته که قابل تأمل است؛ آن‌جاکه آثار سلطان محمد را با بهزاد و آثار رضا عباسی را با صادق بیک به‌صورت تطبیقی مورد مطالعه قرار می‌دهد دقت مؤلف را در بررسی عناصر و فرم‌ها، و حرکات و رنگ گذاری آن‌ها به‌صورت مشخص باز می‌نمایاند.

 در این کتاب به ۵ حوزه نگارگری هرات، تبریز، مشهد، قزوین و اصفهان اشاره شده و با نشان‌دادن عناصر مشترک بین آثار، آن‌ها را به‌صورت زنجیره به‌هم مرتبط کرده‌است. این ارتباط هم از لحاظ تاریخی و هم از بعد مطالعه تصاویر کاملاً استدلال پذیر است.

 مؤلف در قسمت حوزه اصفهان و با توجه به آثار رضا عباسی سعی کرده‌ آثار وی را در ارتباط با بهزاد دانسته و بر سنت طولانی نگارگری از بهزاد تا رضا عباسی تأکید ویژه‌ای داشته باشد. هرچند این موضوع غیرقابل‌انکار است، لیکن در کنار این سنت طولانی از هرات تا اصفهان، تعامل بین دیگر مکاتب نیز قابل بررسی است. مکتب بغداد، مکتب ترکمانان و مکتب شیراز ازجمله مکاتبی هستند که در سنت نگارگری ایران نقش قابل‌ملاحظه‌ای ایفا کرده‌اند. مکتب شیراز در عرضه تمامی مکاتب از دوره ایلخانی تا زند حضور پررنگ داشته است و با حضور خود الهام‌بخش سایر مکاتب همچون هرات، تبریز، قزوین و اصفهان بوده و از داشته‌ها و تجارب هنرمندان آن‌ها بهره‌مند گردیده است.

 یکی از امتیازات و محاسن این کتاب تعداد زیاد تصاویر به‌کاررفته در آن است که بر غنای کتاب می‌افزاید و مهم‌تر از همه اشاره‌ای دقیق به محل نگه‌داری نگاره هاست که برای پژوهنده‌ی ایرانی از اهمیت خاصی برخوردار است.

 پژوهش حاضر تلاشی است برای بیان سیر تحول و تطور مینیاتور در سده‌های دهم و یازدهم هجری که در واقع ۵ حوزه نگارگری هرات، تبریز، مشهد، قزوین و اصفهان را دربردارد. نویسنده ابتدا به بررسی آثار کمال‌الدین بهزاد، مینیاتور نگار نابغه شرق و نقش وی در شکل‌گیری مکتب مینیاتور تبریز و در ادامه به بیان تکامل آثار و اوج شکوفایی آثار سلطان محمد، برجسته‌ترین مینیاتور نگار سبک جدید تبریز پرداخته است. سپس پیدایش و گسترش سبک مشهد، چگونگی شکل‌گیری سبک قزوین و پیدایش مینیاتور اصفهان به‌همراه تاریخچه یکه صورت و یکه صورت‌های رضا عباسی، بنیان‌گذار مینیاتور صفوی مورد مطالعه قرار گرفته است. تعداد زیاد نگاره‌ها و ذکر محل نگه‌داری آن‌ها از امتیازاتی است که بر غنای محتوایی این کتاب افزوده و برای پژوهنده‌ی ایرانی از اهمیت خاصی بر بردار است.

 فهرست

 سخن ناشر

 فصل اول: کمال‌الدین بهزاد: مینیاتورنگار نابغه شرق

 آثار بهزاد

 نقش بهزاد در شکل‌گیری مکتب مینیاتور تبریز

 فصل دوم: سلطان محمد: برجسته‌ترین مینیاتورنگار سبک جدید تبریز در دوره صفوی

 تکامل آثار سلطان محمد

 اوج شکوفایی آثار سلطان‌محمد و مینیاتور جدید تبریز

 فصل سوم: تکامل تدریجی مینیاتور صفوی در نیمه‌ی دوم قرن دهم هجری

 بسط و گسترش سبک تبریز در قزوین و مازندران

پیدایش و گسترش سبک مشهد

 شکل‌گیری سبک قزوین

 فصل چهارم: رضا عباسی، بنیان‌گذار مینیاتور صفوی در قرن یازدهم هجری

 تاریخچه یکه صورت و یکه صورت‌های رضا عباسی

 رضا عباسی و پیدایش مینیاتور اصفهان

فهرست تصاویر

نمایه

 تصاویر

مشخصات
نام نویسندهم.م.اشرفی
نام مترجمنسترن زندی
ناشرفرهنگستان هنر
گروه سنیبزرگسال
تعداد صفحات212
شابک9789642320479
نوبت چاپ2
جلدشومیز
قطعوزیری
برای ثبت نظر وارد اکانت کاربری خود شوید یا در سایت خشت آذین ثبت نام کنید.