انسان موجودی است اجتماعی و در ارتباطات وی چه بهصورت درونی با خود و چه بهصورت بیرونی با دیگران ارزشهایی وجود دارد که پایبندی به آنها ضامن سلامت اجتماعی افراد جامعه خواهد بود. اسلام نیز بهعنوان دین الهی، بنیان خود را بر اجتماع نهاده و احکام خود را در قالب روح اجتماعی بنا نهاده است و اعتلاء فرهنگ مردمان را در اجتماع پذیری میداند. این مسئله نمود قابلتوجهی در ماهیت معماری آمیخته با فرهنگ ایرانی اسلامی داشته است بر این مبنا، افراد جامعه براساس فطرت الهیشان، معماریی را برای زندگی گزینش کرده و میکنند که همخوانی بیشتری با هنجارهای اجتماعی و فرهنگی، احساسات و تجربیات پیشین آنها از فضا داشت باشد. این امر یکی از اولین اصول شکلگیری معماری اجتماعی در ایران را تشکیل میدهد.
بر پایه مطالب ذکرشده در فوق، میتوان بهعنوان یک تعریف کلی بیان داشت که معماری اجتماعی، برقراری نوعی از سازگاری میان عوامل فرهنگی، ساختار اجتماعی و محیطی فضایی است که تعیین کننده الگوی سکونت و تعاملات انسانها در ادوار مختلف میباشد. معماری فاخر ایرانی نیز با استفادهی ساده و مستقیم از فضا به ساکنین اجازه میدهد که روح جمعی را در زندگی فردی ایجاد کنند. درحقیقت در معماری اجتماعی، هر مکان و هر فضای ساختهشده یک نشانه بالقوهای باشد که نمایانگر ساختارهای ذهنی و فرهنگی انسانها و تعریفکننده روابط اجتماعی آنها با هم میباشد.
دراینراستا، معماری اجتماعی، بنایی را تعریف کرده و شکل میدهد که فقط یک مکان برای حضور افراد یعنی جایی که فضا امکان فعالیتهای مشترک را میدهد، نیست بلکه مکانی است که در آن میتوانیم تجربه نسلهای پیشین را نیز درک کرده و بشناسیم، در همان مکان کالبدی زندگی کنیم که آنها زندگی میکردند و همان ارزشهایی را رعایت کنیم که برای آنها نیز مورد احترام بودهاست و همچنین میتوان آنها را به نسلهای آینده که ممکن است تجربیات مشابهی را از طریق استمرار فضایی و سازمانی داشته باشند تعمیم داد.
دراینمیان، خانه بهعنوان عنصر شاخصی از معماری ایرانی منطبق بر فرهنگها و انتظام فضایی آنها، نشاندهندهی روابط اجتماعی افراد ساکن در محیط است. درحقیقت خانه ایرانی، بهعنوان بعدی از زندگی ما انسانها با سایر ابعاد زندگی وی در کنش و ارتباط متقابل بودهاست، بهطوریکه بر یکدیگر تأثیر میگذارند و از یکدیگر تأثیر میپذیرند. این مسئله در معماری خانههای ایرانی، نمود خود را از پیر نشین های ورودی خانه تا جزئیترین تقسیمات عملکردی بنا نمایان میسازد. ازاینرو، مطالعه و پژوهش در رابطه با معماری خانه ایرانی میتواند مشخصکننده ویژگیهای معماری اجتماعی در یک بنای کاملاً خصوصی باشد. به بیانی دیگر، اینگونه خاص از معماری مشخص میکند که چگونه میتوان در کنار حفظ حریم خصوصی و خلوت در یک محل، روابط اجتماعی را بدون ایجاد کمترین مزاحمتی برای یکدیگر تأمین نمود.
آنچه در این نوشتار در معرض داوری دوستان قرار دارد، حاصل پژوهشی گسترده پیرامون زندگی اجتماعی در معماری ایرانی است، که ضمن ارائه تعریفی جامع از معماری اجتماعی به بررسی ویژگیهای خانههای سنتی و ارزشمند ایرانی در مناطق مرکزی و شمالی حاشیه دریای خزر پرداخت و با طبقهبندی عرصههای عملکردی در تمامی فضاهای یک خانه ایرانی براساس تعریف معماری اجتماعی در دو گونه از خانههای درونگرا و برونگرا، چگونگی تأمین این شکل از معماری را که میتواند ضمن رعایت حریم فردی، خصوصی و آرامش فرد در محیط، جمعگرایی و تعاملات اجتماعی و نحوه ارتباط آنها با هم را نیز امکانپذیر سازد و یا میکند، تا ضمن استفاده کارآمد از معماری فاخر و تاریخی ایران، تا حد امکان نسبتبه نسلهای آتی این سرزمین نیز ادای دین نماید.
فهرست مطالب
فصل اول: معماری اجتماعی
اصل دوم: معماری اجتماعی خانههای درونگرای مناطق مرکزی ایران
فصل سوم: معماری اجتماعی خانههای برونگرای مناطق شمالی ایران
فصل چهارم: معماری اجتماعی خانه معاصر ایرانی
معماری اجتماعی معاصر خانههای ایرانی