مساجد ایران ( بناهای مذهبی )
آثار و بقایای پرستشگاهها را میتوان با آغاز تمدن و یکجانشینی مقارن دانست. در مراکز زیستی اولیه در بینالنهرین، دره نیل و رودخانه سند، در کنار خانههای مسکونی، پرستشگاههای عمومی یا خصوصی در داخل خانهها وجود داشتهاست. یکی از بزرگترین و قدیمیترین معابد در ایران، معبد عیلامی "چغازنبیل" در سیکیلومتری جنوب شهر تاریخی شوش در خوزستان است. این معبد که به شکل هرم پلهای شکل (زیگورات) است پنجاه متر ارتفاع داشته و توسط "انتاش گال" پادشاه عیلامی در سال 1250 قبلاز میلاد ساختهشده و آن را اختصاص به خدای "اینشو شیناک" دادهاست .
معابد و آتشگاه های زرتشتی در دوران حکومت پادشاهان هخامنشی، اشکانی و ساسانی در اقصی نقاط کشور بصورت گسترده ساخته شده که آثار بعضی از آنها هنوز باقی است. سایر ادیان و مذاهب نیز در دوران باستان دارای پرستشگاه هایی بودهاند، ولی در این فصل بحث ما تنها در مورد مساجد، مدارس و تکایا که در طی ۱۴ قرن گذشته شکل عمده ابنیه مذهبی در ایران بودهاست، خواهد بود.
مسجد
با ورود مسلمین به ایران، اولین بناهایی که توسط آنها در شهرهای فتحشده بنا گردید، مساجد بودهاند. این ابنیه معمولاً در نقاط مرکزی و مهم شهر و برخی بر روی پرستشگاههای زرتشتی بنا میشدهاند. اعراب از خود سبک بخصوصی در معماری نداشتند و مساجد اولیه را با مصالح ساده از قبیل خشت و تنه درخت ساختند، چنانچه سنت حضرت رسول اکرم چنین بود.
تمام مردها ازجمله خود پیغمبر با دستان مبارکشان خاک و سنگ میآوردند و گل تهیه میکردند و مسجد را میساختند. طرح این مسجد اسلوبی گردید که در صدر اسلام سایر مساجد را از روی آن بنا میکردند، بدینطریق که ۳ ذراع سنگ در پی مسجد کار گذاشته و دیوارهای آن را با آجر بالا میبردند و سقف مسجد را با تنههای درخت خرما و برگ مرسوم به جرید میپوشاندند. ولی با استقرار اسلام و روی کار آمدن سلسله اموی در دمشق، شکل و کالبد مساجد از حالت ساده خود بیرون آمد و اسلوب معماری پیشرفته ممالک مغلوب مانند روم شرقی و ایران ساسانی در طرحهای مساجد بهکارگرفته شد.
شکل مسجد در اقلیمهای مختلف ایران
بنای قبةالصخره که در زمان عبدالملک خلیفه اموی در اورشلیم احداث شد، بر طبق پلان کلیسای روم شرقی با تزیینات هنر بیزانس انجام گردید. مسجد اموی نیز در دمشق در محوطه یک معبد قدیمی یونانی احداث گردید که پلان آن مانند «با سیلیکا» رومی با تزیینات بیزانس انجام شدهاست.
با روی کار آمدن حکومت عباسی و انتقال پایتخت به بغداد، اصول اجرایی در ابنیه بجایمانده از دوره ساسانی مورد توجه قرار گرفت. از مساجدی که طی سدههای اول هجری در ایران بنا شد، میتوان از مسجد جامع فهرج (نیمهی اول قرن اول هجری)، مسجد تاریخانه در دامغان (۱۵۰ هجری قمری)، مسجد جمعه اصفهان (قرن دوم هجری)، مسجد جامع شوشتر (قرن سوم هجری)، مسجد بزرگ سیراف (قرن سوم و چهارم هجری) و مسجد جامع نائین (قرن چهارم هجری) نام برد.
مسجد شیخ لطفالله در میدان نقشجهان اصفهان (دوره صفویه) . این مسجد کوچک شاهکار تناسبات معماری و تزیینات کاشیکاری است و جزو نفیسترین مساجد جهان اسلام شناخته شدهاست.
پلان مسجد تاریخانه در دامغان (۱۵۰ هجری قمری) . اگرچه پلان این مسجد از نوع شبستانی (سبک عربی) است، ولی قوسهای بیضیشکل و طاقهای آن براساس شیوههای ساسانی اجراشده است.
ازآنجاییکه پلان این مساجد شبیه پلان مساجد ساختهشده در قرون اولیه اسلام در کشورهای عربی بالاخص مسجد نبی در مدینه (در زمان صدر اسلام) که الگوی سایر مساجد بوده و همچنین مسجد سامره در عراق (۲۲۴ هجری شمسی) و مسجد ابن تولون در قاهره (6-253 هجری شمسی) و بسیاری دیگر مساجد از این قبیل بوده و در مجامع علمی مغربزمین، این سبک به نام سبک عربی مشهور است، لذا پرفسور «آندره گدار» معمار و باستانشناس فرانسوی مساجد ایرانی، اشاره در فوق را جزو مساجد سبک عربی طبقهبندی نمودهاست. هرچند بعضی از معماران و محققان ایرانی به این مطلب ایراد گرفتهاند و از این مساجد بهعنوان مساجد شبستانی نام بردهاند.
طرح مساجد اولیه در ایران شامل یک حیاط مرکزی و شبستانی در سمت قبله و یک رواق سرتاسری در سه ضلع دیگر حیاط میباشد که غالبا با ستونهای آجری و طاقهای قوسی بنا شدهاند. اگرچه پلان این مساجد شبیه مساجد عربی است، ولی نوع قوسهای بهکاررفته بر روی ستونها و اصول آجرچینی و زدن طاقها، مشابه شیوههای زمان ساسانی است. ولی این سبک در ایران گسترش زیادی نیافت و از قرن ششم هجری به بعد سبک چهار ایوانی در مساجد ایران متداول گردید، هرچند در سایر کشورهای عربی، سبک مساجد قرون اولیه اسلام تا قرن حاضر ادامه داشتهاست.
آندره گدار مسجد جامع زواره (530 هجری قمری) را اولین نمونه با خصوصیات کامل ایرانی معرفی میکند. این مسجد دارای حیاط مرکزی با چهار ایوان در اطراف آن است. در جبهه جنوبی حیاط، گنبدی ماننده چهارطاقیهای ساسانی بر روی محراب و محوطه اصلی مسجد زدهشده است.
این نمونه پلان برای اولینبار در کاخ اشکانی آشور در عراق کنونی دیده شده و بعد از آن توسط معماران ساسانی بهکرات مورد استفاده قرار گرفتهاست. سپس در دوره اسلامی، این نوع پلان و کالبد فیزیکی، شیوه قالب طراحی در اکثر مساجد، مدارس و کاروانسراهای ایران حتی در نواحی آبوهوایی معتدل و مرطوب مانند سواحل جنوبی دریای خزر که ابنیه برونگرا میباشند، بودهاست.
نکتهای که در رابطه با ساختمان مسجد حائز اهمیت است اینکه کالبد فیزیکی مسجد در کلیه نقاط مختلف جهان دارای یکسری مشخصههای خاص از قبیل استقرار در جهت رو به قبله (و نه در جهت آفتاب و یا باد)، قرار گرفتن محراب در سمت قبله بهعنوان مرکز توجه و اغلب بر روی محور اصلی مسجد، وجود تقارن در پلان و مقطع و مجزا بودن فضای داخل مسجد از محیط اطراف، خصوصاً از لحاظ منظر میباشد. مساجد جامع ازنظر هویت شهری، قومی و یا سیاسی غالباً جزء بلندترین و زیباترین و در مواردی وسیعترین ساختمان شهر محسوب میشوند.
بنابراین شرایط اقلیمی نمیتوانست مانند سایر ساختمانها بهطور اساسی و تعیینکننده در شکل و نحوه استقرار مساجد تأثیر داشته باشد و بسیاری عوامل دیگر که عمدتاً مذهبی و برخی سیاسی بودند، در طراحی ساختمان مسجد اهمیت بیشتر از شرایط اقلیمی داشتهاند.
البته شایانذکر است که در چهارچوب همین ضوابط مذهبی و گاهی سیاسی نیز در چهار اقلیم مختلف ایران، کالبد مسجد با اقلیم هر منطقه تا حد ممکن تطبیق دادهشده تا نیازهای آسایشی انسان در داخل مسجد فراهم گردد.
مسجد جامع گرگان، دوره سلجوقی، جزو قدیمیترین مساجد سواحل دریای خزر محسوب میشود و همواره بهصورت الگویی برای سایر مساجد این کنار بودهاست.
مسجد جامع گرگان در محله قدیمی «نعل بندان» در مرکز شهر و در مجاور بازار قرار دارد. پلان این مسجد بهصورت حیاط مرکزی است و دارای قوسهای جناغی و کاربندیهای بسیار زیبا است.
مسجد در کرانه جنوبی دریای خزر
مطابق آنچه که در فصول قبل عنوان گردید، در این کرانه به دلیل بارندگی و رطوبت بسیار زیاد، فرم اکثر ساختمانها بهصورت برونگرا میباشد، ولی مساجد و مدارس (و کاروانسراها) از این قاعده مستثنی بوده و اکثر آنها به شکل درونگرا هستند.
اگرچه بهعلت محصور بودن فضای داخلی این مساجد، هوا تا حدی راکد و درنتیجه نسبتاً مرطوب و سنگین میباشد، ولی سعی بر این بوده که بازشوهای رو به حیاط تا حد ممکن وسیع باشند و در صورت امکان، باز شوهایی در سمت دیوار خارجی شبستانها قرار داده شود تا کوران دو طرفه هوا و جابجایی هوای مرطوب میسر گردد.
مصالح مورد استفاده در مساجد این کرانه مصالح پایدار و مقاوم در مقابل رطوبت و بارندگی می باشد لذا جهت بدنه بنا از آجر و ملات های آهکی و جهت بام ابتدا طاق آجری و روی آن خرپای چوبی و سفال استفاده میکردند به دلیل بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی و رطوبت بسیار زیاد هوا مساجد در این کرانه فاقد زیر زمین می باشند.
از جمله قدیمی ترین مساجد این کرانه مسجد جامع گرگان است. این مسجد نیز مانند مساجد جامع در تقریبا تمامی شهرهای ایران در مرکز شهر و در مجاور بازار اصلی قرار دارد. این مسجد مربوط به دوره سلجوقی است و مناره زیبای آن از این دوره باقی مانده که به صورت الگویی برای سایر منارهها در این ناحیه بوده است.
مسجد جامع گرگان در چند نوبت از جمله در زمان پادشاهی شاه عباس اول و شاه عباس دوم صفوی بازسازی و مرمت شده است. قوس های جناغی، کاربندی های زیبا و تزئینات خطوط کوفی و ثلث همگی حکایت از تاثیر معماری فلات مرکزی ایران بر این مسجد دارد. تنها تفاوت مهم آن با مساجد و فلات مرکزی ایران، بام شیبدار و سفال پوش آن است که جهت مقابله با باران ساخته شده است. همچنین مناره زیبای این مسجد با سبکهای رایج مناره در سایر نقاط ایران تفاوت دارد.
شکل
مسجد جامع بابل، از دیگر مساجد حیاط مرکزی در این ناحیه است که از لحاظ کالبدی شبیه مسجد جامع گرگان میباشد. این مسجد در ابتدا در زمان حکومت سلسله صفویه احداث گردیده ولی بر اثر زلزله خراب و در طی سالهای ۱۲۲۰ الی ۱۲۲۵ هجری قمری به دستور فتحعلی شاه قاجار بازسازی شده است. این مسجد نیز مانند مسجد جامع گرگان در مجاور بازار اصلی شهر قرار دارد.
طاقهای قوسی و گنبدی و کاربندیهای زیبا همچنین تزئینات مقرنس و کاشیکاری اسلیمی و خط ثلث در این مسجد با مهارت و استادی انجام شده و مانند اکثر مساجد مهم این کرانه توسط بنّایان و معماران شهرهای مرکزی ایران احداث گردیده است.
از از دیگر مساجد حیاط مرکزی در این کرانه می توان از مسجد حصیربافان در بابل و مسجد جامع ساری نام برد. در مسجد حصیربافان به دلیل امکان تهویه دو طرفه هوا، خصوصاً در شبستان شمالی آن، شرایط آسایش بهتری از مساجدی است که امکان تهویه تنها از یک سمت آن صورت می گیرد.
عکس. جهت مقابله با شرایط گرم و مرطوب در ساحل خلیج فارس مسجد اعظم بردستان دارای پنجره های مرتفع رنگ روشن و بادگیر حجیم ۴ طرفه می باشد خط تیره دوره اموی
مسجد در سواحل جنوبی کشور
یکی از قدیمی ترین آثاری که در سواحل جنوبی کشور باقی است، بقایای مسجد بزرگ سیراف در نزدیکی بندر طاهری در استان بوشهر است. بر اساس کاوش های باستان شناسی زیر نظر دکتر «وایت هاوس» باستان شناس انگلیسی در بین سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۳ میلادی انجام شد، این مسجد پس از سال ۱۸۸ هجری قمری ساخته شده و شبیه به مساجد قرون سوم و چهارم هجری می باشد. این مسجد مانند اغلب مساجد، در مرکز شهر و در مجاورت بازار واقع است. مسجد بزرگ سیراف به صورت شبستانی و همانند مساجد سبک عربی میباشد.
از از آنجایی که مساجد اولیه با توجه به دمای بیش از حد هوا در شبه جزیره عربستان طراحی و ساخته شده و حرارت طاقت فرسای سواحل جنوبی ایران نیز مشابه این شبه جزیره است لذا از لحاظ اقلیمی این مسجد می توانست برای این بندر مناسب باشد و با توجه به اینکه هیچ ساختمانی به بنای مسجد متصل نبوده و به احتمال زیاد، بازشوهای در اطراف بدنه خارجی مسجد وجود داشته، نمازگزاران و عبادت کنندگان داخل مسجد میتوانستند در زیر سایه طاق شبستان از کوران شبانه روزی هوا بین ساحل و خشکی استفاده کنند و بدین نحو شرایط دشوار زیست اقلیمی تا حدی قابل تحمل میشده است.
نکته قابل توجه در رابطه با این مسجد این که در داخل صحنه آن یک آب انبار و یک چاه وجود داشته و پایههای یک تک مناره در زیرسازی مسجد کشف شده که بدین ترتیب این مسجد را در ردیف اولین مساجدی که دارای مناره بودند، قرار می دهد.
به جز خرابه های این بندر که در قرون اولیه اسلام از مراکز مهم تجاری خلیج فارس بوده، چیزی باقی نمانده و از مسجد بزرگ سیراف نیز فقط پی و پایه سنگی ستون ها به جای مانده است.
نکاتی که در غالب مساجد این سواحل جهت تأمین شرایط آسایش انسان رعایت می شد و کماکان نیز در اغلب مساجد جدید مشاهده می شود، بدین قرار است:
الف- احداث سقف های مرتفع جهت صعود و جابجایی هوای گرم به بالا.
ب- تعبیه بازشوهای در اطراف بدنه خارجی شبستان به منظور استفاده از کوران دو طرفه هوا.
ج- قرار دادن ایوان های عریض، طویل و مرتفع در سمت ورودی به شبستان اصلی و یا در سه و یا حتی در چهار طرف شبستان.
د- استفاده از رنگ های روشن خصوصاً سفید برای انعکاس نور و حرارت آفتاب و کاهش نفوذ گرما به داخل مسجد.
ه- عدم احداث زیر زمین به خاطر هوای مرطوب و سنگین که به داخل فضای زیر زمین نفوذ کرده و به صورت راکد باقی میماند. همچنین بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی و نمناک بودن دیوارهای زیر زمین که در این رابطه مزید علت است.
و- در مساجدی که حیات در یک سمت شبستان قرار دارد، دیوار دور حیات به صورت کوتاه و مشبک اجرا میشود تا کوران هوا در محوطه مسجد جریان داشته باشد.
ز- جهت بدنه ساختمان، مانند سایر ابنیه در این سواحل از سنگ، آجر و خشت استفاده می کنند، که از لحاظ اقلیمی مناسب نیست، زیرا این وسیله دارای جرم حرارتی زیاد هستند حرارت را به مدت طولانی در درون خود حفظ می کنند. برای سقف غالباً از تیر چوبی و کاهگل و در بعضی موارد از طاق و گنبد آجری استفاده میکنند.
مسجداهل سنت در جزیره قشم. این مسجد دارای ایوانهای عریض و مرتفع و رنگ روشن جهت فراهم نمودن شرایط آسایش در این منطقه گرم است.
مسجد اهل سنت در روستای سفین در جزیره کیش هم، به رنگ سفید، بازشوهای متعدد در اطرف شبستان، بیرون آمدگی محراب از بدنه ساختمان، دیوارهای کوتاه حیات و سر در وردی دارد.
در سواحل جنوبی کشور علاوه بر شیعیان تعداد زیادی از مسلمانان اهل سنت نیز زندگی میکنند و مساجد آنها از نظر کالبدی با مساجد شیعیان تفاوت هایی دارد که به اختصار در اینجا به آن اشاره خواهد شد.
اول اینکه مساجد اهل سنت یک مناره بیشتر ندارند و این مناره نیز جدای از کالبد مسجد و به صورت مستقل است و دو یا سه موذنه می باشد. تفاوت دوم در محراب است که از سمت رو به قبله از داخل کالبد مسجد به صورت اتاقک کوچک بیرون آمده که البته این مطلب در مساجد عربی و مساجد سیراف نیز قابل مشاهده است. سوم، سردر ورودی مساجد اهل سنت اهمیت زیادی دارد و اغلب یک گنبد کوچک در بالای آن قرار میدهند و بالاخره از لحاظ نوع قوس ها و تزئینات، این مساجد بیشتر شبیه مساجد کشورهای جنوب خلیج فارس می باشند. در بندر چابهار و اطراف آن، بیشتر از سبکهای هندی و پاکستانی استفاده می شود.
مسجد در نواحی کوهستانی و مرتفع فلات
در نواحی کوهستانی و مرتفع بر خلاف سواحل جنوبی کشور، حداکثر استفاده از حرارت و حفظ آن مبنای هر گونه طراحی اقلیمی است. لذا به منظور تنظیم شرایط محیطی و دمای مطلوب جهت تامین شرایط آسایش انسان، نکات ذیل در طراحی و اجرای قالب مساجد این نواحی رعایت می شد:
الف- مصالح بنّایی مانند سنگ آجر و خشت که دارای جرم حرارتی زیاد می باشند و برای ساخت مساجد استفاده می شد. این مساله در عین اقتصادی و در دسترس بودن باعث تعدیل دمای داخل بنا و حفظ حرارت روز برای شب هنگام می شوند. همچنین از آنجایی که سقف اکثر مساجد مهم این نواحی آجری و به شکل گنبد و یا طاق می باشد لذا این گونه سقف ها احتیاج به پایه های قطور سنگی یا آجری داشتهاند که به نوبه خود باعث افزایش جرم حرارتی و کاهش اتلاف حرارتی می شوند.
پلان مسجد جامع تبریز و مجموعه مساجد و مدارس مجاورآن.
شبستان مسجد شصت ستون در عین سادگی و زیبایی دارای مقیاس و کالبدی مناسب برای اقلیم سرد تبریز میباشد.
مسجد جامع تبریز ۹۷۲ هجری با فضای محصور و ارتفاع نسبتاً کوتاه برای اقلیم سرد این شهر طراحی و ساخته شده است.
نور و تهویه در مسجد خاله اوغلی همانند سایر مساجد مجموعه مسجد جامع عمدتاً از طریق سقف تامین میشود
الچاق مسجد نیز دارای خصوصیات کالبدی مناسب برای اقلیم سرد است.
ب- ارتفاع اکثر مساجد این نواحی نسبتاً کوتاه است. لذا حفظ حرارت در داخل ساختمان و گرم نمودن فضاهای داخل به دلیل سطح تماس کمتر بنا با محیط خارج بهتر صورت می گیرد.
ج- ابعاد بازشو در شبستان اینگونه مساجد اغلب کوچک و به تعداد کم هستند تا از تبادل حرارت با فضای خارج و اتلاف حرارت جلوگیری شود.
د- اهمیتی که حیات در سایر اقلیم ها دارد، در اینگونه مساجد مشاهده نمی شود. بعضی از آنها کاملاً فاقد حیات و برخی دیگر که دارای حیاط مرکزی هستند. بعضا فاقد ارتباط محوری قوی بین حیات و شبستان مسجد هستند.
ه- تند در مساجدی که دارای حیاط مرکزی هستند، یک یا چند شبستان زمستانی که کاملا محصور و جدایی از فضای سرد خارج می باشند وجود دارد.
و- پلان مساجد اکثراً با بافت اطراف خود تلفیق شده و متصل به ابنیه مجاور می باشند که این امر در حفظ حرارت داخل مساجد و همچنین ابنیه مجاور موثر است.
تعدادی از بهترین نمونه های مساجد اقلیم سرد را می توان در مسجد جامع تبریز و مجموعه مساجد اطراف آن مشاهده نمود. در این مکان پنج مسجد مهم قرار دارد که شامل مسجد جامع در وسط، مسجد شصت ستون در سمت غرب آن و دو مسجد خاله اوغلی و آلچاق مسجد در سمت شرق آن و مسجد شیخ صادق در مقابل مسجد خاله اوغلی قرار دارد. دو مدرسه طالبیه و جعفریه نیز بخشی از این مجموعه مذهبی محسوب می شود. همانگونه که در شکل مشخص است این مساجد متصل به هم فاقد هرگونه حیات مرکزی می باشند و هر یک به صورت یک واحد کاملا محصور با کالبدی پرحجم و ارتفاع نسبتاً کم جلوه می کنند. متصل بودن این ابنیه به یکدیگر علاوه بر ایجاد یک مرکزیت مذهبی مهم در قلب بازار تبریز باعث کاهش سطح تماس ساختمان ها با فضای خارج و حفظ حرارت در داخل مساجد میشود حیات مشترک مساجد به صورت یک فضای محصور بین آنها است و ارتباط محوری و یا کالبدی با هیچ یک از ابنیه مجاور خود ندارد.
اگرچه این گونه از مساجد از نظر عظمت قابل مقایسه با سایر ابنیه مذهبی در اقلیم سرد ایران مانند مسجد کبود تبریز مسجد، مسجد جامع ارومیه و گنبد سلطانیه در نزدیکی زنجان نمی باشند ولی از لحاظ اقلیمی در فصول سرد آسایش بهتری برای عبادت کنندگان نسبت به سایر مساجد بزرگ و مرتفع این نواحی فراهم می آورند.
از دیگر مساجد تبریز که بدون حیاط مرکزی است می توان از مسجد کبود ۸۷۰( هجری) و مسجد سید حمزه (۱۰۸۷ هجری) نام برد. مسجد کبود تبریز که در زمان جهانشاه قرهقویونلو احداث گردیده از شاهکارهای هنر معماری و کاشیکاری است که متاسفانه در اثر زمین لرزه به شدت آسیب دیده، ولی بقایای این مسجد کماکان معرف دقت عمل و ظرافت زیادی است که در ساخت آن به کار رفته است. شکل کالبدی این مسجد شباهت زیادی به مساجد عثمانی که متاثر از سبک بیزانس آسیای صغیر با یک گنبد مرکزی به تعدادی گنبد کوچکتر میباشد، بوده است.
این مسجد با فضاهای کاملا محصور و کالبدی آجری و قطور برای اقلیم سرد تبریز تا حدودی مناسب است است زیرا اگر چه جرم حرارتی بسیار زیاد مسجد باعث تعدیل دمای داخل مسجد در طی شبانه روز می شود، ولی گرم کردن فضای حجیم داخل مسجد در زمستانها مشکل است در طی تابستان با بازکردن پنجرههای فوقانی مسجد امکان تهویه و جابه جایی عمودی هوا و خنک نمودن فضای داخل مسجد به آسانی میسر است.
پلان مسجد کبود تبریز
مسجد جامع ارومیه مسجد زیبای دیگری در خطه آذربایجان است که در نیمه دوم قرن هفتم هجری در زمان حکومت ایلخانیان ساخته شد. به نظر پروفسور «آرتور پوپ» محقق و ایران شناس فقید آمریکایی، این بنا احتمالاً بر روی یک آتشکده ساسانی ساخته شده است به عقیده نگارنده مسجد جامع ارومیه با وجود سادگی و عدم رسیدگی به آن در طی سالیان دراز شکیل ترین و زیبا ترین ساختمان این شهر در حال حاضر است.
پلان و برش مسجد جامع ارومیه، به ارتفاع کوتاه شبستان مسجد نسبت به گنبدخانه توجه کنید.
اگرچه فضای داخل گنبد خانه این مسجد و شبستان مجاور آن کاملاً محصور و مصون از سرمای زیاد زمستان است ولی ارتفاع گنبد این ساختمان به حدی بلند است که گرم نمودن فضای حجیم گنبدخانه در زمستانها مشکل میباشد.
گنبد خانه مسجد جامع ارومیه
در اینجا ذکر دو نکته ضروری است. اول اینکه ارتفاع شبستان مجاور گنبدخانه کوتاه است و در طی زمستان ها می توانستند به خوبی از این شبستان استفاده کنند. مطلب دوم و مهمتر اینکه در گذشته مسجد سمبل شهر بوده و ارتفاع و بزرگی آن نشان اهمیت و قدرت شهر و همچنین حکومت بوده است. خصوصاً در دوره حکومت اعقاب چنگیز خان مغول در سرزمین های وسیعی که از پکن تا مسکو را شامل میشد، بزرگی و عظمت از نکات مورد توجه پادشاهان و امرای این دوره بوده.
مسجد ارگ علیشاه در تبریز و گنبد سلطانیه در جنوب غربی زنجان جزو بزرگ ترین و مرتفع ترین ساختمان های سنتی ایران می باشند. هر دو ساختمان در اقلیم سرد واقع اند و در دوره حکومت ایلخانیان ساخته شدهاند. بلندمرتبه های این دو بنا نشانگر این مطلب است که در بعضی از موارد مسائل سیاسی و اهمیت و اقتدار حکومت، مهمتر از شرایط اقلیمی بوده است.
اگر چه مسجد جامع ارومیه دارای یک حیاط مرکزی است که در حال حاضر قسمت هایی از بدنه آن از بین رفته و یک مدرسه علمیه در داخل صحن آن ساخته شده ولی در حالت اولیه آن نیز این هیات مرکزی مشابه سایر مساجد حیاط مرکزی در نواحی گرم و خشک ایران نیست. زیرا ارتباط گنبد و محراب اصلی با حیات به صورت محوری و متقارن نمی باشد.
در دوره قاجاریه مسجد جامع شهر تاریخی و سردسیر همدان به صورت حیاط مرکزی با سه ایوان مشخص در سه طرف حیاط در داخل مجموعه بافت بازار شهر ساخته شد.
با وجود آنکه این مسجد از نوع حیاط مرکزی است، ولی ارتفاع گنبدخانه و شبستان های مجاور آن نسبت به مساجد جامع مشابه در دشت های مرکزی ایران کوتاهتر و سطوح بازشوی کمتری دارد. به علاوه، در سمت غربی مسجد دو شبستان زمستانی، یکی برای مواقعی که جمعیت زیاد است و دیگری با ابعاد کوچکتر برای اوقات خلوتتر وجود دارد که در ایام زمستان مورد استفاده قرار می گیرد. دلیل وجود سه حیوان به جای چهار ایران در این مسجد به خاطر وجود شبستان کوچک زمستانی در محل ایوان غربی است.
از دیگر مساجد قابل توجه در اقلیم سرد، مسجد جامع بروجرد در استان لرستان است. بنا به گفته استاد محمد کریم پیرنیا این مسجد بر روی ویرانههای یک آتشکده ساسانی بنا شده و بنای اصلی آن متعلق به دوره سلجوقی می باشد. ولی در دوره های بعد خصوصاً در دوره صفویه و قاجاریه قسمتهای به این مسجد اضافه شده است.
اگرچه قسمتهای مختلف این مسجد در ادوار مختلف بنا گردیده، ولی نهایتاً بنایی ایجاد شده که در هر دو فصل سرد زمستان و گرم تابستان تا حد امکان شرایط آسایش برای عبادت کنندگان فراهم گردیده است. در قسمت نسار (پشت به آفتاب) این مسجد گنبد خانه و دو شبستان مجاور آن قرار دارد که به لحاظ ارتفاع زیاد گنبدخانه و بازشوهای فوقانی آن، تهویه و جابه جایی عمودی هوا به خوبی صورت می گیرد.
در زمستان های سرد بروجرد نماز و مراسم مذهبی در شبستان زمستانی که در شمال حیاط واقع است صورت میگیرد. بیش از نیمی از بدنه این شبستان در داخل زمین قرار دارد که جهت کاهش تبادل حرارت با خارج و همچنین افزایش جرم حرارتی این شبستان نقش مهمی دارد.
در سمت فوقانی دیوار جنوبی این شبستان یکسری پنجره نصب شده است که علاوه بر تامین نور و تهویه امکان نفوذ تابش آفتاب زمستان و گرم نمودن فضای داخل و کالبد آجری شبستان را ممکن میسازد. در تابستانها به دلیل اینکه زاویه تابش آفتاب نسبت به سطح زمین تقریبا عمودی است آفتاب به داخل شبستان نفوذ نمی کند ولی در زمستان که زاویه تابش آفتاب نسبتاً کم است تابش آفتاب به راحتی تا عمق شبستان نفوذ می کند.
تنها نقطه ضعف این مکان، سایه گنبدخانه مرتفع به روی این شبستان است و اگر امکان گسترش عرض حیاط مسجد در زمان احداث شبستان شمالی وجود داشت این مشکل حل می شد. ولی با این حال این شبستان یکی از بهترین نمونههای شبستان زمستانی در اقلیم سرد است.
جهت مقایسه درجه حرارت در قسمتهای مختلف این مسجد در روز ۲۹ آبانماه سال ۱۳۷۲ در ساعت ۲ بعد از ظهر در شرایطی که آسمان صاف بود، نتایج زیر به دست آمد:
درجه حرارت هوا در حیاط در سایه 5/15 درجه سانتی گراد.
درجه حرارت هوا در حیاط در زیر تابش آفتاب ۲۱ درجه سانتیگراد.
درجه حرارت داخل شبستان های شرقی و غربی بدون وسیله گرمازا ۱۷ درجه سانتیگراد.
درجه حرارت داخل گنبدخانه در ارتفاع ۱۵۰ سانتی متر بدون وسیله گرمازا 5/17 و نیم درجه سانتی گراد.
درجه حرارت ایوان مسجد 5/16 و نیم درجه سانتی گراد.
درجه حرارت شبستان شمالی بدون وسیله گرمازا ۲۰ درجه سانتیگراد.
در بعضی از مناطق کوهستانی نوع خاصی مسجد وجود دارد که مختص این نواحی است و از لحاظ پایداری در مقابل عوامل اقلیمی و همچنین شرایط زیست اقلیمی بسیار مناسب می باشند. اینها مساجدی هستند که در دل صخره های کوه کنده شده اند.
پلان و برش مسجد صخره ای قدمگاه در آذربایجان شرقی. ارتفاع گنبد این مسجد 11/8 متر و قطر آن 15 متر است.
از جمله مساجد معروف صخرهای در ایران میتوان از مسجد کندوان در نزدیکی اسکو در آذربایجان شرقی و مسجد میمند در نزدیکی شهربابک در استان کرمان و مسجد سنگی داراب دراستان فارس و مسجد صخرهای قدمگاه در نزدیکی آذرشهر در آذربایجان شرقی نام برد.
به لحاظ جرم حرارتی بسیار زیاد بدنه صخره ای این مساجد نوسان درجه حرارت در طی شبانه روز در آنها بسیار اندک است و در ساختمانهایی که عمق آنها از 1/6 متری سطح زمین پایین تر باشد دمای فضای داخل آنها تقریباً ثابت و برابر معدل درجه حرارت فضای خارج در طی ۱۲ ماه سال می باشد. یعنی یک شرایط ایدهآل برای عبادت کنندگان و یا هر کس دیگری که از این نوع ابنیه زیرزمینی استفاده میکنند. مقاومت بسیار خوب در برابر عوامل اقلیمی مانند باد، باران، آفتاب و یخبندان از دیگر مزایای مساجد صخره ای همانند دیگر ابنیه از این نوع می باشند.
مسجد در دشت های فلات
طراحی و ساخت مساجد در دشت های فلات ایران با توجه به گرمای طاقت فرسای تابستان و سرمای شدید زمستان و همچنین نوسان نسبتاً زیاد درجه حرارت در طی شبانه روز می بایست به گونه ای انجام می شد که شرایط آسایش روحی و فیزیکی انسان را به بهترین نحو ممکن فراهم می نمود لذا با توجه به شرایط متغیر محیطی در طی اوقات شبانه روز و فصول مختلف سال، اصول کلی ذیل در قالب مساجد این مناطق را رعایت میگردید.
الف- بارزترین مشخصه کالبدی مساجد دشتهای فلات ایران حیاط مرکزی است. مساجد حیاط مرکزی فضای مسجد و عبادت کنندگان داخل آن را در مقابل محیط گرم و خشک این منطقه محافظت می کند و وجود حوض آب و آبپاشی صحن حیاط مسجد در تعدیل شرایط اقلیمی داخل مسجد موثر است.
ب- بدنه اینگونه مساجد مانند قطعه ای از بافت کل شهر با ساختمانهای مجاور خود کاملاً تلفیق شده و بدین ترتیب نوسان درجه حرارت در خارج تاثیر کمتری در داخل بنای مسجد دارد دلیل این امر به لحاظ قرار گرفتن سطوح خارجی ساختمان ها در کنار یکدیگر با دمای تقریباً یکسان و همچنین جرم حرارتی زیاد ساختمانها در مجاورت هم میباشد.
ج- در دشت های فلات، مصالح عمده برای مساجد خشت و آجر بوده. البته در صورت امکان دسترسی به سنگ، از آن هم برای بدنه ساختمان مسجد و خصوصاً پایههای آن استفاده می کردند. به لحاظ وزن سنگین اینگونه مصالح و ضخامت زیاد کالبد مسجد، دیوارهای خارجی و طاق های مسجد علاوه بر فراهم نمودن جرم حرارتی برای ساختمان، مانند یک عایق حرارتی ضخیم باعث جلوگیری از تبادل حرارت بین داخل و خارج ساختمان می شوند.
د- به دلیل اهمیت مسجد به عنوان مهمترین بنای شهر و همچنین فراهم نمودن شرایط آسایش برای نمازگزاران در تابستان، ارتفاع مسجد خصوصاً گنبدخانه آن زیاد و اکثراً مرتفع ترین ساختمان شهر های سنتی ایران بوده اند بدنه گنبدخانه در این مناطق دارای سطوح بازشوی بیشتری نسبت به گنبدخانه در اقلیم سرد است.
ه-در کنار اغلب مساجد مهم در این مناطق، یک شبستان زمستانی با فضای محصور و ارتفاع نسبتاً کم جهت اجرای مراسم مذهبی و یا سخنرانی در فصل زمستان وجود دارد.
و- در بعضی از مساجد، خصوصاً مساجد حاشیه کویر مرکزی ایران، یک زیرزمین نسبتاً کوچک، مانند مسجد جامع یزد و یا یک زیر زمین بزرگ و سرتاسری مانند مسجد جامع نایین و مسجد آقابزرگ در کاشان وجود دارد و در مواقعی که سرما و یا گرمای هوا خارج از محدوده آسایش انسان باشد از این مکان، برای اقامه نماز و یا موعظه استفاده می کنند.
ز- بادگیر جهت تهویه و خنک نمودن فضای بعضی از مساجد ساخته می شده. در این رابطه می توان از مسجد جامع فیروزآباد مسجد آقا در کاشان و مسجد امام در تهران نام برد در بعضی از این مساجد، بادگیر کاملاً بر بالای محوطه مهراب و در بعضی دیگر در بالای شبستان مسجد قرار دارد.
ح- آب انبار به عنوان یک بنای عام المنفعه در کنار مساجد و یا در زیر صحن مسجد ساخته می شده، تا آب خنک برای نمازگزاران همیشه فراهم باشد در این رابطه می توان از مسجد جامع نایین مسجد جامع اردستان مسجد میرزا مقیم در کاشان و مسجد آقا در کاشان نام برد.
در اینجا لازم به ذکر است است، اگرچه در سایر اقلیم های ایران نیست لیست مساجد به صورت حیاط مرکزی بنا می شوند، ولی حیاط مساجد در دشت های فلات نسبتاً وسیع تر و دارای اهمیت بیشتری هستند. شکیل ترین و زیباترین حیاط های مرکزی با تقارن محوری نسبت به محراب و گنبد خانه، با چهار ایوان رفیع در امتداد محور های حیاط مرکزی ساخته می شده و در طی سدههای گذشته مورد تقلید سایر ممالک اسلامی خصوصاً کشورهای آسیای میانه افغانستان پاکستان هندوستان و همچنین عراق قرار گرفته است. مساجد حیاط مرکزی چهار ایوانی بعد از مسجد جامع زواره 530 هجری قمری خصوصاً از قرن هفتم به بعد در ایران رایج شد و به نام مسجد سبک ایرانی شهرت یافت.
ایوان از لحاظ میزان نور، حرارت، تهویه، دید و منظر در یک حالت بینابین فضای داخل و خارج است است و غالباً در فصول گرم در هنگام بعد از ظهر و غروب آفتاب، بهترین مکان از لحاظ آسایش فیزیکی می باشد. از زیباترین مساجد چهار ایوانی، میتوان از مسجد جمعه اصفهان، مسجد امام اصفهان، مسجد گوهرشاد مشهد، مسجد جامع اردستان و بسیاری دیگر از این نوع نام برد.
یکی از وسیع ترین و قدیمی ترین مساجد با حیاط مرکزی در ایران، مسجد جمعه یا مسجد جامع عتیق اصفهان است. این مسجد به دلیل قرار گرفتن در شهر مهمی مانند اصفهان و همچنین به لحاظ بزرگی و وسعت آن، همیشه مورد توجه سلاطین و امرا بوده. بدین لحاظ از زمان احداث آن در قرن دوم هجری تا دوران معاصر، قسمت هایی به آن اضافه و بخش های قدیمی بازسازی و مرمت شده است. در این مسجد آثاری از دوران حکومت عباسی، دیلمیان، آل بویه، سلجوقیان، ایلخانیان، آل مظفر، آققویونلو و صفویه وجود دارد.
بر اساس تحقیقات به عمل آمده، بلاخص مطالعات پروفسور آندره گدار و سپس اوژین و گالدیری مسجد جمعه در ابتدا مانند سایر مساجد اولیه جهان اسلام و منجمله ایران، از نوع شبستانی سبک عربی بوده و در قرن ششم هجری در دوران حکومت سلاجقه که حیاط های چهار ایوانی قبل از اسلام مجدداً مورد توجه قرار میگیرد، به مسجد حیاط مرکزی چهار ایوانی سبک ایرانی تبدیل میشود.
کماکان بعد از گذشت قرنهای متمادی، مساجد شهر اصفهان در عین همگونی با اقلیم گرم و خشک این شهر، مرتفع ترین و بارزترین ساختمانها در بافت قدیم این شهر تاریخی هستند. در سمت راست عکس بالا، مناره ومسجد علی و در سمت چپ گنبد و مناره های مسجد جمعه دیده می شود.
این مسجد که بیش از ۱۲ قرن تاریخ معماری ایران را در خود محفوظ دارد، همواره نظر جهانگردان و همچنین ایران شناسان و اسلام شناسان را در اعصار مختلف به خود جلب کرده و به عنوان یکی از مساجد مهم جهان اسلام شناخته شده است.
از نظر اقلیمی، مسجد جمعه اصفهان یک بنای نمونه بسیار خوب برای ادای فرایض دینی در اقلیمی گرم و خشک ایران می باشد و در طی قرون گذشته تا به امروز شرایط آسایش را برای نمازگزاران و عبادت کنندگان فراهم نموده است.
در فصل تابستان که گرمای هوا در اصفهان تا بالای ۴۰ درجه سانتیگراد میرسد، نمازگزاران در گنبدخانه مرتفع و یا ایوان ها و شبستان آنها که ارتفاع آنها نیز زیاد است اقامه نماز می کنند. در تمام این فضاها به لحاظ سایه طاقها و همچنین وجود بازشوهای متعدد در بالا و یا اطراف گنبد خانه ها و طاق ها و در نتیجه کوران و جابجایی عمودی هوا، شرایط زیست اقلیمی برای آسایش انسان فراهم است. همچنین جرم حرارتی بسیار زیاد کالبد مسجد، باعث تعدیل درجه حرارت در طی شبانه روز می شود آب پاشی بعد از ظهر در صحن مسجد علاوه بر برطرف نمودن گرد و غبار، به لحاظ برودت تبخیری، باعث کند شدن حیاط و فضاهای اطراف آن می گردد.
در فصول بهار و پاییز، دمای هوا اصفهان به دمای آسایش حرارتی انسان بسیاری نزدیک است و با لباس فصل پاییز و یا بهار، مسلمانان بدون ناراحتی آسایش میتوانند مراسم مذهبی را بجا بیاورد در این دو فصل نیز جرم حرارتی کالبد ساختمان باعث تعدیل درجه حرارت در طی شبانه روز به ذخیره مقداری از حرارت روز برای شب هنگام می شود .
در اواخر فصل پاییز و در طی فصل زمستان که هوا سرد میشود، شبستان زمستانی پشت ایوان غربی مسجد مورد استفاده میگردد. این شبستان که کاملا محصور و سقف آن کوتاه است، از نظر آسایش حرارتی برای انجام مراسم مذهبی در فصل زمستان بسیار مناسب است و به سهولت میتوان فضای آن را در حد آسایش انسان گرم نمود .
نکته قابل اشاره اینکه، اگرچه از نظر سازه ای و اقلیمی، پایههای قطور طاقهایی چهار بخش این شبستان به لحاظ پایداری و جرم حرارتی مناسب هستند، ولی چون حجم زیادی از فضای شبستان را اشغال کردهاند، تشکیل اجتماعات بزرگ و جلسات سخنرانی در این فضا تا حدی مشکل است .
وجود ۴۷۷ طاق و گنبد در این مسجد که با استفاده از روشهای و شیوه های مختلف بنا شده و هر یک از ابداع ابتکار در فن زدن طاق و آجر چینی محسوب می شود، نشانه ذوق و خلاقیت بنایان و معماران ایران در اعصار گذشته بود و بیانگر این مطلب است که در هر دوره به گنجینه معماری با ارزش این سرزمین اضافه شده، مطلبی که در طی دو قرن اخیر کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
از خصوصیات بارز مساجد مخصوصا مساجد جامع و اصلی شهر، نقشی است که آنها در سیمای اغلب شهرها و روستاهای قدیمی ایران ایفا می کنند. از فاصله نسبتا دور از شهر، مسجد اولین بنای قابل تشخیص شهر های قدیمی است. در خود شهر نیز گنبدها و گلدستههای مرتفع و الوان مساجد از اکثر نقاط قابل رویت است و اهالی میتوانند با توجه به آن، جهت خود را در شهر مشخص کنند. البته این امر بی شباهت به کاتیدرالهای رومانسک و گوتیک در قرون وسطی در اروپا نیست. در این شهرها نیز این ابنیه مرتفع و عظیم، اصلی ترین نقش در سیمای شهر و هویت آن داشتهاند .
بنای مساجد بزرگ و باشکوه گاه جنبه سیاسی نیز پیدا میکرد. به عنوان نمونه، در زمان شاه عباس صفوی که رقابت سختی بین حکومت وی و دولت عثمانی در جریان بود، این پادشاه در بنای شهر اصفهان و ابنیه آن سعی و اهتمام بسیاری نموده تا زیبایی و عظمت آن توجه مسلمانان کشورهای اسلامی و سایر ملل را به اصفهان و نه به اسلامبول به عنوان پایتخت جهان اسلام جلب کند. لذا مسجد امام شاه سابق نیز میبایست بنایی با اهمیت بیشتری نسبت به مساجد عثمانی در اسلامبول می بود. چنانچه اسکندر منشی مورخ دربار شاه عباس در مورد این مسجد می نویسد هیچ بنای در ایران و یا حتی در سراسر جهان متمدن قابل مقایسه با این مسجد نیست وادامه میدهد شاه می خواست که این بهتر این مسجد از نوع خود باشد و رقابت کند با بنای کعبه و مسجد اورشلیم.
بر خلاف سایر ابنیه سنتی ایران که عملکرد خود را کم و بیش از دست دادهاند و در حال اضمحلال و خرابی هستند، اغلب مساجد ایران با وجود گذشت صدها سال، از نظر کالبدی در شرایط نسبتا خوبی قرار دارد که دلیل اصلی آن وجود انتقاداتی اسلامی مردم و از بین نرفتن عملکرد این ابنیه است.
البته مساجد زیادی در طی قرون متمادی در اثر زمین لرزه سوانح طبیعی و یا مرور زمان از بین رفتند و بسیار نیز در اثر جنگ هایی که شهرهایی را به طور ورطه نابودی کشیدند، نظیر حملات چنگیز و تیمور، از صفحه روزگار پاک شده اند. ولی مردم همیشه در ترمیم و بازسازی شهرها و بناهای به ویژه مساجد کوشا بودند. شایان ذکر است که مرمت بسیاری از مساجد در طی چند دهه اخیر، کمک موثری در حفظ مساجد قدیمی نموده است .
منبع: بررسی اقلیمی ابنیه سنتی ایران.تالیف دکتر وحید قبادیان. انتشارات دانشگاه تهران.