سفال و کاشی در ایران: ویژگی‌های سفال مناطق مختلف ایران

ویژگی‌های سفال مناطق مختلف ایران

در اغلب شهرهای ایران کارگاه‌های سفالگری وجود دارد که تعدادی از آن‌ها مختص سفال‌هایی است که مورد مصرف بومی و محلی دارند. ولی در بعضی دیگر از مناطق سفال‌هایی ساخته می‌شود که به شهرهای بزرگ منتقل شدیم و در فروشگاه‌ها به عموم عرضه می‌شود. این سفال‌ها هر ۱ وجه مشخصه‌ای داشته و از یکدیگر متمایز می‌باشد. این تمایز به‌علت ویژگی‌های خاص بومی و نقوش محلی هر ناحیه است.

لالجین همدان:

لالجین به‌سبب برخورداری از خاک خوب به‌صورت یکی از مراکز عمده سفالگری درآمده است. خاک لالجین رسی و بیشتر سفال‌های این منطقه بدون نقشه و با لعاب یکدست به بازار عرضه می‌شود محصولات این منطقه بسیار متنوع و از حیث خاک و لعاب نسبتاً مرغوب‌تر از سایر نقاط ایران است. فرآورده‌های آن عبارت است از سرویس‌های کامل غذاخوری، پارچه، لیوان، پایه آباژور، گلدان‌های مختلف، مجسمه و اشیاء تزیینی.

رنگ لعاب هایی که در همدان ساخته می‌شود اغلب لاجوردی، آبی، سرمه‌ای، حنایی، زرد، سبز، فیروزه‌ای و قهوه‌ای است. سفال‌های همدان گاه به طریقه رو رنگی نقاشی می‌شود و گاه با نقوشی که به‌صورت مقعر روی سفال ایجاد می‌گردد، منقوش می‌شود و هنگام لعاب دادن نقاط گودتر از لعاب پر شده و در نتیجه به‌صورت خطوط پره رنگی‌تر دیده می‌شود.

در لالجین انواع و اقسام گلدان‌های قالبی با نقوش برجسته نیز ساخته می‌شود.

شهرضا، (قمشه) و اصفهان

در شهرضا با ۲ نوع خاک کار می‌کنند: ۱ خاک رس که متعلق به خود شهرضا است و دیگری خاک سفید که از نقاط دیگر به این منطقه آورده می‌شود. در شهرضا اشیاء متنوعی از قبیل کاسه و بشقاب، سرویس چای‌خوری، گلدان، زیرسیگاری شمعدان، لیوان و غیره می‌سازند. سفالهای این منطقه اغلب به‌صورت منقوش عرضه می‌شود و نقاشی‌های آن‌ها به چند سبک مختلف می‌باشد.

الف-ظروف آبی‌رنگ شهرضا که منقوش به نقش‌هایی است که با رنگ سیاه به‌صورت خطوط و طرح‌هایی ظریف شامل گل و برگ و تصویر ماهی و پرنده و حیوانات دیگر تمام سطح ظروف را می‌پوشاند. این اشیاء با خاک سفید ساخته می‌شود و چون این خاک اغلب ناخالص است پس‌از پخت اول، تمام سطوح خارجی و در صورت لزوم سطوح داخلی و خارجی هر ۲ را با لایه‌ای از خاک سفید خالص‌تر که به‌صورت دوغاب درمی‌آورند، می‌پوشانند سپس با اکسید منگنز که رنگ سیاه را ایجاد می‌کند نقاشی می‌کنند. بعد سطوح بدنه را با لعاب آبی شفاف که نقوش از زیر آن دیده می‌شود پوشانیده و سفال را مجدداً می‌پزند.

ب-سفال هفت‌رنگ: این نوع سفال نیز با خاک سفید ساخته می‌شود و پس‌از اندود سطح ظرف با لایه‌ای از گل دوغاب سفید خالص‌تر، ابتدا نقوش مختلف و برگ را با خطوط ظریف سیاه ترسیم نموده، سپس داخل نقش را با لعاب‌های رنگین متنوع پر می‌کنند و سپس تمام سطح بدنه را با لعاب بی‌رنگی پوشانیده، می‌پزند. این نوع سفال را به‌جهت تنوع رنگ‌های به‌کاررفته در آن هفت‌رنگ می‌نامند.

در بسیاری موارد نقاشان سفالگر اصفهانی، اشیاء ساخته‌شده در شهرضا را، پس‌از پخت اول خریداری نموده به اصفهان می‌آورند و در همان‌جا به طریقه فوق نقاشی می‌کنند.

ج-نوع دیگر نقاشی روی سفال شهرضا، که بیشتر در اصفهان نقاشی می‌شود، شبیه به سفال هفت‌رنگ است با این تفاوت که روی سفال ساخته‌شده از خاک رس با لعاب‌های رنگی نقاشی می‌شود. در این نوع سفال فقط نقوش با لعاب هستند و زمینه بدون لعاب باقی می‌ماند این نوع نقوش اغلب از نقش‌های اسلیمی و ختایی و گل و برگ تشکیل می‌گردد.

د-ایجاد نقش به وسیله کنده‌کاری روی سفال نیم خشک: در این روش وقتی‌که سفال نیم خشک و آماده تراش شد ابتدا سطحی را که می‌خواهند منقوش نمایند با اکسید منگنز که با آب مخلوط شده‌است سیاه می‌کنند و سپس نقوش دلخواه را روی آن به‌صورت کنده‌کاری و مقعر درمی‌آورند پس‌از پخت اول سطح نقوش کنده‌شده را با لعاب‌های رنگین زینت داده، تمام سطوح سفال را با لعاب بی‌رنگ پوشانیده و می‌پزند.

تبریز و زنوز

در زنوز که در نزدیکی تبریز واقع‌شده ۱ نوع خاک سفید مرغوب یافت می‌شود. سفال‌سازی در زنوز و تبریز با همین خاک و ۱ شکل انجام می‌گیرد. در این مناطق سرویس‌های زیبای غذاخوری، گلدان، پایه آباژور، شمعدان، زیرسیگاری، سرویس چای‌خوری، قاب و قدح و مجسمه جانوران ساخته می‌شود. سفال‌های آنان به ۲ صورت ساده و منقوش عرضه می‌گردد. الف-سفال‌های ساده تقریباً همیشه به رنگ فیروزه‌ای بسیار خوش‌رنگی است که خاص این منطقه می‌باشد. به‌علت نوع خاکی که در این محل مورد استفاده قرار می‌گیرد، می‌توان سفال را به‌صورت خام لعاب داده و فقط یک‌بار با دمای ۱ هزار درجه سانتی‌گراد پخته و یا با روش دیگری که در بعضی کارگاه‌ها رایج است عمل نموده که در آن برای این‌که سفال محکم شود و در موقع لعاب‌کاری نشکند یک‌بارهم قبل‌از لعاب‌کاری، سفال را با دمای پائین‌تر یعنی حداکثر ۸۰۰ درجه سانتی‌گراد می‌پزند و پس‌از آن شیئی را لعاب داده مجدداً می‌پزند.

ب-سفال‌های منقوش که با طرح‌های ساده‌ای روی زمینه سفید سفال را تزیین داده شی را با یک لعاب بی‌رنگ پوشانیده، می‌پزند. در بسیاری موارد نیز برای تزیین ظروف، نقش‌های کوچک را به‌صورت مهرهای پلاستیکی درآورده مهر را با لعاب‌های رنگین آغشته نموده و روی اشیا می‌زنند. سپس شئ را با لعابی بی‌رنگ پوشانیده و می‌پزند.

جویبار مازندران

خاک جویبار خاک روسی است و تقریباً همیشه سفال این منطقه دارای لعاب قهوه‌ای یکدست می‌باشد. در جویبار اشیائی که می‌سازند اغلب دارای تزیینات برجسته است و پس‌از ساخت و تزیین اشیا آن‌ها را لعاب داده و فقط یک‌بار می‌پزند.

کلپور گان سراوان (در استان سیستان و بلوچستان)

سفالگری در کل پور گان کاری خاص زن‌هاست و مردها فقط کارهای سنگین مثل آوردن خاک از معادن و آماده کردن گل را انجام می‌دهند. طرز کار سفالگران این منطقه بسیار ابتدایی و شبیه به‌طرز کار سفالگران پیش‌از تاریخ است.

آنان ترجیح می‌دهند که سفالگری را به همان شیوه سنتی خود انجام دهند و کار ساختن سفال صرفاً با دست انجام می‌گیرد و ندرتاً از چرخ‌دستی نیز استفاده می‌کنند.

خاک این منطقه خاک روس قرمزرنگ است و سفال‌های ساخته‌شده همیشه بدون لعاب عرضه می‌شود. پس‌از شکل دادن به اشیاء می‌گذارند تا خشک شود سپس با سنگ آن‌ها را صیقل می‌دهند و پی می‌مالند و روی ظروف خود را با نقوشی که از. ‌های سیاه‌رنگ تشکیل می‌شود تزیین می‌کنند.

اشیاء این منطقه که بیشتر جنبه مصرف بومی و محلی دارد، به‌صورت کاسه، کوزه، پارچه، ظرف‌های پایه‌دار، دیزی و قندان ساخته می‌شود ولی به‌علت شباهت بسیاری که به ظروف ماقبل تاریخ دارد در میان شهرنشینان و خارجیان نیز طرف‌داران فراوانی دارد.

میبد یزد

مند گناباد خراسان

استهبان فارس

در مناطق فوق سفالگری با خاک سفید انجام می‌شود و پس‌از پختن، سطح سفال را با لایه‌ای از خاک سفید خالص‌تر که ترکیباتش در هر منطقه فرق می‌کند و به‌صورت دوغاب درمی‌آید، می‌پوشانند و سپس با رنگ‌های متنوع نقاشی می‌کنند و در نهایت تمام سطح سفال را با لعاب شفاف بی‌رنگ پوشانیده و می‌پزند.

نقوش مناطق فوق از یکدیگر متمایز بوده و هرکدام سبکی مخصوص به خود دارند.

در میبد یزد بیشتر انواع ظروف، کاسه و بشقاب در اندازه‌های مختلف، زیرسیگاری، شکلات خوری و غیره می‌سازند. نقوشی که روی سفال‌های میبد به چشم می‌خورد ۱ تصویر خورشید است که در واقع از خورشید درخشان مناطق حاشیه کویر الهام‌گرفته شده و به‌صورت زن نقاشی می‌شود که اصطلاحاً خورشید خانم نامیده می‌شود و دیگر تصویر گل‌های تزیینی و ماهی و پرنده است که به‌نظر می‌رسد ماهی را به کنایه از آب نقش می‌کنند که در این مناطق اهمیت حیاتی دارد.

به‌عبارت‌دیگر نقوش این سفال‌ها بازتاب محیط زندگی و آرزوها و خواسته‌های به وجود آورندگان آن می‌باشد.

این نقوش که بیشتر با رنگ‌های آبی، سبز، زرد و خطوط ظریف سیاه نقاشی می‌شود از اصالت و زیبایی خاص برخوردار است.

در میبد با خاک نیز اشیایی از قبیل خمر، کوزه و لانه جین می‌سازند که صرفاً مصرف محلی دارد.

ظروف مند گناباد که اکثراً به‌صورت قاب و قدح است دارای حاشیه‌های ساده در لبه ظرف و نقوش ریز و کوچک پرنده و گل و برگ تزیینی در وسط می‌باشد و در بسیاری موارد نیز تمام سطح داخلی یا خارجی و یا هر ۲ را از نقش پرنده و گل و برگ پر می‌کنند.

در استهبان فارس کاسه و بشقاب، فنجان و نعلبکی، گلدان، شمعدان، زیرسیگاری و غیره می‌سازند و آن‌ها را اغلب با نقش گل رز تزیین می‌نمایند.

سیاهکل گیلان

سیاهکل دارای خاک روس قرمزرنگ است و سفال سازان این منطقه اشیا را پس‌از ساخت درحالی‌که نیمه‌خشک هستند به‌صورت نقش‌های مشبک تزیین می‌کنند. این اشیاء که همیشه بدون لعاب عرضه می‌گردد شامل پایه آباژور، چراغ خواب، گلدان و شکلات خوری می‌باشد.

قم

در قم اشیای گوناگونی با خاک رس می‌سازند و با رنگ‌های مختلف ولی بدون نقش خاص تزیین می‌نمایند. یکی از فرآورده‌های این منطقه خرمهره است که خاص این محل بوده و در مناطق دیگر ساخته نمی‌شود.

تهران

در تهران نیز با استفاده از خاک رس ظروف و اشیای گوناگونی می‌سازند که از حیث کیفیت ساخت و لعاب شباهت بسیاری به سفال لالجین دارد. در تهران مجسمه‌های ماقبل تاریخی را نیز بازسازی می‌کنند که طرف‌داران فراوانی دارد. قسمت مهمی از فعالیت سفالگران تهرانی ساختن دست‌شویی و توالت است که به‌صورت قالبی ساخته می‌شود و پس‌از پخت اول با لعاب یکدست سفید و یا رنگ‌های گوناگون پوشیده می‌شود.

شهسوار میناب

در این منطقه سفالگران با کمک چرخ‌های زمینی که با دست به حرکت درمی‌آید، محصولاتی که دارای جنبه مصرفی کاملاً محلی است و عمدتاً شامل جهل (کوزه آب‌خوری) ، بستو، قلک، کشک ساب ونیز مجسمه‌های سفالی می‌باشد تولید می‌کنند.

آستارا

در شهر آستارا و نیز بخش‌هایی از لنگرود (نظیر کاسه‌گر محله) سفالگران با استفاده از نوعی خاک رس قرمز و به کمک قالب‌های مخصوص، نوعی محصول سفالی تولید می‌کنند با توجه به رطوبت و پرباران بودن مناطق شمالی کشورمان به‌عنوان پوشش سقف مورد استفاده قرار می‌گیرد.

آماده کردن مواد خام اولیه

ا-گل سفالگری

برای تهیه و آماده کردن گل سفالگری ابتدا سفال سازان خاک رس را به وسیله دست و یا وسیله‌ای مانند چکش می‌کوبند تا کلوخه‌های بزرگ‌تر آن خرد و نرم شود سپس آن را توسط الک های دستی غربال و در حوضچه‌ای که جهت شستشو و تغلیظ به‌همین‌منظور در جوار کارگاه از بتن و یا آجر ساخته‌شده ریخته و با آب مخلوط و خیس می‌نمایند و آن‌قدر به آن آب اضافه می‌نمایند تا به‌صورت دوغاب نسبتاً غلیظ درآید. مواد و دانه‌های غیر معدنی در روی آب قرار گرفته درصورتی‌که شن و ماسه کوارتز و ناخالصی‌های دیگر که ممکن است داخل خاک رس باشد به دلایل گوناگون فیزیکی ته‌نشین می‌شود. در این‌جا باید یادآور شد که وزن مخصوص خاک رس و کوارتز از یکدیگر تفاوت زیادی نداشته و در عمل ته‌نشین شدن و جدایش این ۲ ماده کمتر اثر می‌گذارند بلکه بیشتر ریزتر بودن ذرات خاک رس و شکل آن‌ها در مقابل با دانه‌های کوارتز مؤثر هستند. سپس موادی که به‌صورت معلق در آب باقی‌مانده و دوغاب را تشکیل می‌دهد از سوراخی که مقداری از کف حوضچه بتنی بالاتر تعبیه‌شده است به داخل حوضچه دیگری که در جوار حوضچه اولی قرار دارد منتقل می‌گردد. ابعاد این حوضچه نسبت به مقدار خاک مورد تغلیظ، به‌اندازه‌ی تقریبی ۲ متر در ۲ متر و عمق ۴۰ سانتی‌متر خواهد بود. پس‌از گذشت مدت تقریباً ۱۰ ساعت، ذرات ریز خاک رس ته‌نشین می‌شود و آب اضافه آن را از سوراخی که در بدنه حوضچه ایجاد گردیده خارج می‌کنند بقیه آب موجود در گل در اثر تابش نور آفتاب به‌مرور تبخیر شده وقتی سفتی آن به حد مطلوب رسید یعنی مقدار آب محتوی در آن به مقدار لازم تبخیر شد، آن را برداشته و به داخل کارگاه منتقل می‌نمایند آنگاه گل را به وسیله پا لگد کرده ورز می‌دهند تا چسبندگی لازم را به دست آورده و آماده چرخکاری شود که این عمل را اصطلاحاً شانه کردن و گلوله‌های گل را چانه می‌نامند. اندازه هر چانه به‌قدری است که با ۱ چانه معمولی می‌توان چند شی‌ء کوچک ساخت و برای ظروف بزرگ‌تر ۱ چانه کامل لازم و کافی خواهد بود. معمولاً برای فرآورده‌های بزرگ‌تر از گل سفت‌تر و برای اشیای کوچک از گل نرم‌تر استفاده می‌کنند یعنی مقدار آب محتوی در گل متغیر می‌باشد.

اگر گل مدت زیادی در انبار بماند دانه‌های خاک بهتر خیس می‌خورد و بر اثر رشد باکتری‌های موجود در گل خواص چسبندگی و پلاستیکی (شکل‌پذیری) آن را به‌مراتب مناسب‌تر خواهد کرد که این نوع را در اصطلاح سرامیک تخمیر می‌گویند.

ب-مواد اضافه شونده

در بعضی از موارد خاک‌های سفالگری دارای انقباض زیادی می‌باشند که در موقع خشک شدن، قطعه شکل داده‌شده ترک می‌خورد و هم چنین فرآورده‌هایی که دارای زاویه‌های تند باشند یا ظروف ضخیم و بزرگ چون به‌طور یکنواخت در تمام سطوح خشک نمی‌گردند امکان به وجود آمدن ترک در آن‌ها زیاد خواهد بود لذا بعضی مواقع به گل آن‌ها سفال پودر شده اضافه می‌کنند و یا این‌که از الیاف گیاه لویی (گیاهی با ساقه‌ی نازک که سر آن مانند گرز و دارای رنگ قهوه‌ای است) و در ایران به مقدار زیاد یافت می‌شود اضافه می‌نمایند. این الیاف موجب افزایش استحکام در خشک شدن و مانع پیدایش ترک در گل می‌شود.

شکل دادن

الف-چرخ سفالگری

ظاهرا چرخ سفالگری که در چندین ۱ هزار سال قبل برای شکل دادن گل اختراع گردیده با چرخ سفالگری امروزی تفاوت زیادی ندارد و ساختمان ساده‌ای دارد که از ۱ میز و نیمکت به‌هم متصل تشکیل می‌گردد. رویه میز صفحه مدوری قرار دارد و این صفحه چوبی و یا فلزی به وسیله محوری عمودی به صفحه‌ی مدور دیگری در زیر میز متصل گردیده‌است این صفحه هر ۲ افقی و موازی هم قرار دارند. عمل صفحه زیرین طوری است که وقتی سفالگر پشت میز بر روی نیمکت می‌نشیند پایش روی صفحه زیرین قرار گرفته و با حرکت پا، آن را به چرخش مجبور می‌سازد. با این چرخش از طریق محور عمودی، صفحه رویه میز هم که چانه را روی آن قرار می‌دهند به چرخش درمی‌آید. البته در بیشتر کارگاه‌ها پایه‌های این میز و نیمکت را با آجر و سیمان می‌سازند.

برای ساختن ۱ ظرف سفالی، ابتدا چانه گل را روی صفحه گردان چرخ سفالگری قرار داده و با حرکت پا صفحه زیرین را به گردش درمی‌آورند و با دست به گل شکل می‌دهند. چرخیدن صفحه با حرکات پا کنترل می‌شود و بنا به مقتضای شکل، حرکت را تندتر و یا کندتر می‌کنند. برای این‌که گل به دست نچسبد سفالگر دست‌ها را با آبی که در ظرفی رویه میز در پهلوی خود قرار دارد خیس می‌کند چرخکاری در سفالگری یکی از مهم‌ترین مراحل است و مهارت صنعتگر نقش مهمی در آن بازی می‌کند که بتواند شی‌ء را همانند طرح دلخواه درآورد و درعین‌حال ضخامت گل در تمام نقاط ظرف یکسان و یکنواخت و حتی‌المقدور نازک و ظریف باشد. پس‌از این‌که شی‌ء، شکل موردنظر خود را به خود گرفت، آن را از روی چرخ برمی‌دارند. یعنی به وسیله نخی، ظرف ساخته‌شده را از بقیه گل چانه جدا می‌کنند و به ساختن شی‌ء دیگری می‌پردازند. سپس ظرف‌های ساخته‌شده را برای مدتی در سایه جهت خشک شدن می‌گذارند تا تمام سطح فرآورده شکل داده‌شده به‌طور یکنواخت خشک گردد و از پیدایش تنش و نتیجتاً ترکی پیشگیری به عمل آید. این مدت بسته به بزرگی و کوچکی و همچنین نازکی و ضخامت پوسته شی‌ء ساخته‌شده از ۱۲ تا ۲۴ ساعت به طول خواهد انجامید. پس‌از طی این مدت اشیاء ساخته‌شده نیمه خشک را مجدداً بر روی چرخ قرار داده و درحالی‌که چرخ را به حرکت درمی‌آورند، به وسیله ۱ تیغه ساده، قسمت‌های زائد را می‌تراشند و تمیزکاری می‌نمایند. البته این‌بار ظرف یا شی‌ء را به‌صورت وارونه روی چرخ قرار می‌دهند و قسمت‌های زاید بیشتر مربوط به ته ظرف می‌شود که هنگام شکل دادن اولیه نمی‌شود فرم دلخواه را به آن داد. پس‌از تراش و تمیزکاری، عمل شکل دادن کامل می‌گردد و مجدداً آن را برای مدت ۲۴ ساعت در سایه قرار می‌دهند و پس‌از این مدت فرآورده را مقابل تابش آفتاب و یا در گرم‌خانه می‌گذارند که کاملاً خشک‌شده و برای پختن آماده گردد.

ب-شکل دادن به وسیله قالب گچی

معمولاً ظروفی را که دارای برجستگی‌های تزئینی یا مدل‌های مخصوص هستند و با دست یا چرخ امکان شکل دادن آن‌ها مشکل می‌باشد از قالب‌های گچی استفاده می‌کنند. امروز قالب‌های گچی در صنعت مدرن کاربرد بسیار داشته و با ارزش است. دراین‌صورت مقداری گل مخلوط با لویی را به وسیله وردنه مسطح کرده و آن را داخل قالب گچی که در بعضی مواقع از چندین قطعه ساخته‌شده است می‌نمایند سپس گل را به وسیله ضربات دست کاملاً در داخل قالب نموده و به جدار گچی آن فشار وارد می‌نمایند تا تمام شکل قالب را به خود بگیرد. پس‌از گذشت مدت کوتاهی قالب گچی را باز کرده و ناهمواری‌های جسم شکل یافته را به وسیله ابر خیس صاف می‌نمایند و اضافات را توسط کاردک و یا شی‌ء مشابه آن جدا می‌کنند. آنگاه فرآورده آماده‌شده را در گوشه‌ای از کارگاه قرار می‌دهند تا خشک شود.

ج-شکل دادن توسط ریختن

اجسامی را که دارای شکل پیچیده بوده و یا میان‌تهی باشند می‌توان به‌سادگی با این روش شکل دادن ساخت در این حالت مجدداً از قالب گچی استفاده می‌شود با این تفاوت که خاک روس موردنظر دارای مقدار بیشتری آب بوده و به‌صورت دوغاب می‌باشد و گاهی نیز موادی دیگری جهت افزایش خاصیت شناور بودن ذرات خاک رس در آب مثل سیلیکات سدیم و یا مواد مشابه آن به مقدار بسیار کم به دوغاب اضافه می‌شود که این عمل نتیجتاً مقدار کاربرد آب را نیز تا اندازه‌ای کاهش می‌دهد. پس‌از آماده کردن دوغاب آن را در قالب گچی ریخته و پس‌از مدت کوتاهی که بر اثر جذب آب جدار گچی قالب قشر نسبتاً سخت‌تری از خاک رس به وجود آمد، دوغاب باقی‌مانده را خالی می‌کنند و با گذشت مدت‌زمانی این قشر، خود را از جداره گچی قالب جدا کرده و در این موقع می‌توان قالب را باز و جسم شکل‌گرفته را خارج و آن را به وسیله ابر خیس و کاردک تمیز کرده و قسمت‌های زائد را جدا نموده و برای خشک شدن آماده کرد.

د-شکل دادن کاشی

به‌منظور شکل دادن کاشی به طریقه سنتی در ایران ابتدا از قالب چوبی استفاده می‌شود به‌طوری‌که گل موردنظر را در این قالب ریخته و آن را کاملاً مسطح می‌نمایند. پس‌از خارج کردن آن از این قالب چوبی چون این قطعه هنوز دارای استحکام کافی نمی‌باشد آن را در قالب مخصوص قرار داده و درب آن را که به‌صورت سنبه است می‌گذارند و با زدن چند ضربه به وسیله چکش مواد داخل آن به‌اندازه‌ی موردنظر فشرده و محکم می‌گردد. این جسم شکل داده‌شده منظم را از قالب فلزی که قبلاً جداره آن را برای راحت بیرون آمدن کاشی، با روغن آغشته کرده بودند خارج می‌نمایند و برای خشک شدن آماده می‌کنند.

پختن

به‌منظور افزایش استحکام فرآورده‌های گری و متراکم نمودن آن باید این اجسام در درجه‌حرارت معینی پخته شود. اگر قرار باشد اشیاء سفالین بدون لعاب عرضه گردد، باید با درجه حرارتی مابین ۹۵۰ الی ۱ هزار درجه سانتی‌گراد تقریباً به مدت ۸ ساعت در کوره پخته شود که این درجه‌حرارت و مدت‌زمان پخت بستگی فراوانی به نوع مواد اولیه و فرآورده موردنظر دارد. درحالی‌که سفال‌هایی که بعداً به‌صورت لعاب‌دار عرضه خواهد شد در ۲ مرحله پخت می‌شوند، مرحله‌ی ابتدایی حرارتی معادل با ۹۰۰ الی ۹۵۰ درجه سانتی‌گراد به مدت ۸ ساعت است زیرا اگر میزان درجه‌حرارت از این مقدار تجاوز نماید فرآورده کاملاً پخته‌شده و خلل و فرج سفال به‌کلی بسته می‌شود و لعاب به درون بدنه‌ی سفال نمی‌تواند نفوذ کند و نتیجتاً در سطح سفال‌ها به‌طور یکنواخت لعاب به خود نگرفته و حالت کچلی خواهد داشت. مرحله دوم پخت پس‌از لعاب‌کاری است که شی‌ء موردنظر را پس‌از لعاب‌کاری مجدداً در کوره قرار داده و برای مدتی که بستگی به نوع آن دارد می‌پزند.

ساختمان کوره‌های سنتی در ایران:

در گذشته احتمالاً سفالگران ایرانی مصنوعات خشک‌شده خود را در آتش باز یعنی با قرار دادن آن‌ها بر روی انبوهی از هیزم می‌پختند که تدریجاً این عمل به خود شکل‌گرفته کوره‌های ساخته شد که متأسفانه آثار زیادی از آن‌ها برجای نمانده‌است.

روش حرارت دادن سرباز از متدهای اولیه‌ای است که بشر بدان دست یافت. در قسمت جنوب ایران نظیر کل پور گان و شهسوار میناب جهت پختن ظروف هنوز ازین روش استفاده می‌شود. در این کوره‌ها ظروف را در گودالی گذاشته و روی آن را با هیزم می‌پوشانند سپس با آتش زدن هیزم‌ها موجبات پخته شدن ظروف داخل گودال را فراهم می‌سازند. در این روش به‌خاطر عدم گسترش حرارت به‌طور یکنواخت، بسیاری از ظروف در اثر شوک حرارتی می‌شکنند. بعداً قسمت باز کوره به وسیله تکه‌های گل پوشانده شده و ظروف در داخل کوره حرارت داده می‌شوند.

امروزه صنعتگران سنتی ایران جهت پخت فرآورده‌های سفالی خود از کوره‌های استفاده می‌کنند که قسمت اصلی آن از گل نسوز تشکیل‌شده و ساختمان کوره دارای سطح مقطعی دایره‌شکل است که سقف آن گنبدی می‌باشد. در وسط گنبد سوراخی تعبیه گردیده که در هنگام کار و سوختن این حفره بسته می‌شود و وقتی‌که کوره را خاموش و برای سرد کردن مهیا می‌کنند مجدداً این سوراخ را باز می‌گذارند تا حرارت خارج گردد. در وسط کف کوره که به‌صورت دوطبقه می‌باشد حفره‌ای وجود دارد و حرارت مشعل که در طبقه زیرین قرار گرفته از این سوراخ به داخل فضای اصلی پخت کوره وارد می‌گردد. در گذشته به‌منظور حرارت دادن از هیزم استفاده می‌شده‌است ولی در حال حاضر نفت سیاه و یا سوخت‌های دیگر مورد کاربرد قرار می‌گیرد. در ۴ طرف دیوار کوره سوراخ‌هایی به اسم دودکش نصب گردیده که از پایین به کف کوره و از طرف دیگر به بالای کوره مربوط می‌شود این دودکش‌ها برای تنفس کور و همچنین انتقال یکنواخت حرارت در محیط کوره تعبیه گردیده‌است. کف کوره‌ها تا سقف به‌صورت پله‌پله بوده که روی آن‌ها ظروف خشک‌شده جهت پخت چیده می‌شود. در مقابل کور در بین نصب می‌گردد که برای ورود و یا خارج کردن فرآورده‌ها تخصیص‌داده‌شده و در حین فرآیند پخت این قسمت کاملاً بسته می‌شود.

لعاب

برای لعاب دادن اشیاء سفالی در ایران به‌طورکلی از ۲ نوع لعاب استفاده می‌شود:

۱-لعاب قلیایی: موادی که برای تهیه لعاب قلیایی سنتی بکار می‌رود عبارت است از ۶۰ درصد شیشه قلیایی، ۲۵ درصد سیلیس خام و ۱۵ درصد بلور یا شیشه‌خورده. برای تهیه ماده‌ای که شیشه قلیایی می‌نامند از خاکستر گیاهی که اشلون نام دارد و در شوره‌زار می‌روید استفاده می‌کنند. این بوته‌ها را ابتدا باید سوزانید ولی طوری باید سوزانیده شوند که شعله‌ور نگردند، در غیر این صورت خواص خود را از دست می‌دهند. خاکستر این گیاه به‌صورت ماده‌ای مذاب است که پس‌از سرد شدن به‌صورت سنگ سیاهی درمی‌آید که می‌بایست خرد و نرم شود بعد آن را با پودر سیلیس به نسبت ۵۰ ۵۰ مخلوط نموده به مدت ۶ ساعت و حدود ۱۲۰۰ درجه سانتی‌گراد حرارت می‌دهند. به‌این‌ترتیب شیشه قلیایی بدست می‌آید. سپس آن را به‌اضافه ۲۵ درصد بلور یا شیشه‌خورده با مقداری آب در آسیاب می‌سایند تا به‌صورت دوغاب درآید این دوغاب درواقع لعاب بی‌رنگی است که برای رنگین کردن آن از اکسیدهای فلزات مختلف استفاده می‌شود.

۲-لعاب سربی: برای تهیه لعاب سربی سنتی از مواد زیر استفاده می‌شود: ۴۰ درصد بلور، ۲۰ درصد سیلیس خام و ۴۰ درصد اکسید سرب.

برای تهیه اکسید سرب که سفالگران سنتی آن را پختن سرب نیز می‌نامند، فلز سرب را در ظرف نسبتاً کم‌عمقی حرارت داده با میله‌ای به‌هم می‌زنند تا با اکسیژن هوا ترکیب و پس‌از مدتی به پودری نرم که همان اکسید سرب است تبدیل گردد. سپس اکسید سرب را همراه با بلور و سیلیس خام و آب می‌سایند تا به‌صورت دوغاب درآید. این دوغاب چنانچه در مورد لعاب قلیایی ذکر گردید لعاب بی‌رنگی است که همراه با اکسیدهای فلزات مختلف رنگ‌های گوناگون را به وجود می‌آورد.

۳-اکسید کبالت: این اکسید را برای ایجاد رنگ لاجوردی در لعاب سازی مصرف می‌کنند.

۴-قلعه: اکسید قلع برای ایجاد رنگ سفید در لعاب مصرف می‌شود. برای تهیه آن قلع را با سرب مخلوط کرده و به ملایمت حرارت می‌دهند و آن‌قدر به‌هم می‌زنند تا اکسیژن هوا ترکیب و تولید اکسید و پودر شود.

۵-اکسیده مس: این اکسید جهت ایجاد لعاب فیروزه‌ای در لعاب‌های قلیایی و ایجاد رنگ سبز در لعاب‌های سربی به کار می‌رود و به نام توفال مشهور است.

از ترکیب اکسیدهای فوق با هم نیز می‌توان رنگ‌های جدید به دست آورد. برای مثال از ترکیب اکسید منگنز و اکسید مس رنگ یشمی و از ترکیب اکسید آهن و اکسید مس رنگ مغز پسته‌ای و از ترکیب کبالت و اکسید مس رنگ فیروزه‌ای بدست می‌آید.

لعاب‌کاری

لعاب سائیده شده و آماده را در ظرف بزرگی ریخته، اشیاء کوچک را سریع داخل دوغاب لعاب فروبرده و درمی‌آورند. برای لعاب دادن ظرف‌های بزرگ، شی را روی ظرف لعاب گرفته و با ظرف دیگری روی شی‌ء لعاب می‌ریزند و سفال لعاب را به خود جذب می‌کند. قشر لعاب باید در کلیه نقاط ظرف یک اندازه و یکنواخت باشد و همچنین کلیه اشیائی که با هم در کوره می‌گذارند بایستی حتی‌المقدور دارای قشر لعاب یک اندازه باشند در غیر این صورت اشیایی که کمتر لعاب خورده زودتر می‌پزد و آن که لعاب بیشتری خورده دیرتر و البته چون در کار لعاب دادن نمی‌توان صددرصد قشر لعاب را در کلیه اشیا به یک اندازه درآورد، اشیایی را که لعاب بیشتری به خود گرفته به آتشدان کوره نزدیک‌تر می‌گذارند.

نقاشی روی سفال

در بسیاری از نقاط ایران که کار سفالگری در آن‌جا رواج دارد، صنعتگران دست ساخته‌های خود را به‌صورت منقوش به بازار عرضه می‌کنند. برای نقاشی روی سفال ۲ روش وجود دارد.

یکی نقاشی روی لعاب که به نام رو رنگی نامیده می‌شود و دیگری نقاشی زیر لعاب زیر رنگی نام دارد.

۱-نقاشی به طریقه زیر رنگی: پس‌از پخت اول سفال، نقوش دلخواه را با رنگ‌های موردنظر که همانند لعاب‌های رنگی با اکسیدهای فلزات مختلف ساخته می‌شود بر روی آن به وجود آورده، سپس روی تمام سطوح داخلی و خارجی ظرف را با یک لعاب بی‌رنگ می‌پوشانند و چون نقاشی‌ها زیر لعاب قرار می‌گیرد، اصطلاحاً آن را نقاشی زیر رنگی می‌نامند. درجه‌حرارت لازم برای پختن سفال در این مرحله هزار درجه سانتی‌گراد به مدت ۸ یا ۱۰ ساعت می‌باشد.

۲-نقاشی به طریقه رو رنگی: این نوع نقاشی روی لعاب قرار می‌گیرد و پس‌از لعاب‌کاری و پختن لعاب، روی آن را با رنگ‌هایی که در فوق ذکر شد نقاشی می‌کنند. این نوع نقاشی ساده‌تر از نقاشی زیر رنگی است، زیرا اگر نقشی به‌اشتباه زده شود به‌راحتی می‌توان آن را پاک کرد.

درجه حرارتی که برای پختن نقوش که به این طریق برروی اشیاء سفالین زده می‌شود، بسته به نوع رنگ از ۴۰۰ درجه تا ۸۰۰ درجه سانتی‌گراد و به مدت ۴ تا ۸ ساعت می‌باشد.

میناکاری

مینا یا لوستر (مینا کاری) نوعی رنگ یا لعابی است که بر روی ظروف و یا کاشی‌های لعاب داده پخته‌شده مجدداً نقاشی می‌کنند که پس‌از پخت مجدد در درجه حرارتی کمتری یک قشر بسیار نازک فلزی از این لعاب لوستر به وجود می‌آید که جنبه تزیینی و بسیار زیبا پیدا می‌نماید و منحصر به ایران می‌باشد. مانند، خطوط طلایی کاشی‌های مسجد کبود تبریز و لوح بعضی از محراب‌ها، تنگ‌های آب و شراب و بعضی از ظروف.

پخت مینا معمولاً به دو روش انجام می‌گیرد یکی در شرایط اکسیدی و دیگری در شرایط احیایی که اصطلاحاً به آن دودزدگی می‌گویند. در طریق اول از سنگ‌های فلزی استفاده‌شده و بر روی لعاب‌های قلیایی نقاشی و تزیین می‌شود.

در لوستر نوع دوم که منحصر به ایرانیان می‌باشد از سولفات مس (کات کبوت) و نیترات نقره (سنگ جهنم) و کلرید طلا و نیترات بیسموت و گاهی هم کربنات مس و کربنات نقره به‌کارگرفته می‌شود. با ترکیبات مسی رنگ قرمز مسی، طلایی یا عنابی روشن و با ترکیبات نقره رنگ زرد یا عاجی و با ترکیبات بیسموت رنگ‌های قوس‌وقزحی که به قازمه قازی معروف می‌باشد ساخته می‌شده‌است .

از مواد فوق به مقدار ۱ قسمت به ۳ قسمت گل اخرا و کمی صمغ عربی کاملاً مخلوط و ساییده و پودر می‌شده‌است و به آن به‌صورت قشری بسیار نازک و ظریف بر روی ظروف و یا کاشی‌های لعابی نقاشی می‌گردیده‌است. برای پخت این‌گونه فرآورده‌ها ابتدا درجه‌حرارت را به‌حدی می‌رسانند که لعاب زیری شروع به ذوب شدن نماید و فورا در این مرحله افزایش درج حرارت را متوقف کرده و محیط را به وسیله ایجاد دود غلیظ به مدت ۱ ساعت احیایی مینا می‌نمایند. محیط کوره تا پایان عمل و سرد شدن اجسام بایستی همین‌طور احیایی باقی بماند و ظروف دودزده و سیاه‌رنگ شده را به‌علت بعداً تمیز می‌کنند. بسیاری از میناکاری های ظروف قدیمی ایران بر روی لعاب قلیایی شفاف که در زیر آن دوغاب سفیدرنگ کشیده‌شده انجام‌شده است.

منبع: کتاب تاریخ سفال و کاشی در ایران. دکتر میر محمد عباسیان.