هنرهای کاربردی دوره اسلامی: کاشیکاری و انواع کاشی

پیش‌گفتار

هنرهای کاربردی به آن دسته از هنرهایی گفته می‌شود که ضمن برخورداری از ویژگی‌های هنری و زیبایی‌شناختی، عملکردی خاص نیز داشته باشد. بخش عمده‌ای از هنرهای کاربردی شامل صنایع دستی و هنرهای زیرگروه آن چون سفالگری، فلزکاری، کتابت و صنایع وابسته به آن و شیشه‌گری است. بخش دیگری از هنرهای کاربردی شامل تزیینات وابسته به معماری یا همان آرایه‌های معماری است. نگاه عمومی به آرایه‌های معماری ایران مبتنی بر جنبه‌های آرایشی و تزئینی این ساخت‌ها است، درحالی‌که با نگاهی دقیق و موشکافانه به معماری ایرانی و هنرهای وابسته اش، به‌ویژه در دوره اسلامی، عموماً با برتری عملکرد بر شکل و فرم و تزیین مواجه می‌شویم. به‌واقع در معماری کمتر تمدنی، این درجه از ارجحیت کارکرد بر فرم و تزیین را مشاهده می‌کنیم. منع خودخواسته‌ی تصویرسازی در هنر ایرانی، که برخاسته از دیدگاه‌های دینی و مذهبی هنرمندان ایرانی بوده‌است، به‌جای آن که هنرمندان این مرز و بوم را از خلق و آفرینش بازدارد به‌عکس سبب ابداعات و ابتکارات فراوانی شده‌است، به‌طوری‌که این هنرمندان با خلاقیت خود نه‌تنها مانع از یکنواختی و کسل‌کننده گی دست ساخته‌های شان شده‌اند، بلکه با رمزآلود کردن هنر خود آن را از رو و سطحی بودن دور ساخته‌اند. به‌همین دلیل هر علاقه من دی در مواجهه با جلوه‌های گوناگون هنر معماری ایرانی، ناگزیر از سیر و تعمق در لایه‌های پوشیده و نهان آن است تا ضمن درک معنای مستتر در آن، لذت کشف معنا و زیبایی‌های نهفته در آن را تجربه کند. شاید مناسب‌ترین تعبیر از چنین نگرشی به هنر، «به محاق رفتن» باشد. همچنان که می‌دانیم، واژه‌ی محاق اشاره به حالتی دارد که ماه یا خورشید در زیر ابر پنهان شده باشد، اما همچنان اثربخشی خود را دارا باشد.

جالب‌توجه آن‌جاست که در دنیای هنر مدرن و معاصر مفاهیمی چون تجرید، خلاصه‌سازی و ایهام را از جمله دستاوردهای ۱۰۰ سال اخیر ارزیابی می‌کنند، درحالی‌که تجرید در هنر اسلامی و ایرانی دست‌کم قدمتی ۱۴۰۰ سال (همگام با ظهور اسلام) دارد. آرایه‌های معماری ایرانی نیز ضمن پیروی از مفاهیم یادشده به سبب تنوع، وسعت و همه‌گیری اش، کارکردی افزون‌تر داشته و با بیان قوی و نافذ خود در همه دوره‌ها اهمیت و عملکردی مشابه با یک رسانه عمومی داشته‌است. عملکردی آن‌چنان مؤثر که از سپیده‌دمان تاریخ تا به امروز ادامه داشته و اهمیت خود را از دست نداده‌است. آرایه‌های معماری با پیشینه‌ای بس طولانی به دوران سکونت انسان‌ها در غارها بازمی‌گردد. آراستن بناها در هر دوره و عصر و هر مکان به‌واقع بازتابی از فرهنگ، نوع نگرش، آداب و رسوم و تعلقات دینی مردمان آن بوده‌است. آرایه‌های معماری به‌سبب وابستگی‌اش به معماری خواه‌ناخواه به اقلیم منطقه، فرم و شکل بناها، کاربردهای بناهای ساخته‌شده و همچنین تنوع قومیتی ساکنان آن‌ها وابستگی فراوان دارد؛ به‌ویژه در کشور ما که در هر دوره تاریخی حضور اقوام جدیدی را تجربه کرده‌است. اقوامی که صرف‌نظر از میهمان و مهاجم بودن شان بیشتر از آنکه بر هنر معماری (و تزیینات وابسته) این مرزوبوم تاثیر بگذارند از آن بهره برده‌اند. چندان‌که المان‌ها و نشانه‌های معماری ایرانی را با خود به فراسوی مرزهای ایران به یادگار برده‌اند و بر آثار معماری خود حک کرده‌اند. شاهد این مدعا وجود جلوه‌های هنر اسلامی با نشانی از هنر ایرانی بر تارک آثار معماری هندوستان، ترکیه، ایتالیا و اندلس (اسپانیا) و برخی کشورهای آفریقایی است.

 

کاشی‌کاری

کاشی از نظر ماهیت و مواد تشکیل‌دهنده از دو بخش تشکیل شده‌است: بخش بدنه که جنسی مشابه آجر و سفال دارد و بخش لعاب که از نظر جنس مشابه شیشه است بنابراین کاشی درواقع نوعی سنگ مصنوعی است که از ابتدا به وسیله انسان ساخته می‌شود. سنگی مصنوعی که دارای نقش و رنگ همراه با لعابی بر روی آنست. تا قبل‌از ابداع کاشی در تمدن‌های مختلف از موزاییک استفاده می‌شد. موزاییک سنگی طبیعی است که رنگ‌های مختلف دارد. البته امروز موزائیک‌های مصنوعی ساخته می‌شود که از نظر ماهیت بسیار مشابه کاشی است؛ اما در حالتی فشرده‌تر و سخت‌تر. نباید از نظر دور داشت که کاربرد اصلی موزاییک عموماً در کف بناها بوده‌است و قرارگیری آن در کف ساختمان داشتن مقاومت فشاری بالایی را می‌طلبد. درحالی‌که کاربرد اصلی کاشی بر روی بدنه و نمای ساختمان هاست و نه بر کف آن‌ها. بااین‌همه در اغلب منابع، کاشی و موزاییک را غالبا زیر عنوان یک گروه، خواه کاشی و خواه موزائیک، طبقه‌بندی می‌کنند. بنابراین آنچه در اغلب منابع به‌عنوان کاشی‌های اولیه به آن‌ها اشاره‌شده، در واقع عبارت بوده‌است از تکه سنگ‌های مجزای رنگی که از کنار هم قرار دادن آن‌ها به نوعی نقاشی دست می‌یافته‌اند. با این تفاوت که به‌سبب تنوع اندک رنگ‌های موجود در میان سنگ‌های رنگی در دسترس، محدودیت‌هایی برای دستیابی به همان رنگ و نقش موردنظر وجود داشته‌است. مشکلات موجود در دسترسی به رنگ‌ها، تفاوت در تنالیته رنگی سنگ‌های هم‌رنگ، مشکلات حمل‌ونقل و خرد کردن آن‌ها و اندازه‌های مورد نیاز سبب شد تا در نهایت و پس‌از ابداع کاشی، استفاده از سنگ‌های دارای رنگ طبیعی محدود شوند. البته درنهایت موزاییک مصنوعی ابداع شد تا برای تزیین کف بناها بکار رود. بااین‌همه، تفاوتی اساسی میان کاشی و موزائیک وجود دارد. موزاییک‌ها عموماً لعاب و براقیت چندانی در مقایسه با کاشی‌ها ندارند و در عوض دوام بیشتری دارند. چون لعاب بر روی کاشی وظیفه محافظت از سطوح رنگین زیرین را برعهده دارد، بنابراین با وارد آمدن آسیب‌هایی چون یخ‌زدگی، خراش یا ضربه به لعاب روند تخریب کاشی سرعت می‌یابد. از سوی دیگر تنوع رنگی و قدرت مانور برای خلق نقوش موردنظر و همچنین امکان تهیه ابعاد دلخواه در کاشی‌ها بیشتر از موزاییک است. به‌همین دلیل طی دوره‌های تاریخی معماری ایران، کاشی اهمیتی بسیار بیش‌از موزاییکی یافته‌است. چندان‌که از دوره هخامنشی به بعد کاشی‌کاری و تزیین با آن بخش مهمی از تاریخ آرایه‌های معماری را به خود اختصاص داده‌است.

پیشینه

استفاده از کاشی به هزاران سال قبل برمی‌گردد. نمونه‌هایی از کاشی، به‌ویژه کاشی دیواری، وجود دارد که قدمت آن‌ها به تمدن کرت-قرن ۱۸ قبل‌از میلاد-می‌رسد.

در روم قدیم کف منزل یا ویلاها با کاشی فرش می‌شده‌است. مصریان باستان به‌منظور احترام به ارواح در گذشتگان خود سرداب‌های درون اهرام را با کاشی‌کاری‌های داخلی زیبا می‌ساختند.

با توجه به آنکه کاشی درواقع عبارت است از آجر یا سفالین تخت و ساده‌ای که بر روی آن لعاب داده‌شده، بنابراین در ایران نیز از دیرباز کاشی‌کاری رواج داشته‌است به‌نظر می‌رسد که یکی از انواع لعاب‌های ابداع شده، لعاب نمکی باشد. قبل‌از اختراع کاشی‌های تزئینی نوعی تنبوشه های سفالی ساخته می‌شد که به مانند لوله برای انتقال آب به کار می‌رفت. این تنبوشه های سفالی با نوعی لعاب شفاف و بی‌رنگ پوشیده می‌شد که به لعاب نمکی معروف است. برای ساخت لعاب نمکی کافی است تا زمانی‌که سفال یا کاشی درون کوره قرار دارد بر روی آن‌ها نمک پاشید. در اثر حرارت بالای کوره، نمک به اجزاء سازنده‌اش تجزیه و کلر آن تبخیر می‌شود، اما سدیم آن بر روی سطح سفال یا کاشی، تشکیل لایه شیشه مانندی را می‌دهد که سبب نفوذناپذیری آن در برابر آب می‌شود. کاشی‌های لعاب نمکی امروز نیز ساخته می‌شود، به‌ویژه زمانی‌که رنگ خام (بلژیک) کاشی مورد نظر است. کاوش‌ها و بررسی‌های محوطه‌های باستانی مانند معبد چغازنبیل در خوزستان نشان می‌دهد که هنرمندان از خشت‌های رنگین در تزیین معبد استفاده کرده‌اند. در عهد هخامنشی آجرهای لعاب‌دار رنگین عموماً به رنگ‌های سبز، زرد و قهوه‌ای با نقوش انسانی و حیوانی برای آرایش کاخ‌ها بکار می‌رفت. نمای تعدادی از کاخ‌های این دوره مانند کاخ‌های تخت‌جمشید و شوش نمونه‌های جالبی از کاربرد آجرهای لعاب‌دار در این زمان است. نمونه‌هایی از آثار این دوران چون سرباز هخامنشی و حیواناتی چون شیر یا اسفنکس (ترکیبی از انسان و چند حیوان) و نقوش گیاهی در محل موزه ایران باستان و همچنین موزه لوور فرانسه موجود است.

در دوره اشکانیان اگرچه صنعت لعاب دهی توسعه فراوان می‌یابد؛ ولی به‌نظر می‌رسد هنرمندان این دوره چندان توجهی به آرایش بناها به شیوه دوره هخامنشی نداشته و از این فن فقط برای ساختن تابوت‌های سفالی لعاب‌دار استفاده کرده‌اند. در دوران ساسانی مجدداً به این فن و روش علاقه نشان داده و برای آرایش و تزئین بناها از کاشی‌کاری و موزائیک سازی استفاده نموده‌اند. از نمونه‌های اشاره‌شده در دوران ساسانیان می‌توان به نمونه موزاییک‌های کاخ بیشاپور اشاره کرد که هم‌اکنون در محل موزه ایران باستان نگهداری می‌شود. این نمونه‌ها در دوره ساسانی ساخته شده‌اند، اما نقوش آن‌ها رومی اند. شاپور پس‌از شکست دادن والرین، امپراتور روم، و به اسارت درآوردن سپاهیان رومی آن‌ها را به کارهای عمرانی در ایران مجبور کرد، بنابراین عجیب نیست که شاهد تأثیرات هنر روم بر هنر ساسانی باشیم.

کاشی یک‌رنگ

کاشی‌های اولیه تک‌رنگ بوده و معمولاً به رنگ فیروزه‌ای ساخته می‌شده‌اند. این نوع کاشی که «کاشی یک‌رنگ» نامیده می‌شود اولین و ساده‌ترین نوع کاشی است که در آرایش و تزئین بناها در اوایل اسلام از آن استفاده شده‌است. به‌تدریج کاربرد کاشی یک‌رنگ در بناها به استفاده از رنگ‌های دیگر منجر شد و در قرون بعد رنگ‌هایی مانند قهوه‌ای، آبی سیر، نیلی و سفید و سیاه همانند کاشی فیروزه‌ای در آرایش بناها در سطوح داخلی و خارجی بنا متداول گشت از نمونه‌های کاشی یک‌رنگ می‌توان به کاشی‌کاری‌های مسجد حیدریه، مسجد جامع قزوین، مناره مسجد سین، گنبد کبود مراغه و غیره اشاره کرد. کاشی یک‌رنگ به‌تنهایی واجد زیبایی چندانی نیست، مگر آن که از ۲ یا چند رنگ در کنار یکدیگر استفاده شود از کاشی تک‌رنگ امروزه بیشتر برای حمام‌ها، سرویس‌های بهداشتی و دیگر مواردی که به شستشو و پاک‌سازی سریع و آسان نیاز داشته باشد استفاده می‌شود مهم‌ترین مزیت کاشی تک‌رنگ در این‌گونه فضاها، پاک‌سازی و شستشوی آسان، بازتابش نور به میزان زیاد، جذب نکردن آلودگی‌ها و میکروب‌ها و همچنین ممانعت از نفوذ رطوبت به لایه‌های دیوار و طبقات دیگر است.

کاشی معرق

کاشی معرق از نظر زیبایی و استحکام عالی‌ترین نوع کاشی است. کاشی معرق از ابداعات دوران تیموری است رنگ‌های کاشی معرق به این دلیل که قطعات هر رنگ در درجه حرارت مناسب و لازمه آن رنگ پخته شده‌است، شفافیت، زیبایی و استحکام بیشتری، نسبت ب سایر انواع کاشی، دارد. شیوه ساخت این نوع کاشی به این صورت است که از هر رنگ به‌صورت جداگانه کاشی‌هایی در درجه‌حرارت مناسب آن رنگ پخته و سپس طرح‌ها و نقش‌های موردنظر با کاغذ بر روی کاشی چسبانده می‌شود و تیشه دار به کمک ضربه‌های آرام تیشه به درآوردن نقش‌های موردنظر می‌پردازد. سپس این قطعات تراشیده‌شده براساس شماره طرح‌ها در کنار یکدیگر و از پشت، روی زمین قرار داده و چند تکه از الیاف سازو (برای ایجاد پیوستگی بیشتر میان ملات) نیز روی آن‌ها گذاشته می‌شود و سپس روی آن‌ها ملات گچ و خاک بکار می‌رود. (سازو، الیاف و طناب‌های طبیعی است که در ابتدا از برگ نخل تهیه می‌شد، اما به‌تدریج از دیگر الیاف‌های طبیعی برای تهیه آن‌ها استفاده شد). از بناهایی که با این روش کار شده‌اند می‌توان به مسجد گوهرشاد، قیاسی خر گرد و بسیاری از بناهای عهد صفوی چون مسجد شیخ لطف‌الله، مسجد امام و مدرسه‌ی چهارباغ در اصفهان اشاره تدبیر به‌ویژه مسجد شیخ لطف‌الله که بخشی از کاشی‌های معرق بیرون و درون گنبد و کتیبه‌های آن به خط ثلث علیرضا تبریزی عباسی از خطاطان چیره‌دست آن دوران است. این مسجد فاقد مناره، حیاط و شبستان است چون در مجاورت میدان نقش‌جهان ساخته‌شده، امکان ساخت صحن یا حیاط رو به قبله برای آن وجود نداشته‌است.

اجرای کاشی معرق به‌طورخلاصه دارای مراحل زیر است: ترسیم و طراحی. در این مرحله نقوش موردنظر براساس اندازه و فرم مکانی که قرار است پارچه‌های کاشی بر روی آن نصب شود بر روی کاغذ طراحی و ترسیم می‌شود انتخاب رنگ‌ها و شماره‌گذاری از نکات اصلی طراحی است.

کاغذ چسبانی

پس‌از طراحی، کاغذ شامل طرح به اندازه‌ای قطعات معرق برش داده و براساس شماره و رنگ بر روی کاشی‌های خشتی و معرق و با استفاده از چسب سیریش چسبانده می‌شود.

برش و لب زدگی

در این مرحله کیسه‌دار با تیشه مخصوص به ضربه‌زنی و برش قطعات کاشی از حاشیه اطراف کاغذها می‌پردازد.

گل بریدگی و سوهان‌کاری

در این مرحله از کار بخش‌های اندک باقیمانده کاشی تا حاشیه‌ی کاغذ با تیشه ظریف‌تر و سپس سوهان حذف می‌شود.

تخمک‌گذاری

تخمک­گذاری عبارت است از قطعات کوچک کاشی که به وسیله دست تراشیده می‌شود و در میان قطعات کاشی بزرگ‌تر جای می‌گیرد. تخم‌گذاری کار بسیار ظریفی است که به‌مهارت فراوانی نیاز دارد و شامل ۲ بخش است: بخش اول تراشیدن حفره درون کاشی بزرگ‌تر و بخش دوم تراشیدن کاشی کوچکی که در میان حفره کاشی بزرگ‌تر قرار می‌گیرد. اتصال کاشی کوچک‌تر در میان کاشی به کمک ملات گچ و سریش انجام می‌شود. تخم‌گذاری بدلیل ظرافت و مهارتی که نیازمند آنست در همه اجراهای کاشی معرق انجام نمی‌شود.

یکپارچه‌سازی و ملات ریزی

پس‌از جمع‌آوری قطعات کاشی تراش داده‌شده آن‌ها را براساس پیش طرح اولیه ترسیمی بر روی زمینی کاملاً مسطح (تخمیر) و در حالتی که سمت لعابی آن رو به زمین باشد، قرار می‌دهند درصورتی‌که سطح محلی که کاشی قرار است روی آن قرار گیرد قوسی یا منحنی باشد، تخمیر نیز باید به همان فرم منحنی ساخته و آماده شود.

اگر اندازه کلی طرح بزرگ باشد (که در اکثر موارد این‌چنین است) ضروری است تا پس‌از چیدن قطعات کاشی و قبل‌از ریختن ملات به کمک گل رس فیتیله‌ای، مرز بندی هایی را ایجاد کنیم تا پس‌از ریختن ملات تمام کار به‌صورت یکپارچه نشود چون دراین‌صورت حمل، جابجایی و نصب آن به دلیل بزرگی و سنگینی ممکن نیست. علاوه‌براین ضروری است تا قبل‌از ریختن ملات با استفاده از مفتول فلزی یا طناب حلقه‌هایی را در پشتکار ایجاد کرد تا پس‌از ریختن ملات ضمن ایجاد استحکام بیشتر، جابجایی و نصب آن‌ها را در محل موردنظر آسان‌تر کند. پس‌از این مرحله پشت کاشی‌ها را ملات (درگذشته گچ و خاک و امروز گاهی ماسه و سیمان) می‌ریزند و پس‌از محکم شدن ملات پشت کاشی، پارچه‌های کاشی (به هر بخش از کاشی معرق پارچه گفته می‌شود) را از زمین بلند می‌کنند و در جای اصلی قرار می‌دهند و پس‌از شاقول کاری و تراز کردن پشت آن با ملاتی مشابه همان ملات اولیه، اما رقیق‌تر پر می‌کنند.

امروز برای برش قطعات معرق از ابزارهای برش جدید مشابه با اره‌های نجاری استفاده می‌کنند که ضمن سرعت دادن به کار می‌توان برش‌ها را دقیق‌تر نیز درآورد. وسیله برش ازنظر ظاهری شبیه اره برش نجاران است، با این تفاوت که از تیغه مقاوم‌تری استفاده می‌شود.

کاشی هفت‌رنگ

ازآنجاکه اجرا و ادامه شیوه کاشی‌کاری معرق از قرن یازدهم هجری به دلایلی چون مسائل اقتصادی مقرون‌به‌صرفه نبود، کاشی‌کاری هفت‌رنگ مرسوم و متداول شد. با استفاده از کاشی‌های هفت‌رنگ، معماران و بنایان قادر بودند از یک طرف با هزینه و وقت کمتری این نوع کاشی را تولید کنند و از سوی دیگر از محدودیت‌های اشکال هندسی رهایی یابند. برای ساخت و اجرای کاشی‌کاری هفت‌رنگ ابتدا طرح‌های مورد نظر را روی کاشی ساده آماده می‌ساختند و سپس نقش‌ها و نگاره‌ها را به رنگ‌های گوناگون درمی‌آورند و سرانجام لعاب داده و به کوره می‌بردند. عمده طرح‌های مورد استفاده در کاشی هفت‌رنگ، نقوش اسلیمی است که با مهارت خاصی به به‌وسیله‌ی هنرمندان عصر صفوی در بسیاری از بناهای این دوره به اجرا درآمده است. کاشی هفت‌رنگ بیشتر در مساجد، عبادتگاه‌ها، مقبره‌ها و همچنین در منازل شخصی بکار می‌رود. کاشی هفت‌رنگ دو بار به کوره برده و لعاب دهی می‌شود. پخت اول برای ایجاد لعاب سفید بر سطح آن و پخت دوم (که در دمایی پایین‌تر از دمای پخت اولیه انجام می‌شود) برای ایجاد رنگ و نقش اصلی موردنظر است. کاشی هفت‌رنگ معمولاً در قطعاتی به ابعاد ۱۵ در ۱۵ و ۲۰ در ۲۰ سانتی‌متر برای سطوح معمولی و در اندازه ۱۵ در هفت و نیم و ۱۰ در ۲۰ برای مناره‌ها و گنبدها ابتدا به رنگ سفید تهیه می‌شود و سپس آن‌ها را در کنار یکدیگر قرار می‌دهند و بر روی آن‌ها به رنگ‌های مختلف نقش موردنظر را نقاشی می‌کنند و آن را به کوره می‌برند و مجدداً مورد پخت قرار می‌دهند. هفت‌رنگ متداول کاشی هفت‌رنگ عبارت‌اند از: سیاه، سفید، لاجوردی، فیروزه‌ای، قرمز، زرد و حنایی. شایان‌ذکر است که اطلاق عنوان هفت‌رنگ بر آن به این معنا نیست که الزاماً از ۷ رنگ در آن استفاده‌شده است. در کاشی هفت‌رنگ، رنگ‌ها مجزاست و درون مرزهای یکدیگر نفوذ نمی‌کند؛ زیرا به وسیله خطوط رنگینی، مرکب از اکسید منگنز از یکدیگر جدا می‌شود (به این کار قلم گیری گفته می‌شود) .

شیوه کاشی کاری هفت‌رنگ به دلیل سهولت در ساخت، نصب و اجرا (در مقایسه با کاشی معرق) امروزه همچنان مورد توجه است و ساخته می‌شود. اگرچه از دوران قاجار به بعد این نوع کاشی از نظر کیفیت و اجرا سیر نزولی یافته‌است. استفاده از رنگ‌های گرم و تند چون زرد و نارنجی از جمله دلایلی است که در عصر قاجاریه با کاربرد وسیعی در آرایش بناها تا حدود زیادی از کیفیت اجرایی کار کم کرده‌است درهرحال به دلیل سادگی و سرعت بیشتر در اجرای کار کاشی‌کاری هفت‌رنگ، در دوره قاجار از این شیوه برای آراستن بناهای زیادی استفاده شد. از دیگر تحولات کاشی هفت‌رنگ در این دوره، استفاده از تصاویری غیرمتعارف در نقش این کاشی‌ها است چهره، منظره، نمای ۱ بنا و حتی تصاویر کارخانه همراه با دودکش و دود خارج‌شده از آن از جمله این نقش هاست که با تاسی از هنرهای وارداتی از اروپا در برخی بناها چون مسجد سپهسالار تهران و مسجد نصیرالملک شیراز بکار رفته‌است. تحول مهم دیگر استفاده از طلا برای ساخت رنگ‌های قرمز موجود در کاشی‌ها است، تکنیکی که امروزه فراموش‌شده است.

کاشی نقش‌برجسته

این نوع از کاشی همان‌طور که از نام آن پیداست، نوعی کاشی است که در برخی از قسمت‌ها برجستگی دارد نقوش برجسته این نوع کاشی‌ها عمدتاً شامل نقوش انسانی، گیاهی یا حیوانی است اگرچه امروزه نمونه‌های معروف این نوع کاشی را با کاشی‌های نقش‌برجسته‌ی مجموعه تخت‌سلیمان می‌شناسند، اما مناسب است یادآوری شود که پیشینه‌ی ساخت و استفاده از این نوع کاشی‌ها به دوره هخامنشی بازمی‌گردد و نمونه آجرهای لعاب‌دار هخامنشی را می‌توان جزو اولین نمونه کاشی‌های نقش‌برجسته در ایران دانست که پیش‌تر درباره آن‌ها توضیح داده شد. برای ساخت این نوع از کاشی ابتدا قالب‌های چوبی با نقش فرورفته موردنظر را می‌تراشیدند و سپس با واکوب کردن خمیر کاشی درون این قالب‌ها نقش موردنظر را به دست می‌آوردند، سپس قالب‌ها را وارونه می‌کردند تا خمیر کاشی شکل داده‌شده از قالب جدا شود (برای پیشگیری از ایجاد چسبندگی بین قالب و گل قالب زدید شده، سطح قالب را قبلاً چرب می‌کنند). پس‌از خشک شدن و پختن این نقش‌ها روی آن‌ها را لعاب می‌زدند و مجدداً در کوره قرار می‌دهند تا لعاب آن‌ها نیز پخته شود. از نمونه‌هایی که به این روش ساخته شده‌اند می‌توان به کاشی‌های یافت‌شده از تخت‌سلیمان (متعلق به دوره ایلخانی) و کاشی‌های رواق مسجد سید اسماعیل در تهران اشاره کرد. نام دیگر این کاشی «کاشی مهری» ‌است.

کاشی لعاب پران

کاشی لعاب پران نوعی از کاشی تزیینی است که با برداشتن قسمتی از لعاب و پدیدار شدن رنگ بژ سطح کاشی (سطح خامه کاشی) تزیینات و نقوشی را روی آن ایجاد می‌کنند. در این نوع کاشی‌ها ابتدا طرح موردنظر را بر مناطقی که می‌خواهند رنگ بژ داشته باشد، گرده می‌کنند و سپس تیشه دار با یک ضربه سریع قسمت مشخص‌شده را می‌پراند. اجرای این نوع از کاشی و ساخت آن به‌مهارت ویژه‌ای نیاز دارد. کاشی لعاب پران به‌صورت مجزا ساخته نمی‌شود، بلکه عمدتاً به‌عنوان نمونه عالی و تزیینی چون نگینی درخشان در میان دیگر انواع کاشی، بویژه کاشی‌های معرق، قرار می‌گیرد.

کاشی پیچ

کاشی پیچ به آن دسته از کاشی‌هایی می‌گویند که عموماً در حاشیه قوس‌ها و به‌ویژه اطراف دهانه‌های بزرگ ورودی‌ها به‌مثابه یک قاب دربرگیرنده و سراسری کلیت یک مجموعه کاشی‌کاری را دربرمی‌گیرد. به‌عبارت‌دیگر، کاشی پیچ شامل استوانه‌هایی با خطوط برجسته مورب به ضخامت و قطر نسبتاً زیاد (حدود ۱۰ سانتی‌متر) است، که اغلب به رنگ فیروزه‌ای و در نبش محراب‌ها و دهانه ورودی‌ها با زاویه‌ای نزدیک به ۳۰ درجه حول محور عمودی می‌گردد. کاشی پیچ‌ها از چندین استوانه فیتیله‌ای شکل ساخته می‌شود. طول این استوانه‌ها معمولاً حدود ۳۰ الی ۴۰ سانتی‌متر می‌باشد و در جاهایی که لازم است قوس یا چرخش داشته باشد، طول یا ارتفاع آن را کمتر (حدود ۵ سانتی‌متر و کمتر) می‌گیرند تا چرخش و پیچش آن راحت‌تر انجام شود.

کاشی زرین‌فام

کاشی زرین‌فام عالی‌ترین و فاخرترین کاشی در میان انواع کاشی‌ها است تکنیک زرین‌فام سابقه‌ای دیرینه دارد. ابتدا مصریان باستان برای ساخت شیشه‌های تزیینی خود از فنونی مشابه زرین‌فام بهره می‌برده‌اند. فردوسی از نوعی کاشی با عنوان ۲ آتشه سخن گفته که به‌نظر می‌رسد منظور او کاشی زرین‌فام بوده‌است. کاشی زرین‌فام در ۲ مرحله لعاب دهی می‌شده که در مرحله دوم از موادی چون مس و نقره برای ایجاد لعاب زرین‌فام استفاده می‌شده‌است. نحوه ساخت کاشی زرین‌فام به‌سبب آنکه دارای روشی منحصربه‌فرد بوده و رموز ساخت آن کمتر به دیگران آموزش داده‌شده، لذا امروزه به فراموشی سپرده شده‌است. به‌همین سبب شیوه ساخت آن اکنون به‌صورت دقیق برای اهل‌فن مشخص نیست. این نوع کاشی‌ها به‌سبب انعکاس و بازتابی که به رنگ طلایی دارند به کاشی زرین‌فام مشهورند. بهترین نمونه‌های این کاشی ساخت خانواده بنام خاندان ابی طاهر (قرن هشتم و نهم) در کاشان بوده‌است. رساله‌ای از «ابوالقاسم عبدالله بن‌علی محمد بن ابی طاهر» یکی از استادکاران خاندان ابی طاهر بر جای مانده‌است که در آن طرز ساخت لعاب زرین‌فام را توضیح می‌دهد، بااین‌همه تاکنون کسی با پیروی از دستورالعمل مندرج در این رساله موفق به ساخت زرین‌فام نشده‌است به این دلیل که احتمالاً تمامی مراحل تولید و ساخت زرین‌فام در آن بیان‌نشده است به‌نظر می‌رسد افسانه معروف «فوت کوزه‌گری» که در آن به مخفی نگه‌داشتن برخی از رموز کار اشاره می‌کند، در مورد این فن مصداق عینی داشته باشد از جمله کارهای این خاندان می‌توان به کاشی‌کاری‌های حرم امام رضا علیه‌السلام در مشهد و محرابی از کاشی در شهر قم (که اکنون در محل موزه ملی ایران دوره اسلامی نگهداری می‌شود) اشاره کرد.

این نوع از کاشی معمولاً به صورت‌های مربع، شش‌ضلعی و شمس و گاهی با نقش‌برجسته ساختیم می‌شده‌است شیوه پخت آن به این صورت بوده که پس‌از پخت و لعاب دهی اولیه، کاشی‌ها مجدداً آغشته به لعاب شده و به درون کوره برده می‌شدند. درهنگام پخت دوم، در زمان خاصی درب کوره را می‌بستند و مانع از رسیدن اکسیژن به درون محفظه می‌شدند درنتیجه‌ی این اقدام به‌جای عمل اکسیداسیون (که معمولاً در هنگام پخت لعاب کاشی‌ها اتفاق می‌افتاده) عمل احیا انجام می‌شده‌است. علاوه‌بر روش خاصی که در هنگام پخت اعمال می‌شده، مواد مورد استفاده در تهیه لعاب آن نیز خاص بوده‌است به‌هرحال ازآنجاکه فنون ساخت زرین‌فام به دیگران انتقال داده نشده، این شیوه از کاشی‌سازی به‌تدریج رو به زوال و نابودی رفته‌است در سال‌های اخیر صنعتگران و کاشی سازان و سفالگران زیادی مدعی احیای روش ساخت این نوع کاشی شده‌اند، که البته هیچ کدام نتوانستند نمونه‌های دقیقی از این نوع کاشی و سفال را و در شمارگان زیاد و همسان با یکدیگر بسازند. در اواخر دهه ۶۰ ابتدای دهه ۷۰ مرحوم استاد شیران، یکی از سفالگران توانای اصفهان، موفق به ساخت نمونه‌های زیبایی از زرین‌فام شد که استقبال خوبی از کارهای او به عمل آمد، اما زرین‌فام های دست ساخته‌ی او علی‌رغم زیبایی و چشم‌نوازی فراوان فاقد دوام و ماندگاری زرین‌فام های قدیم بود.

علاوه‌بر کاشان، جرجان، سلطانیه، ساوه و تخت‌سلیمان به‌عنوان دیگر مراکز مهم ساخت کاشی زرین‌فام نام‌برده شده‌اند که در این بین نقوش تزیینی کاشی‌های جرجان با طرح‌های کاشی‌های کاشان برابری می‌کند. متأسفانه بخش زیادی از کاشی‌های زرین‌فام ایرانی در سالیان دور یا مورد سرقت قرار گرفته و یا از کشور خارج‌شده و زینت‌بخش موزه‌های دیگر کشورها شده‌است.

کاشی با تلفیق آجر

کاشی با تلفیق آجر همچنان که از عنوان آن پیداست، نوعی آراستن بناها با بهره‌گیری از ویژگی‌های تزئینی آجر و کاشی است. این نوع آرایه در معماری اسلامی همانند شیوه آجر و کاشی یک‌رنگ بوده با این تفاوت که به‌جای کاشی یک‌رنگ از کاشی‌های الوان با حرکت زیبای شطرنجی استفاده می‌شود. کاشی با تلفیق آجر در بیشتر دوره‌های معماری ایران مورد استفاده قرار گرفته‌است. تزیینات خط بنایی که به‌علت شیوه خاص نگارش آن به خط معقلی نیز شهرت یافته‌است، زیباترین شکلی ترکیب آجر با کاشی را بر روی بناها نمایش می‌دهد.

بناهایی چون مسجد جامع اصفهان، مسجد علی در اصفهان، مسجد حکیم اصفهان، مسجد امیر چخماق، سلطانیه، مسجد جامع یزد و مسجد گوهرشاد مشهد نمونه‌هایی از کاربرد توأم این ۲ عنصر را نشان می‌دهند. طرح‌ها و نقوش متنوع آجر و کاشی هر ۱ به نام و اصطلاحاتی معروف بوده و تابع قواعد خاصی است. لیکن به‌طورکلی طراحان در مرحله نخست زمینه نقشه را به دست می‌آورند و سپس زمینه‌ها به وسیله سطوح مربع، مستطیل، دایره و اشکال منظم دیگر شکل داده می‌شود.

انواع دیگر کاشی

از انواع دیگر کاشی می‌توان به کاشی‌های فلز و رنگ اشاره کرد که بیشتر در شهر کاشان و اطراف آن ساخته می‌شده و دارای انعکاس فلزی به رنگ‌هایی مانند برنج و مس (قرمز) بوده‌است. همچنین می‌توان به کاشی‌های نره اشاره کرد که بیشتر برای پوشش گنبدهای تک‌رنگ استفاده می‌شود. مراحل ساخت کاشی نره شبیه کاشی‌های تک‌رنگ است، که برخی از قسمت‌های آن به وسیله تیشه دار تراشیده می‌شود تا به انحنا و شکل دلخواه درآید. کاشی دیگری که در منابع مختلف گاهی در زیرگروه کاشی‌های دیگر نام‌برده می‌شود، کاشی غاز مغازی است. کاشی‌های غاز مغازی بیشتر در دوران تیموری ساخته می‌شده و به‌صورت ۶ گوش بکار می‌رفته‌است. رنگ آن اغلب سبز چمنی است که نمونه آن را می‌توان در اندازه گنبدخانه‌ی مسجد امام مشهد دید، که بر روی آن کلماتی به‌صورت خط بنایی و تزئیناتی با آب‌طلا وجود دارد. شایان‌ذکر است که در برخی منابع، کاشی غاز مغازی را در زیرگروه کاشی‌های زرین‌فام طبقه‌بندی کرده‌اند.

برای تولید کاشی غاز­مغازی آن را پس‌از پخت اولیه و پخت لعاب بار دیگر در کوره قرار می‌دهند و در شرایط احیا، مجدد حرارت می‌دهند. به‌همین دلیل کاشی غازمغازی را از نظر مرحله تولید کمی شبیه کاشی زرین‌فام یا «راکو» می‌دانند. (راکو نوعی سفال لعاب‌دار ژاپنی است که پس‌از پخت لعاب اول، مجدداً در کوره قرار می‌گیرد و بعد، آن را از کوره به‌صورت داغ خارج می‌کنند و بلافاصله در پوشال یا خاک‌اره می‌اندازند. به دلیل سوختن پوشال‌ها و ایجاد دود شرایط احیا به وجود می‌آید و بخش‌هایی از سطح سفال یا کاشی به‌صورت پراکنده جلوه رنگین‌کمانی می‌یابد.

این کاشی را اگر در مقابل آفتاب نگاه دارند حالت رنگین‌کمانی در آن مشاهده می‌شود. مانند حالتی که نفت بر روی آب ریخته می‌شود. ولی وجه تسمیه آن به دلیل پر غاز است که در مقابل نور آفتاب به‌صورت رنگارنگ و ملون دیده می‌شود. این نوع کاشی بیشتر در قسمت ازاره ها و اسپری‌ها به‌خاطر زیبایی بیشتر بکار می‌رفته‌است. (اسپر بخشی از نمای ساختمان است که در و پنجره نداشته باشد پایه‌های ۲ طرف ایوان‌ها، دیواری که تنها طاق بدان تکیه دارد و بارور نیست و در بیشتر موارد تمامی سطح اسپرم بخصوص در داخل هشتی ورودی‌ها با تزئیناتی از قبیل کاشی‌کاری و گچ‌بری پوشیده می‌شود) .

منبع: کتاب هنرهای کاربردی دوره اسلامی.سید رسول موسوی حاجی-مازیار نیک بر.