در اوایل هزاره سوم در جنوب غربی ایران، یعنی در قسمتی از دشت شوش، اولین حکومت قانونمند و متمدن ایران تأسیس شد: پادشاهی ایلام. مرزهای این دولت اکنون بهدرستی مشخص نیست اما این را میدانیم که قسمتهایی از خوزستان و فارس کنونی جزء قلمروی آنها بودهاست. نژاد آنها نیز یکدست و متجانس نبود، گروهی از آنها که از بینالنهرین به دشت شوش آمده بودند از نژاد سامی و بقیه که پوستی تیره داشتند از نژادی نامعلوم بودند. در نهایت این پادشاهی در سال 640 قبلاز میلاد به دست آشور بانیپال سقوط کرد.
زیگورات چغازنبیل، ایلام
لوفتوس، باستانشناس انگلیسی، برای اولینبار در سال 1849 کاوشهای باستانشناسی را در شهر باستانی شوش آغاز کرد و سپس سایر باستان شناسان راه او را ادامه دادند. بررسی آثار ایلامیان را با شگفتانگیزترین آنها یعنی زیگورات چغازنبیل که کهنترین بنای ایران محسوب میشود آغاز میکنیم.
این زیگورات برای پرستش خدای شوش، اینشوشیناک، در شهری بنام اون تاش (دور اون تاش ) در حدود سی کیلومتری شوش، برپا شده بود. اون تاش درواقع نام پادشاهی بود که آن شهر را بنا کرده بود.
پلان و نمای زیگورات چغازنبیل
دیوارهای خشتی زیگورات چغازنبیل که با آجر پوشیده شده اند و دارای کتیبه های زیادی به خط میخی هستند
این بنا که از آجرهای پخته و خشت خام ساختهشده است علیرغم مشابهتهایی که با زیگورات های بینالنهرین دارد بدلیل دارا بودن برخی ویژگیهای منحصربهفرد از جهاتی نیز با آنها متفاوت است. از جمله آنکه هر پنج طبقهی این زیگورات که البته اکنون فقط سه طبقه آن باقیمانده است دارای کف یا پی واحدی بودهاند و حتی دیوار آخرین طبقه نیز تا کف ادامه پیدا میکرده است برخلاف زیگورات های بینالنهرین که هر طبقه روی طبقه زیرین قرار میگیرد. نحوهی آرایش پلکانها نیز در اینجا با بینالنهرین متفاوت بهنظر میرسد. در بینالنهرین پلکانها بطور مستقیم از کف تا بالای معبد ادامه مییابد اما در زیگورات چغا زنبیل هیچیک از پلکانهای اطراف بنا تا قله ادامه نمییابد و برای رسیدن به قله که محل نگهداری تندیس نماد خدای شوش است باید دو بار دور معبد را گشت.
در این معبد برای نخستین بار در تاریخ ایران از لعاب کاشی استفادهشده است. کاشیها خشتهای مربع شکل لعاب داری بودند که با زائدهای که در پشت آنها قرار میگرفته است در ملات گلی بدنی بنا فرومیرفتهاند و روی دیوار محکم میشدهاند. روی این آجرهای لعابدار نوشتههایی به خط ایلامی نیز موجود است که اطلاعات خوبی راجعبه معبد در اختیار باستان شناسان قرار داده است البته ایلامیان هم خط تصویری و هم چندین نوع خط مختلف میخی داشتهاند و کتابهای آنها به چندین خط مختلف نوشتهشده است.
نمونه ای از کاراکترهای خط میخی ایلامی
لوح گلی با خط میخی ایلامی،موزه لور
در جلو معبد در حیاط آن، صفهای استوانهای برپاست که احتمالاً مراسم قربانی در آنجا برپا میشده است. در این قربانگاه نیز از کاشیهای لعابدار لاجوردی منقوش به دوایر سیاه و سفید یا لوزی های سفید استفادهشده است. البته عدهای این مکان را ساعت یا گاهشمار روزانه میدانند.
زیگورات چغازنبیل و جایگاه استوانه ای در حیاط آن
از دیگر نکات قابلتوجه در این معبد تکههای باریک شیشه دور ستونهای در ورودی معبد است که اولین کاربرد شیشه در تاریخ معماری محسوب میشود.
از حفاریهای این زیگورات مجسمه لعابدار یک گاو نیز بهدستآمده که روی آن به خط ایلامی کتیبه ای نوشته شدهاست. این گاو احتمالاً بالای یکی از سردرهای زیگورات قرار گرفته بودهاست.
در شوش، علاوهبر این معبد، ویرانه چندین معبد دیگر نیز یافت شدهاست که البته از لحاظ اهمیت و ارزش باستانشناسی به پای زیگورات چغازنبیل نمیرسند. مثلاً ویرانه دو بنای دیگر شبیه به معبد که آنها نیز از خشت خام اند در هفت تپه پیدا شدهاست.
در ده نو (هوپ شن) ، در نزدیکی شوش، نیز بقایای معبدی متعلق به یکی از الهههای آنها کشف شدهاست. ایلامیان خدایان و الهههای متعددی داشتند که هر یک از آنها معبدی جداگانه داشت.
علاوهبر این آثار معماری و نقوش برجسته، فلزکاری و آثار سفالی زیادی نیز از ایلامیان بدست آمدهاست. سفالهای بهدستآمده از شوش بعضی منقوش و بعضی غیرمنقول شند و بعضی نیز لعاب دارند. در بین آنها جامهای بلند و باریک زیاد دیده میشود. در بین نقوش سفالها میتوان به نقوش هندسی، پیکرههایی از حیوانات تلفیقی، نقوش الهههای باروری و تصاویر زنان رامشگری که دست یکدیگر را گرفتهاند اشاره کرد.
ایلامیان در فلزکاری نیز مهارت داشتند. از آثار فلزی آنها تندیس یک گاو نر با اندام انسان درحال نیایش است. از دیگر مجسمههای فلزی آنها مجسمهی مفرغی ملکهای است که سر آن گمشده، همینطور یک سردیس مسی از مردی ایلامی، دو مجسمهی کوچک از طلا و نقره از دو مرد که هر یک بزی برای قربانی حمله میکنند و صفحهای مفرغی که تندیسهای دو مرد برهنه و دو ردیف تپه و دو ساختمان پله دار روی آن دیده میشود از دیگر آثار فلزی ایلامیان است بهطورکلی آنها به معادن فلزی فراوانی در کوههای زاگرس دسترسی داشتند و همین فراوانی و سهولت دسترسی فلز را به کالای اقتصادی تبدیل کرده بود بهطوریکه آنها در روابط بازرگانی خود با بینالنهرین که با کمبود معادن فلزی روبهرو بود در قبال فراوردههای کشاورزی، ساختههای فلزی دست خود را میفروختند. از میان فلزات در ایران طلا احتیاج به استخراج از معادن نداشت و از آب رودخانهها پیدا میشد.
ایلامیان علاوهبر مجسمههای فلزی مجسمههای گلی کوچکی به شکل نوازندههایی با ساز زهی نیز میساختند. بهطورکلی در ایلام نواختن ساز بسیار متداول بود و این کار در هنگام قربانی و عبادت و تشییع مجسمهی خدایان انجام میشد. تعداد زیادی مجسمههای سفالی کوچک نیز از انسانها و خدایان بدست آمدهاست. یک مجسمهی سنگی هم از یک حیوان تلفیقی، انسانی با سر شیر پیدا شدهاست.
از ایلام مهرهای زیادی نیز بهدستآمده است. مهرهای ایلامیان در آغاز مسطح بودند و بعد بهصورت نیمکره، دکمهای شکل و استوانهای درآمدند که منقش به تصاویر حیوانات تلفیقی، خدایانی با تاجهای شاخدار و بهخصوص صحنههایی از عبادت بودند. از جمله دیگر تصاویر روی مهرهای بهدستآمده از شوش صحنههای شکار و صید ماهی صحنههایی از جشنهای مختلف با گروهی از نوازندگان و خوانندگان و صحنههای ریسندگی و بافندگی و آسیا کردن گندم است. روی یکی از این مهرها تصویر معبدی ابتدایی دیده میشود که بنای چهارگوش و مرتفع دارای ایوان است. مهرهای بهدستآمده از چغازنبیل نیز دارای تصاویر انسانها با نوشتههایی به خط میخی اند مهرها اغلب از سنگهای مختلف مثل سنگ آهک یا مرمر ساخته میشدند اما مهرهایی نیز از شیشه یا قیر طبیعی سیاهرنگ در ایلام پیدا شدهاست. در ایلام از قیر برای ساخت ظروف نیز استفاده میشد.
نقش برجستهها و حجاریهای آنها نیز حائز اهمیت است. از نقوش کندهکاری شده آنها نقشی روی یک لوح سنگی است که از ارگ شوش بدست آمدهاست. در این نقش برجسته بانوی ایلامی دیده میشود که درحالیکه خدمتکارش او را باد میزند مشغول نخریسی است.
نقش برجسته بانوی ایلامی در حال نخریسی، موزه لور
نقش برجسته دیگری که از ایذه بهدستآمده است یکی از شاهان ایلامی را نشان میدهد درحالیکه بر دوش پرستندگان خود سوار است.
نقش برجسته یکی از شاهان ایلامی، ایذه
یکی دیگر از نقش برجسته های ایلامی در ایذه
یکی دیگر از نقش برجسته های ایلامی در ایذه