در سال 331 قبلاز میلاد با حمله اسکندر مقدونی به ایران پادشاهی هخامنشیان منقرض و سراسر ایران به تصرف اسکندر درآمد. البته او سلطنت خود را دنباله سلطنت هخامنشیان معرفی کرد. حتی برای احترام رسوم دربار هخامنشی لباس شاهان هخامنشی را میپوشید و رسم تعظیم در برابر شاهان را به یونانیان تحمیل کرد.
پساز مرگ اسکندر در سال 323 سلوکوس، از سرداران وی، به فرمانروایی ایران رسید و بهاینترتیب دولت یونانی مآب سلوکیان در ایران مستقر شد است. ازآنجاکه سلوکوس یونانی بود کوشید فرهنگ یونانی را در ایران به شکل فرهنگ غالب درآورد، تا حدود یک قرن تلاشهای او و جانشینانش موفقیتآمیز بود و به تبع آن هنر ایرانی در این مدت بهکلی دگرگون شد. درطول این مدت علاوهبر فرهنگ و آدابورسوم یونانی، زبان یونانی نیز در کشور رواج پیدا کرد و چندین شهر یونانی نیز ایجاد شد.
از آثار این دوره ویرانه یک ساختمان در نورآباد اراک است، از معدود ساختمانهای این دوره که طبق اصول معماری هخامنشی ساختهشده است.
در ویرانه بناهایی در استخر، کنگاور و کرخه نیز سرستونهایی یافت شده که طبق اصول معماری یونانی ساخته شدهاند. حتی در پیکرهها، ظروف و سردیسهای مفرغی نیز میتوان نفوذ شیوهی هنری یونانی را مشاهده کرد. در پرستشگاهی مکشوف در شمی در نزدیکی مال امیر دوپیکر که یکی بدون سر است و سه سردیس که یکی از آنها فرمانروایی با تاج از مرمر است یافت شدهاست. در شوش نیز قطعاتی از پیکره یک زن از مرمر و در کرمانشاه قطعاتی از تندیسهای موجودات اسطورهای یونانی بدست آمدهاست.
بعد از مرگ اسکندر ،سلوکیان قدرت را بدست گرفتند. سلوکیان که یونانی بودند در رواج فرهنگ یونانی با واکنشها و مخالفتهایی روبهرو میشدند. پارتیان بیشاز همه در برابر آنها موضع میگرفتند.
رهبر قبیلهی پارتیان اشک نام داشت که در سال 250 قبلاز میلاد سلسلهی اشکانی را بنیان نهاد پایتخت آنها تیسفون بود، شهری در مقابل سلوکیه.
در اوایل این دوره طبیعتاً تلفیقی از هنر یونانی - ایرانی پدید آمده بود و این وضعیت تا روی کار آمدن ساسانیان ادامه پیدا کرد. در واقع باآنکه پارتیان به سنتهای ایرانی و ملی گرایش بیشتری داشتند اما اوایل روی کار آمدنشان هنوز همان شیوههای یونانی در هنر و معماری غالب بود و نفوذ فرهنگ و هنر یونانی بهتدریج کمرنگ شد.
متأسفانه از هنر این دوره اطلاعات زیادی در دسترس نیست، تعداد بناهایی که در این دوره شناخته شدهاند کم است، آنهایی هم که موجود است بیشتر طبق اصول معماری یونانی بنا شدهاند، البته در مورد آثار معماری تأثیر هنر یونانی بیشاز خود بنا در نما و تزیینات ساختمان به چشم میخورد.
از خصوصیات قابل ذکر در معماری این دوره حیاطهای مرکزی چهارگوش با ایوانهایی در چهار طرف آن است. از ایوان نیز در اغلب ساختمانهای آنها استفادهشده است. در واقع ایوان را پارتیان ابداع کردهاند که به دورههای بعدی نیز انتقال یافت ایوانها طاقهای بلندی داشت که تزئیناتی هم روی آنها انجامشده بود، درواقع خصیصه اصلی هنر این دوره همین است.
در معماری پارتی بیشتر از خود ساختمان به نمای آن توجه میشد و دیوارهای نما تزیینات بیشتری داشت. سقف کاخها که در دورههای پیشین صاف بود در این دوره بیشتر بهصورت طاقهای هلالی درآمده بود. در واقع ساخت طاق هلالیشکل از این دوره شروع شد و در دوره ساسانی به تکامل رسید. در آثار معماری اشکانی بهجای ستون از نیم ستونهای تزیینی استفاده میشد. مصالح برای ساخت کاخ از سنگ تراشیده یا نتراشیده، یا آجر با ملاتی از گل و آهک بودهاست. روی دیوارها هم گچبری با نقوش هندسی یا گیاهی انجام میشد و هم در مواردی نقاشی دیواری و برجستهکاری. در گچبریها تأثیر هنر روم و یونان دیده میشود. در زمینه نقاشی دیواری نیز آثار باارزشی از معبدی در کوه خواجه سیستان بهدستآمده است.
پارتیان قومی چادرنشین بودند و بهنظر میرسد همین امر تعیینکننده بسیاری از خصوصیات معماری آنها نیز بودهاست. مثلاً وجود ایوانهایی ازیکطرف باز که به فضای بیرون راه داشتند ممکن است الهام گرفته از خیمههای چادرنشینی آنها باشد این تأثیر حتی در آثار گچبری آنها نیز دیده میشود. نقوش تکرار شونده گچبریها شبیه نقوش روی بافتهای ایلیاتی آنهاست. آنها شهرهای خود را نیز مثل چادرهایشان طبق طرحی دایرهوار میساخته است.
کاخ هترا و صورتکهای گچی روی طاق
از آثار این دوره کاخ هترا (یا الحضر واقع در عراق امروزی) را میتوان نام برد در این کاخ از صورتکهای تمام رخ در نمای ساختمان استفادهشده است.
صورتکهای گچی کاخ هترا، موزه سلیمانیه عراق
اثر دیگر بنای طاق گرا است در دامنهی کوهی در کنار شاهراه کرمانشاه به سرپل ذهاب اما شاید اثر مهم و جالبتوجه این دوره معبد ناهید یا آناهیتا باشد که در کنگاور کنار جاده همدان به کرمانشاه واقع شدهاست. در اساطیر ایرانی آناهیتا ایزد بانوی سرچشمه همه آبهای پاک روی زمین بشمار میرفته است. این معبد در حدود سال 200 قبلاز میلاد ساخته شد و عدم یکپارچگی و انسجام که از مشخصات هنر پارتی است در این اثر نیز به چشم میخورد. مثلاً با اینکه طرح معبد یونانی است اما به شیوه اغلب کاخهای هخامنشی روی یک سکوی سنگی بنا شده و دیوارها نیز چون حصار تختجمشید از سنگهای بزرگ یک تیکه ساختهشده است. از دیگر عناصر ایرانی در معماری این بنا پلکان دوطرفه آنست. این معبد تالار مرکزی وسیعی نیز دارد به مساحت حدود200 مترمربع. تزیینات معماری زیادی در ساخت این معبد دیده نمیشود.
بقایای معبد ناهید در کنگاور
بهطورکلی در هنر پارتی به چهرهپردازی توجه بسیار میشده است و این شیوه تمام رخنمایی برای اولینبار در این دوره اجرا میشود. در این زمینه مجسمههایی از شاهان و شاهزادگان و درباریان پارتی در اندازههای طبیعی انسان باقیمانده است که با چهرههایی از روبهرو و تمامرخ مجسم شو دارند. مجسمهها لباسهای ایرانی به تن دارند که تا پایین پا میرسد با چینخوردگیها و جواهر کاریهایی که در این دوره بسیار متداول شده بود. تعدادی از این مجسمهها که اغلب نیمه شکستهاند از گورهای شمی در نزدیک مال امیر در استان خوزستان پیدا شدهاند که حکایت از هنر اشکانیان در زمینه فلزکاری نیز دارند.
مجسمه مفرغی شاهزاده پارتی، دوره اشکانی، موزه ملی ایران
در این دوره صنایع دستی نیز رونق گرفته بود و عوامل مهمی در تجارت محسوب میشد. از جمله این آثار میتوان به پارچههایی با نقوش و تصاویر اساطیری یونانی اشاره کرد که از عمدهترین کالاهای صادراتی آنها تلقی میشد. از نقره و طلا نیز در بافت بعضی از این پارچهها استفاده شدهاست.
از آثار دیگر سکه ها است که چهرهپردازیهایی روی آنها انجامشده است. همانطوریکه اشاره شد چهره انسان از روبهرو و تمامرخ با چشمهای خیره به نگرنده مجسم میشده است. تا پیشاز این در دوره هخامنشی نقش و تصویری از زن دیده نشده بود اما در این دوره به دلیلی تأثیر هنر یونان تصویر زن را نیز در بناها میبینیم. مهمترین آنها نقش برجستهای از سه ایزد بانو است.
سفالهای باقیمانده از این دوره به دلیل توجه زیاد به ظروف زرین و سیمین ساده و بدون نقشند. ازاینرو شکلهای متعددی از ریتون که بعضی به شکل سر حیوانات اند و آبریزی ندارند و فقط بهمنزله ظرف نگهداری آب استفاده میشدهاند نیز باقیمانده است، همینطور تعدادی خمره، تابوت، گلدان، قمقمه، مجسمه و چراغهای سفالی، تعدادی مهر نیز مربوط به این دوره اند که تصویری از شاهان و حیوانات مربوط به اساطیر یونان روی آنها دیده میشود.
در سال 224 م با غلبه اردشیر بابکان بر اردوان پنجم، آخرین پادشاه اشکانی، امپراتوری ساسانی بنیان نهاده شده که تا سال 642 م نیز ادامه پیدا کردهاست.
ساسانیان بیشتر از اشکانیان به فرهنگ، هنر و سنتهای معماری ایرانی تمایل نشان میدادند. آنها خود را وارثان برحق هخامنشیان میدانستند. هنر این دوره نیز چون دوره هخامنشیان و متأثر از آن هنری درباری و شاهانه بودهاست یعنی نشانه عظمت و شکوه شاهان آن دوره. بههمین دلیل اکثر آثار هنری آنها نیز حاوی تصاویر شاهان و درباریان شان است.
البته تفاوت چندان زیادی میان بناهای ساسانی و اشکانی به چشم نمیخورد. درواقع عناصر زیادی از معماری اشکانی به دوره ساسانی نیز انتقال پیدا کرد، ازجمله حیاط داخلی، ایوان، طاقنما، قوس و طاق زنی بر بناهای مربعیشکل. حتی مقدمه گنبدسازی در این دوره را نیز با توجه به آثار کوه خواجه باید همان دوره اشکانی دانست.
دیوارها در بناهای این دوره هم از سنگهای تراشیده و نتراشیده و هم از آجر ساخته میشدند. در میان این مصالح گچ آهک یا ساروج ریخته میشد. ازجمله تزیینات روی دیوارها گچبری بود که در این دوره پیشرفت زیادی کرده بود، حتی در نمای بعضی کاخها از گچبری استفاده میشد، مثل کاخهای تیسفون و بیشاپور برای گچبری روی دیوارها معمولاً ابتدا آنها را با لایهای از گچ پوشش میدادند، سپس نقوشی روی آنها ایجاد میکردند. گاهی نیز از قطعات گچبری شده قالب میساختند و از آن قطعات شبیه بههم به تعداد زیادی استفاده میکردند. این گچبریها در بعضی آثار رنگآمیزی نیز میشدند. موضوع گچبریها هم شرقی بودند و شامل نقوشی از گیاهان، حیوانات، انسانها و اشکال هندسی میشدند مثل شاخهی درخت مو، درختی که در دو طرف آن دو بز کوهی قرار دارد یا طاووسی شبیه به اژدها.
دیوارها را علاوهبر گچبری با موزاییک کاری، نقاشی دیواری و نقش برجسته نیز تضمین میکردند. در موزاییک کاری بعضی جاها تأثیر هنر رومیان دیده میشود، مثل کاخ فیروزآباد یا کاخ بیشاپور البته بعضی تصاویر موزاییکها، مثل نوازندگان، به سبک ایرانی نقش شدهاند. در زمینه نقاشی دیواری آثاری از شوش بهدستآمده که نقش یک سوارکار را نشان میدهد.
اکثر بناهای ساسانی در نواحی خشک ایران احداث شدهاند و اصولاً بعضی خصوصیات در معماری آنها مثل گنبد، ایوان و طاق گهوارهای بدلیل همین شرایط آبوهوایی اساس معماری ساسانی شدهاست.
جدیترین آثار این دوره که تا حدی خصوصیات معماری آن دوره را نیز نشان میدهد، عبارتاند از کاخ اردشیر اول معروف به قلعه دختر در فیروزآباد، کاخ سروستان، کاخ تیسفون یا ایوان مدائن، ایوان کرخه در خوزستان، تپه میل بین تهران و ورامین، کاخ بیشاپور و چندین آتشکده در نقاط مختلف. بررسی آثار این دوره با مهمترین بنای آن یعنی ایوان مدائن آغاز میکنیم.
ایوان مدائن یا طاق کسرا که در تیسفون در عراق امروزی واقع شده با زمینی به مساحت دوازده هکتار عظیمترین کاخ این دوره محسوب میشود. این کاخ در حدود سال 550 میلادی یعنی در زمان پادشاهی شاپور اول ساختهشده است. این بنا مثل کاخها تختجمشید روی صفه بنا شده و ایوانی دارد با طاقی بیضیشکل و عظیم که برای بار عام بودهاست. نور بارگاه را بیشاز صد و پنجاه دریچه در اطراف تأمین میکردند. گنبد این بنا از نخستین گنبدهای بزرگی بود که در جهان ساختهشده است. در دیوارهای کاخ لولههای سفالی کار گذاشته شده بود تا هوای داخل را خنک و مطبوع سازند. کف تالار کاخ با فرش بزرگی معروف به بهار کسرا یا بهارستان مفروش بودهاست. این فرش که باغی را در فصل بهار نشان میداده از سیم و زر و ابریشم بافته شده بود و جویها و پرندگانش با سنگهای قیمتی و جواهرات مرصع شده بودند. برای نمای بنا در دو طرف ایوان طاقنماهایی قرار داشته و با نیم ستونهای تزیینی در اطراف آنها. از طرح این بنا در زمان اسلام برای ساخت مسجد، مدرسه و کاروانسرا استفادهشده است. بهطورکلی تأثیر هنر ساسانی را ما بیشاز هر دورهای در دوره اسلامی میتوان مشاهده کرد.
طاق کسری یا ایوان مداین، دوره ساسانی
بنای دیگر این دوره کاخ اردشیر اول معروف به قلعه دختر است که در نزدیکی فیروزآباد در نقطهای مرتفع واقع شدهاست. دورتادور بنا حصاری بلند کشیده شده بود و سقف آن نیز بهصورت گنبد و طاق بودهاست. از سنگهای تراشیده در ساخت این بنای سنگی استفادهشده که با ملات گچ رویهم قرار گرفتهاند. در تالار درونی آن نیز گچبریهایی دیده میشود. این بنا ایوانی بزرگ دارد با تاق گهوارهای که سرسرایی بود برای ورود به تالار بار عام. اتاق شاه نیز بنای چهارگوشی بود که بهجای سقف گنبد داشتهاست. ساخت بنای چهارگوش با پوشش گنبد در واقع به مشخصهای برای معماری این دوره تبدیل شده بودهاست.
کاخ اردشیر بابکان، فیروز آباد دوره ساسانی
کاخ سروستان نیز از دیگر بناهای این دوره است که در زمان بهرام گور ساختهشده است. مصالح این کاخ سنگ و ساروج است. در پشت بنا حیاطی وجود دارد. یک ایوان هم دارد که به تالاری مربعی با سقفی گنبدی (قبه) منتهی میشود.
کاخ سروستان دوره ساسانی
در شهر بیشاپور که از پایتختهای ساسانیان بوده و ویرانههای آن اکنون در نزدیکی کازرون در استان فارس بهجایمانده نیز چندین بنا کشفشده است ازجمله بقایای مدرسهای برای طلاب علوم دینی و معبد آناهیتا که با الهام از سبک معماری دوره هخامنشی با سنگهای بدون ملاتی که با بستهای آهنی بههم وصل شدهاند ساخته شدهاست. این بنا به شکل مکعب است و روی هر یک از دیوارهای آن چهار مجسمهی گاو نصب شدهاست.
ساسانیان علاوهبر کاخها تعدادی بنای مذهبی ازجمله آتشکده نیز احداث کرده بودند. از آن در حدود بیست و چهار آتشکده در گوشهوکنار ایران باقیمانده است، ازجمله معروفترین آنها آتشکده فیروزآباد است که به دستور اردشیر اول ساختهشده است، همینطور آتشکده تپه میل بین تهران و ورامین، آتشکدهای نزدیک کاشان، آتشکده کنار سیاه در فارس، آتشکده نیاسر در کاشان، آتشکده آذرگشسب و آتشکده قصرشیرین، که البته در جنگ ایران و عراق تخریب شدهاست، از دیگر آتشکده های این دوره اند.
آثار حجاریشده روی صخرههای دور از دسترس نیز از دیگر آثار ماندگار دوره ساسانی اند موضوع اغلب آنها شبیه بههم است، تاجگذاری شاه، پیروزی شاه بر دشمنان، اعطای منصب شاهی از جانب مقامی ربانی مثل اهورامزدا و صحنههایی از شکار که هدف همه به نوعی بازگوکننده عظمت شاهان آن دوره بودهاست. تمام نقش برجستههای این دوره در فارس اند بجز طاق بستان و البته کتیبههای سلماس.
یکی از کهنترین و بزرگترین نقش برجستههای این دوره که به اردشیر اول نسبتدادهشده در فیروزآباد است که صحنهای از پیروزی اردشیر را بر آخرین شاه اشکانی نشان میدهد. در این اثر اردشیر با نیزهی خود اردوان پنجم را از اسب سرنگون کردهاست. اثر دیگر در نقش رستم است که والرین امپراتور روم را نشان میدهد که زیر پای اسب شاپور اول بر زمین زانو زده است.
پیروزی شاپور اول بر والرین امپراتور روم، نقش رستم دوره ساسانی
در نزدیکی فیروزآباد نیز نقشی از مراسم تاجگذاری بنیانگذار این سلسله بهجای مانده است. در این نقش اهورامزدا نشان سلطنت را به اردشیر عطا میکند در نقش برجسته معروف به نقش رجب نیز اهورامزدا حلقه سلطنتی را در دست راست و عصای شاهی را در دست چپ گرفته و هر دو را به اردشیر میدهد. صحنه دریافت حلقه قدرت از اهورامزدا در نقش برجستهی دیگری در نقش رستم نیز تکرار شه شدهاست.
اعطای حلقه شاهی به اردشیر اول توسط اهورامزدا، نقش رستم دوره ساسانی
اعطای حلقه سلطنت به شاپور دوم توسط اهورا مزدا و میترا، طاق بستان، دوره ساسانی
هنر قالیبافی نیز در این دوره از رونق فراوانی برخوردار بودهاست. از جمله آنها فرش بهارستان است که به آن اشاره شد. نقوش قالیها و سایر بافته های دسته هنرمندان دوره ساسانی مثل پارچه ها شامل تصاویری انتزاعی و هندسی، نقش گلوگیاه، ه حیوانات، پرندگان و صحنههایی از شکار بودهاست. نقش دو شیر مقابل هم یا عقابهای دوسر یا پرندگانی که گردن آنها درهم پیچیده شده از روی نقوش همین پارچههای ساسانی به سرستونها و پیشانی کلیساهای قدیم اروپا بهخصوص فرانسه راه یافته است. بهعلاوه در کلیساهای بزرگ اروپا از این پارچهها به جای پرده و دیوارپوش استفاده میشدهاست. این نقشها بهقدری زیبا بود که حتی کشوری مثل چین که خود سرزمین ابریشم نامیده میشده از آن نقشها تقلید میکرده است. رونق این صنعت تا حدی به این سبب بود که ایران بر سر راه چین و روم واقع شده است، چین بزرگترین تولیدکننده ابریشم و روم بزرگترین مصرفکنندهی آن. پس بهناچار تولیدات چین برای ورود به روم از ایران میگذشته است. (این مسیر انتقال ابریشم از چین به روم که از ایران عبور میکرده بعدها بنام جاده ابریشم شهرت پیدا کردهاست) . اما بعد از مدتی ایران که در ابتدا فقط نقش ترانزیت را بهعهده داشت خودش نیز منسوجات ابریشمی را تولید و حتی صادر میکرد تاآنجاکه بعد از مدتی تمام پارچههای ابریشمی روم بهجای چین از ایران وارد میشدند.
پارچه ابریشمی متعلق به دوره ساسانی
آثار فلزی باقیمانده از این دوره نیز شامل ظروف مختلف ازجمله ظروف ریتون شکل، گلدان، زیورآلات و مجسمهی جانوران بودند با نقوشی از گلوگیاه، حیوانات افسانهای، پرندگان، صحنههایی از شکار، مراسم مذهبی، مجالس ضیافت و نقوش شاهی مثل اعطای منصب شاهی و تاجگذاری شاهان.
ریتون طلایی به شکل سر اسب دوره ساسانی، موزه رضا عباسی
در این دوره نیز چون دورههای پیشین مهرها از بهترین سنگها ساخته میشدند و مهرهایی به شکل انگشتر نیز از این دوره باقیمانده است که اغلب از عقیق قرمز ساخته میشدند و حکاکی روی آنها با مته مکانیکی انجام میشد. در نقش مهری از بهرام چهارم که اکنون در موزه بریتانیا نگهداری میشود و شاه با نیزه بلندی که در دست دارد بر سر دشمن میزند. مهر دیگری به شکل انگشتر نیز با نقش نیمرخ قباد اول اکنون در گنجینه کتابخانه ملی پاریس نگهداری میشود. مهری نیز از همسر یزدگرد دوم بنام ملک دنیک موجود است که تصویر نیمتنه ملکه روی آن دیده میشود.
همونطور که مشخص است در این دوره در اکثر زمینههای هنری پیشرفت چشمگیری دیده میشود، تنها صنعت سفالسازی بود که رونق زیادی نداشت. سفالهای این دوره که بعضی ریتونهای به شکل حیوانات کامل بودند اغلب بهصورت ساده و یکرنگ ساختهشده بودند.