آتشکده های ایرانی

آتشکده ها و یا چهار تاقی های ایرانی

 آتش در دوران تاریخی ایران

 آتش در ایران پیش‌از اسلام عنصری مقدس بوده و در عقاید زرتشتیان مظهر فروغ ایزدی و سپر اهورامزدا به شمار می‌آمده و جنبه الوهیت داشته است. همانند دیگر ایزدان زرتشتی، ات گشنیز دعایی ویژه دارد که آتش نیایش خوانده می‌شود. در منابع متأخرتر دوره‌ی ساسانی، آتش هفتمین مخلوق از مخلوقات هفت‌گانه گیتی (مخلوق این‌جهانی) به شمار آمده‌است.

 در اغلب آیین‌های دینی زرتشتیان، آتش حضور دارد و اهمیت آن تا آن‌جاست که از دیر زمان به غلط زرتشتیان را آتش‌پرست نامیده‌اند. از جمله کاربردهای دینی آتش، استفاده از آن در آزمایش‌های دینی (ور) است که متهمان را از آن گذر می‌دادند تا اگر گناه کارند، آتش آنان را نابود کند و اگر بی‌گناهند، نجات یابند. نمونه‌ی از آن را در داستان سیاوش (شاهنامه) و در داستان ویس و رامین می‌یابیم.

 در دین زرتشتی کنونی آتش چنان مقدس است که نه اشعه خورشید را باید گذاشت که بر آن بیفتد و نه چشم کافری آن را ببیند. درباره‌ی آتر (آتش) فقط چند اسطوره به ما رسید. یکی از این اسطوره‌ها که در سرود قدیمی زامیاد آمده‌است، ستیز میان آتر و غول اژدی هاک را بر سر فره ایزدی روایت می‌کند. اژدی هاک سه پوزه بد آیین که تجسمی از هوس ویرانگر برای به چنگ آوردن فره ایزدی به تاخت تا آن را خاموش سازد. آتر نیز برای بدست آوردن آن شتافت و آن فره دست‌نیافتنی را نجات داد. اما اژدی هاک که همچنان از پس می‌تاخت و ناسزا می‌گفت، به فریاد برآورد که اگر آتر فره را به دست آورد، بر او خواهد تافت و نخواهد گذاشت که دیگر روی زمین بدرخشد.

 چون آتر دچار تردید شد، اژی تاخت تا فره را به دست آورد این‌بار نوبت آتر بود که زبان به تهدید بگشاید. به هاکه ( ضحاک) هشدار داد، ای اژدهای سه پوزه باز گرد، اگر آن فره دست‌نیافتنی را به چنگ آوری، بر پشت تو زبانه کشم و در دهان تو شعله افکنم که د دیگر هرگز نتوانی بر روی زمین آفریده اهورا گام برداریم.

 زرتشت به آتش جنبه اخلاقی و معنوی داد و آن را علامت و نشانه زنده‌ای از پاکی و طهارت دانست. با توجه به احترام به آتش انسان متوجه قدرت و وجود راستی و پاکی و لزوم یاری و پشتیبانی و تقویت آن می‌شود. یکی از صفات زرتشت آتش است که در اجرای آیین تواناست و آیینش سلامت می‌آورد. به خلاف آیین دشمنان که بیماری آور است، آتش کانون خانواده، اولین وسیله آسایشی است که به میهمان تعارف می‌شود، و نیز خدایی است که در میان مردمان می‌زید و ازاین‌رو مهمان نخست هم خود اوست.

 برافروختن آتش در مکان و زمانی مناسب، جمع شدن بر گرد آن و اعلان این معنا که او جلوه نور الهی است، بدین معناست که فرد عقیده‌ای نیک درباره اهورامزدا دارد.

 پارسیان سه نوع آتش دارند که بنا بر اهمیت مرتبه، عبارت‌اند از آتش بهرام، آذران و دادگاه. آتش بهرام با تشریفات خاصی از شانزده آتش مختلف تهیه و تطهیر می‌شود و بعد آن را در جایگاه یا تخت شاهی می‌نشانند. برای نشاندن آتش آذران تنها چهار نوع آتش خانگی

کافی است و مراسم تطهیر و تقدیس آن ساده‌تر از آتش بهرام است.

 آتش دادگاه تنها از یک آتش به‌سادگی تهیه و تطهیر و تقدیس می‌شود. نگاهداری این آتش را هر بهدینی می‌تواند برعهده گیرد.

 آذرو ( آدروک) به آتش‌های مرتبه پایین اطلاق می‌گردد که می‌توانند در هر جا و نیز در آتشکده نشانده شود. اگر این آتش در دادگاه (جای مقدس مخصوص آتش) نشانده می‌شد، آن را با عنوان مطلق آتش می‌نامیدند.

 در دین گوید که پنج گونه آتش آفریده شده‌است که آتش برزی سوه، آتش هو فریان، آتش اوروازشت، آتش وازشت، آتش اسپنیشت است. برای خدمت آذران لااقل دو مغ ضرورت داشت، و آتش بهرام را هیاتی متعدد به ریاست یک موبد نگه‌بانی می‌کرد. لکن معظم‌ترین و بالاترین همه این‌ها سه مظهر بزرگ آتش علوی را دانسته‌اند بنام آذر فرنبغ (آتش موبدان) ، آذر برزین مهر (کشاورزان) و آذر گشنسب (جنگاوران شاهی) .

 به نوشته کریستین سن با وجود این‌که به این سه آتش توجهی خاص می‌کنند، اما بسیاری از آتشکده‌های آذر بهرام نیز از اکرام و اعتبار کثیری برخوردارند، به‌ویژه آن‌ها که بنا و انشایشان به یکی از رجال افسانه‌ای عهد اساطیر یا به شخص شخیص زرتشت نسبت‌داده‌شده بود، مانند آتشکده‌ی شهر توس و آتشگاه شهر نیشابور و بیت نار شهر ارجان فارس و آتش کرکویه در سیستان و آتشکده کویسه بین فارس و اصفهان.

 آتش بهرام باید همواره حتی در شب با شعله‌های درخشان و فروزنده بسوزد. مراسم و عبادات خاصی برای احترام و بزرگداشت آن به عمل می‌آید و در آغاز هر پنج‌گاه چوب‌های خوش‌بو داخل آن سوزانده شود. فقط موبدی که از هر لحاظ حائز صلاحیت کامل باشد می‌تواند وارد حریم آن آتش شود و فقط ادعیه و نیایشی که مربوط بدان آتش است باید در جوار آن حفظ و تلاوت گردد. بهدینان و موبدان معمولی فقط می‌توانند آتش بهرام را از میان پنجره‌های مشبکی که در دیوار حریم آتش قرار دارد ببینند و از همان‌جا ادعیه و نیایش خوانده و چوب‌های صندل خوش‌بو نثار نمایند.

 به‌همین گونه ماه و آتش بهرام یا آتش آذر را بامداد و نیمروز و عصر، نماز و ستایش می‌کردند.

 آتشکده‌ها از آغاز تا حاکمیت اسلام در ایران

 خرابه‌های آتشکده های بسیاری از زمان هخامنشیان بر جای مانده است. آتشکده نوبهار بلخ محل عبادت و اعتکاف مقدونیآن و بزرگ‌ترین و گرامی‌ترین پرستشگاه‌های ایران بود و تا فرمان اردشیر بابکان توسط پادشاهان همیشه آباد و با رونق نگه‌داری می‌شد.

 کتیبه‌ی شاپور مهم‌ترین مأخذ تاریخی سیاسی ایران در سده سوم میلادی است که در آن از اداره‌ی کارهای دولتی و تاریخ دودمان ساسانی سخن رفته است. کتیبه کرتیر نیز همانند آن یکی از عمده‌ترین منابع در زمینه مذهب و آیین ساسانیان است. با این مقدمات دریافت می‌شود که در دوران شاهنشاهی ساسانی شریعتی به وجود می‌آید که ضمن براندازه پاره‌ای از آیین‌ها و برخی دیگر را با تغییر یا دگرگونی پذیرفته و آن را متداول و همگانی کرده‌است که از جمله تبدیل مکان مقدس آتش چهارگوش به چهارطاق است. بدین‌ترتیب مشاهده می‌شود که پیکره‌ها و تندیس‌های مذهبی شرکای سامی و یونانی و رومی پارتیان از پرستشگاه‌های آن زمان برچیده و منسوخ شده و به‌جای آنها آتشدان های عظیم که بر یک سکو قرار دارند نهاد شده‌است.

 همچنین در نقوش برجسته قبور سلطنتی هخامنشیان در نقش رستم آتشدان هایی دیده می‌شود، که بر فراز آن آتش مقدس در اشتعال است. دراصل میزی بود، که قربانی را روی آن می‌نهادند. دو آتشدان عظیم، که بر یک سکوی صیقلی قرار دارد، در صخره‌های نقش رستم از سنگ یکپارچه تراشیده شده‌است. قسمت فوقانی آن، دندانه‌دار است. ظاهراً متکی به چهار ستون می‌باشد که به‌طور برجسته در سنگ نقر کرده‌اند. کم‌کم در دین زرتشت این قاعده مقرر شده که آفتاب بر آن نتابد و بنابراین، سبک جدیدی در ساختمان آتشکده معمول شد. اتاقی مطلقاً تاریک در وسط بنا می‌ساختند که آتشدان در آن قرار داشت. به گمانی، ساختمان سنگی که در برابر قبور سلاطین هخامنشی در نقش رستم دیده می‌شود از این نوع آتشکده‌ها است.

 پرستشگاه زرتشتیان که آتش در جایی خاص از آن قرار دارد، مهم‌ترین آیین‌های دینی در آن و در برابر آن انجام می‌گیرد. اطلاعات ما از آتشکده‌ها، از دوره ساسانی و اسلامی است. مقدس ترین قسمت هر آتشکده، جایی‌که آتش در آن نگاهداری می‌شود، اتاقی کوچک مکعب یا مکعب مستطیل شکلی است بنام گنبد (در اصطلاح زرتشتیان ایران) ، یا آتشگاه (در اصطلاح زرتشتیان هندوستان) ، اصطلاح گنبد در این مورد در زبان پهلوی نیز رایج بوده‌است. این‌گونه آتشکده‌ها دارای دری است که موبدان برای خدمت به آتش از آن در وارد اتاق آتش می‌شوند. آتشکده‌های قدیمی یزد و کرمان دارای اتاق بزرگی است که عبادت‌کنندگان در آن اجتماع می‌کنند و آتش در اتاقی مجزا با دیوارهای ضخیم به‌دور از چشم پرستش کنندگان نگه‌دار وی می‌شود.

 آتشکده پر از بوی کندر و سایر مواد معطر بود. یک نفر روحانی برای‌اینکه از نفس خود آتش را نیالاید، دهان‌بند، که به زبان اوستایی بی تی دان (پنام) گویند بسته و آتش را با قطعات چوبی، که با مراسم مذهبی تطهیر شده بود، مشتعل نگاه می‌داشت. این چوب غالباً از نباتی موسوم به هذان آی پتا بود. باری آن  روحانی دم‌به‌دم به وسیله دسته چوبی، که برسم می‌خواندند و مطابق آداب خاص بریده و تهیه می‌شد، آتش را به‌هم می‌زد و مشتعل می‌کرد و ادعیه معینی را زمزمه می‌کرد. سپس روحانیون هوم نثار می‌کردند. در اثنای تلاوت ادعیه مقدس یا سرودن قسمت‌های اوستا، روحانیون شاخه‌نبات هوم را پس‌از تطهیر در هاون می‌کوبیدند. اجرای این امر مستلزم تشریفاتی طولانی و پیچیده بود، که بایستی دقیقاً مطابق با دستورالعمل انجام می‌شد، بعد از تهیه هوم آن را نثار می‌کردند.

 در آتشکده روحانیون ادعیه مقرر پنج گاه روز و تمام اعمال مذهبی را به‌جا می‌آوردند، خصوصاً هنگام اعیاد شش‌گانه سال، که گاهان بار نامیده می شد و در فصول معین انجام می‌گردید. جشن جنبه‌ی باشکوهی می‌گرفت. اشخاصی، که در زمره روحانیون نبودند، همچنین در آتشکده‌ها راه داشتند و مکلف بودند به آن مقام رفته دعای آتش نیایش را بخوانند. مردم معتقد بودند که هر کس در روز سه بار به آتشکده برود و دعای آتش نیایش را بخواند، صاحب ثروت و فضیلت می‌شود. منظره‌ی اتاق‌های تاریک، که آتش در آتشدان افروخته بود و آلات فلزی در پهلوی آتش می‌درخشید و ظرف‌ها و هاون ها و انبرها و برسم‌دان (آلتی به شکل هلال ماهرو، برای نگه‌داری برسم) در آن‌جا قرار داشت و آواز طولانی روحانیون، که گاهی به صدای بلند و لحن دلکش و گاهی با آهنگ پست زمزمه می‌کردند و صورت ادعیه را به اندازه‌ی دفعاتی که برای هر وقت مقرر بود، تلاوت می‌نمودند، حضار و مؤمنان را مبهوت می‌کرد و به حال جذبه افکند.

 در متون اسلامی از آتشکده‌ها بسیار نام‌برده شده‌است. در ملل و نحل شهرستانی آمده نخستین آتشکده‌ای که فریدون بنا کرد، آتشکده‌ای است در طوس و دیگری در بخارا بنام بردسون است. بهمن آتشکده‌ای در سیستان بنام کرکو ساخت. در بخارا آتشکده‌ای بنام قبادیان و میان فارس و اصفهان آتشکده کویسه است که کیخسرو آن را بنا کرد.

 اصطخری از آتشگاهی بنام کاریان نزدیک برکه جور نام می‌برد. او از آتشگاهی دیگر بر در سابور به نام شبرخشین و آتشگاه کازرون بنام چفته، و در شیراز از آتشکده‌ای بنام مسوبان یاد می‌کند. مسعودی روایت می‌کند، نخستین کسی که گفته‌اند آتشکده ساخت فریدون شاه بود که وی گروهی را دید که آتشی را احترام می‌کردند و به پرستش آن می‌پرداختند و چون درباره علت پرستش آن از ایشان پرسید گفتند آتش واسطه‌ی میان خدا و مخلوق است و از جنس خدایان فورانی است... وقتی فریدون آگاه شد گفت تا از آن آتش به خراسان ببرند و آتشکده توس را ساخت و آتشکده بردسوره نیز در بخارا ساخته شد. نیز می‌گوید به‌روز دوم حکمرانی اردشیر آتشکده‌ای به نام بارنوا ساخته شد. او از آتشکده قسطنطنیه نیز نام می‌برد.

 در تاریخ سیستان گفت‌وگویی میان اهالی آن‌جا و سپاه اسلام آمده که حکایت از آن دارد که سپاهیان مسلمان متقاعد شده‌اند که آتشکده، حکم محراب عبادت آنان را دارد و با این گفتار که همه معاهدند، میان معبد و جای ایشان چه فرق کنیم. در دوران بنی‌امیه رفتار سوء کارگزاران اموی باعث چپاول ها و ایجاد رعب و وحشت مردم می‌شد. گاه در جریان فتوحات تنها بدلیل دستیابی به غنیمت‌های بی‌شمار، آتشکده‌ها، دست‌خوش غارت می‌شدند، مانند غارت آتشکده‌های کاریان و فیشجان در فارس. بسیاری از آتش‌های مقدس خاموش شد. عبیدالله پسر زیاد بن ابیه پس‌از پدر ولایت دار عراق شد و شیوه پدر را دنبال کرد. بنی‌امیه برخلاف تعهدات و پیمان‌های سابق به انهدام و ویرانی آتشکده‌های ایران نظارت می‌کردند. هدف اصلی آن‌ها تهدید زرتشتیان بود تا با فشار آوردن بر این نقطه حساس ایمانی، کسب درآمد و زراندوزی کنند، زیرا هر آتشکده‌ای می‌توانست از اهل محل به اندازه‌ی کافی پول جمع کند و باج بدهد تا از انهدام و خرابی مصون بماند. گفته‌شده است از این محل، چهل میلیون درهم جمع‌آوری شد. آتشکده‌ها  قبل و بعد از اسلام معمولاً محلی برای درس و بحث نیز به شمار می‌رفتند. ابن ندیم به شمار زیادی از کتاب‌های پهلوی و هندی اشاره کرده‌است که از دستاوردهای همین مراکز می‌باشد. آتشکده ایزج (میان راه اصفهان به خوزستان) تا زمان هارون‌الرشید 160 تا 192 قمری هنوز روشن بوده‌است.

 از قرن چهارم هجری قمری که مصادف با دوره اوج و شکوفایی نوشته‌های نویسندگان اسلامی است، اخبار بسیاری در اختیار است که حکایت از فعالیت آتشکده‌ها دارد. بنابر گزارش ابن حوقل جنوب ایران، مناطق فارس و خوزستان یکی از عمده مناطقی است که آتشکده‌های بسیار داشت. در قرن چهارم هجری استخر فارس آتشکده ای خاموش داشت که به نام مسجد سلیمان بن داود نزد مردم معروف بوده است. بگفته اصطخری در قرن چهارم هیچ ناحیت و شهری بی آتشگاه نیست و آن را حرمت دارند. برخی از آتشکده های ایران پس‌از اسلام به مسجد تبدیل شده‌اند.

 چهار طاق ساختمان اصلی آتشکده ها

 آتشکده‌های هخامنشیان و پارتیان بر فراز برج‌های چهارگوش و فضای سرباز و اطراف بسته می‌شد و چهارطاقی‌های ساسانی از چهار طرف باز و بر فراز آن‌ها گنبد قرار داشت که این چهارطاقی ها یا در معابد قرار داشتند چون قصرشیرین، بیشاپور، تخت سلیمان یا آتشگاه های رسمی و سلطنتی و مستقل و بانفوذ بوده‌اند. چهار طاق‌ها بیشتر در فارس، خوزستان، سیستان، تهران، خراسان و کرمان وجود دارند.

 بنیان آتشکده‌های دوران ساسانی از بنای آتشکده چهارگوش مشحون از طاق هلال هترا و مکان آتش مقدس چهار وجهی کوه خواجه آغاز شد بنابراین در پایان دوره اشکانیان این پدیده‌ی جدید را که چهارطاق نامیده شده‌است، پی افکنده‌اند. شاید بتوان هیئت آن را ملهم از دو برج حجاری‌شده نقش رستم و تخت‌جمشید و قلعه بان نزدیک دهکده ی لار و در دامنه قله دماوند دانست.

 ایرانیان به مدد استفاده از آجر پخته و به‌خصوص ملات ساروج گنبدهایی با دهانه وسیع برپا داشته‌اند (کاخ فیروزآباد قطری برابر با 30/13 سانت و سروستان قطری برابر با 80/12 سانت است) . آن‌ها به یاری گوشواره‌ها، نقشه‌ای مربع را به طرحی هشت ضلعی که خیلی به دایره نزدیک‌تر است تبدیل و به سهولت طاق را بر این بنای هشت ضلعی نهادند. بنای گنبد روی گوشه بندی ها (که هنوز هم معمول است) خاص معماری ایرانی است.

 بنابراین آتشکده‌های کوچکی در سراسر شاهنشاهی به‌صورت چهارطاق به وجود آمد. در این زمان در بنای آتشکده ها تغییراتی صورت‌گرفته است. مثلاً در بیشابور یک تالار مرکزی به‌صورت آتشکده مربع و محصور به چهار دالان (چهار قاپو) به‌وجودآمده است. در این‌جا طرح نسا و آشور نفوذ خود را گسترده و اصول حیاط‌های چهار ایوانی بازسازی شده‌است. یک تالار سه ایوانی که در شرق تالار بزرگ و به یک حیاط بزرگ مشرف است هم جایگاه آتش و هم پرستشگاهی برای آناهیتا در بیشابور به وجود آورده است. بنا که به‌صورت مربع است شامل تالار چهارضلعی است و چهار در ورودی دارد که در آن را چهار دالان قرار گرفته است و در آن‌ها جوی‌های کوچک آب وجود دارد. ورود به این پرستشگاه با یک پلکان طویل صورت می‌گیرد درست برعکس پرستشگاه کنگاور که از پلکانی بر آن صعود می‌کردند.

 برخی معتقدند بسیاری از این چهارطاقی‌های منفرد، علامت بوده‌اند نه معبد. آتشکده‌های چهارگوش با فرم‌های ساده به‌مرور تبدیل به بناهای باشکوه و بزرگ شدند که از میان آن سه آتشکده بزرگ در تاریخ نام آورتر از سایر بناها شده‌اند.

 شیپمان چهار طاق‌های دوره ساسانی را به دو گروه تقسیم می‌کند، گروه نخست، چهار طاق‌هایی که با ساختارهای بزرگ در ارتباط هستند مثل تخت سلیمان و کوه خواجه و گروه دوم، چهار اتاق‌های منفرد که گاه آتشگاه و سایر اتاق‌های فرعی نیز به آن‌ها اضافه شده‌است.

 اصطلاح ساختمانی چهارطاق دراصل بنای چهارگوشی است با شکل متقارن چهار وجهی و با قاعده مربع که از چهارپایه یا چهار طاق تشکیل شده و گنبدی به واسطه چهار فیلپوش بر روی آن‌هاست ساخته‌شده است. بنابراین در تعریف عمومی چهارطاقی که ناظر بر سبکی در معماری است، آن بخش از بنا را که به‌صورت چهارپایه یا چهار طاق ساخته‌شده و معمولاً اتاق مرکزی بنا است چهارطاقی یا معماری چهارطاق می‌نامند.

 هوف چهار طاق‌های ساسانی را به چهار گروه تقسیم کرده‌است.

 ۱. بعضی نمونه‌ها درحقیقت سایبان‌های باز است که می‌توان آن‌ها را بدون استثنا سایبان هایی بر روی قبور اسلامی دانست.

 ۲. چهارگوش گنبددار با چهار دهانه زیر چهار قوس که با دیوارهای نسبت‌ به فضای خارجی تعبیه شده‌است.

 ۳. مربع گنبددار با چهار دهانه که اتاق‌های دیگر آن را احاطه کرده‌است.

 ۴. مربع گنبددار با چهار دهانه محاط در دهلیزها. این نوع چهارطاقی ها از اختصاصی‌ترین نوع چهار طاق‌های ساسانی است.

 ساختار آتشکده‌ها

 فلامکی چهارطاقی‌های ایران را به چهار گروه تقسیم کرده‌است. گرچه مثالی برای گروه‌ها نیاورده، اما می‌توان این دسته‌بندی را چنین برشمرد:

 گونه اول، این آتشکده‌ها براساس ویژگی‌های شکلی که دارد آتشکده‌های گشوده معرفی شده‌است. فضایی است با یک گنبد ساده و سطح آمد و شدها در چهار سمت یا چهار جهت متقارن عمود بر یکدیگر باز است. فضای ورودی آتشکده دارای چهار کنج است. در صفحه میانی و قطب این فضا آتشدان و شعله‌های فروزان آتش قرار دارد، نوع ساختمان این‌گونه بناها به شکلی است که در صورت از دست دادن حتی یکی از چهار ستون اصلی بنا با سه ستون دیگر پابرجاست. از نمونه این آتشکده‌ها می‌توان به آتشکده نیاسر و جره اشاره کرد.

 گونه دوم، در فضای درونی این آتشکده‌ها تفاوت چشمگیری نسبت‌به گروه نخست دیده نمی‌شود. تفاوت اصلی در هیات و ترکیب بیرونی است. پیکره الحاقی نسبتاً کوچک و ساده‌ای در سه یا چهار سمت به بنا اضافه شده که برای تشریفات و مراسم مذهبی است. این بخش کوچک از ساختمان در آستانه‌ی آن ساخته‌شده است. فضای سرپوشیده مرکزی آتشکده در یک سمت ورودی اصلی دارد و در سه سمت دیگر باز گذاشته شده که نمونه آن آتشکده بازه هور و کراته است.

 گونه سوم، این‌گونه فضای باز و محصوری که گویا در آغاز شکل منظم هندسی نداشته و به کارهای معمولی پیش و وابسته به نیایش اختصاص داشته است (گردهمایی و نذرها، قربانی کردن و آماده‌سازی آن، نگه‌داری وسایل و سکونت به‌منظور حفاظت از آتش مقدس) همانند حیاط وسیعی به‌نظر می‌رسد، این فضا دربرگیرنده‌ی بنای ساختمانی متراکمی، ویژه پاسخ‌گویی به تمام انواع کاربردها بوده‌است. بنای اصلی ویژه نیایش جمعی است، که آتشدان و آتش را در قطب و قلب خود دارد. این قسمت با بخش‌های ساختمانی دیگری که نسبت‌به آن کاربردی فرعی دارند و ابعاد و شکل‌های نه‌چندان متفاوت درمی آمیزد و در واقع این ادغام، مهم‌ترین وجه تمایز بین این‌گونه آتشکده با دو گونه‌ی پیشین است. از این‌گونه می‌توان به آتشکده‌های تل جنگی، نقاره‌خانه، کنار سیاه اشاره کرد.

 گونه چهارم، آتشکده در بناهای ساختمانی نسبتاً ظریف و یا درون دیوارهایی محصور است. ساختمان به شکلی اصلی و ساده‌اش، درون محوطه‌ای باز و چهارگوشه بنا شده و تمام ویژگی‌های معمارانه ای را که ما در گونه‌ی نخستین دیدیم حفظ کرده‌است. نمونه این نوع آتشکده‌ها تخت سلیمان و قصر شیرین است.

 براساس مطالعات انجام‌شده پیرامون آتشکده‌های موجود در ایران، پنج شکل ساختمانی را می‌توان برای آن‌ها معرفی کرد :

شکل نخست، چهارطاقی‌های ساده است. بناهایی منفرد با چهار پایه به‌صورت مربع که چهار فیلپوش یا گوشواره، مقطع چهارضلعی را به مقطع هشت ضلعی تقسیم کرده‌است. چنانچه بناهایی در کنار این چهارطاقی منفرد وجود داشته باشد، غالباً در کنار و اطراف بنا ساخته‌شده و اتصالی بین این چهار طاق‌ها ندارند. حصاری در اطراف این بناها نیست و این ساختمان با ساختمان‌های هم‌جوار نمی‌تواند در یک مجموعه قرار گیرد. این‌گونه بناها یا در فراز کوه‌ها یا کنار جاده‌ها احداث شده‌اند. اکثر آتشکده‌های موجود در ایران از این نو می‌باشد. از جمله آن می‌توان از فیشور (لار) ، گنبد، چهارطاقی بیشاپور، کازرون، جره، منصورآباد، ملک، تل جیران، بر چشمه، مرودشت، خیرآباد، طبل خانه، پشتیل مایی، کوشک قانی فر، مهر وار پیل، چنگیه، گیلان غربی، نیاسر، نطنز، شیرکوه، نخلک، نویس، کرمجکان، قم، میل میلونه، لنگرود، نگار، برچین، ده شیخ، علی‌آباد و درباغ را نام برد.

 

چهار تاقی فیشور، ساسانی

چهار تاقی فیشور

چهار تاقی فیشور، ساسانی، شهرستان اور

 

چهار تاقی خیرآباد

چهار تاقی خیرآباد

 

چهار تاقی نیاسر

چهارتاقی نیاسر،شهر نیاسر کاشان

 

فیلپوش چهار تاقی نیاسر

فیلپوش چهار تاقی نیاسر،شهر نیاسر کاشان

 

چهار تاقی کازرون

چهار تاقی کازرون

  

شکل دوم، چهار طاق‌های دهلیز دار است. این بناها شبیه بناهای نوع اول است. با این تفاوت که دهلیز یا دالان طواف دورتادور چهارطاق را فراگرفته است. عرض این دالان از یک تا دو متر است و سقف آن با طاق هلالی یا گهواره‌ای پوشانده شده‌است. معمولاً مردم برای نیایش و اجرای مراسم آتش دور تا دور اتاق مربع‌شکل که آتشدان در مرکز و دقیقاً زیر گنبد است، از طریق دالان، طواف می‌کردند. این شکل ساختمانی بعد از شکل نخست متنوع‌ترین آتشکده‌های ایران است. آتشکده‌های مشمول این گروه شامل کراته، نودران، تل قراول، آذر جو، ظهرشیر، ماهفرخان، علی وطنی، مزایجان، چهارده، دره شهر، سه پا، بازه هور می‌باشد.

 

چهار تاقی بازهور

چهار تاقی بازه هور، جاده مشهد به تربت حیدریه روستای رباط سفید

شکل سوم، بنای چهارطاقی آتشکده در یک مجموعه وسیع ساختمانی قرار دارد. این ساختمان‌ها شامل مجموعه‌ای از رواق‌ها، حیاط، اتاق‌های متعدد، و حتی چهارطاقی‌های دیگر است. بعضا مشاهده می‌شود که دورتادور این بناهای وسیع را حصاری در برگرفته است. تعداد قابل‌توجهی از آتشکده‌های موجود در کشور از این‌گونه است. بسیاری از آن‌ها را بدلیل وسعت، با کاخ‌های بزرگ شباهت داده‌اند. از این میان می‌توان از آتشکده‌های کنار سیاه (با دو چهارطاقی) ، کهنارو، تل جنگی، نقاره‌خانه، رهنی (با دو چهارطاقی) ، تخت سلیمان (با حصاری در اطراف) ، خرمدشت، آتش‌کوه و قصرشیرین نام برد.

 

چهار تاقی کنار سیاه

چهار تاقی کنار سیاه

 

چهار تاقی تل جنگی

چهار تاقی تل جنگی، شهرستان فراشبند

 

تخت سلیمان

نمایی عمومی از آتشکدهٔ آذرگشسپ و چشمهٔ معروف در مرکز آن در روستای تخت سلیمان شهرستان تکاب

 

شکل چهارم، آتشکده‌های ایوان دار است. فرم و پلان این بناها شبیه شکل اول است. اما ایوانی در مقابل یکی از ورودی‌های آن ساخته‌شده است. تنوع این بنا نسبت‌به شکل‌های دیگر کم‌تر است. ولی با توجه به وجود تعدادی از این آتشکده‌ها می‌توان این‌گونه را در دسته‌بندی‌های آتشکده‌های ایران آورد. از نمونه‌های این نوع آتشکده می‌توان با آتشکده خیرآباد، ایزد خواست، کیکاووس، و نگار اشاره کرد.

 

چهار تاقی نگار

چهار تاقی نگار، کرمان

 

شکل پنجم را می‌توان آتشکده‌های با پلان متنوع نامید. به‌همین لحاظ آن‌ها را نمی‌توان دسته‌بندی کرد. همین تنوع موجب شده‌است در آتشکده بودن تعدادی از آن‌ها تردید داشت. نمونه‌هایی چون بناهایی با پلان هشت ضلعی که در هر ضلع یک ورودی کار گذاشته شده‌است، که با نمونه‌های چهارطاقی‌های مرسوم کاملاً تفاوت دارد. یا بناهای برفراز بلندی‌ها با اتاق‌های متعدد و دالان‌هایی با سقف‌های گهواره‌ای شکل، یا بناهایی با اتاق‌ها، راهروها، حیاط و دیوار عظیم. از این دست آتشکده‌ها می‌توان از آتشکده اصفهان معروف به آتشگاه، شهرستانک، تخت رستم، تخت کیکاووس و زندان هارون یاد کرد.

 

آتشگاه اصفهان

اتشگاه اصفهان

 

آتشگاه اصفهان ، ضلع جنوبی تپه

اتشگاه اصفهان بر فراز تپه از نمای ضلع جنوبی تپه

 

آتشکده زندان هارون

آتشکده زندان هارون

 

منبع: کتاب بناهای چهار تاقی ایران،تالیف دکتر عباس نامجو