سفال های منقوش پیش از تاریخ

سفال های منقوش پیش از تاریخ

 سفالینه‌های منقش ماقبل تاریخ، که ساختن آن‌ها در آسیای غربی مدت‌ها پیش، از چهارصد سال پیش‌از میلاد، آغاز شده بود، نخستین کتاب بشر بشمار می‌آید، زیرا طرح و نقشه این ظرف‌ها اگرچه جنبه تزیینی آن‌ها اساسی بود، برای سازندگان و کسانی که آن‌ها را بکار می‌بردند بسیار بیش‌از تزیین اهمیت داشت. این نقوش بیان بیم‌ها و امیدها و علائمی برای استعانت از قوای طبیعی در مبارزه‌ی دائم وحشتناک حیات است. مثلاً لیوان مکشوف در شوش ( تصویر 1) علامت کوهی را نشان می‌دهد که سه بار تکرار شده و میان هر دو قله‌ی آن آبدانی است که چهار نی از آن روییده است.

 

لیوان سفالی شوش

تصویر 1 - لیوان سفالی منقش،شوش، 3500 قبل از میلاد، ارتفاع 29/5 سانتیمتر، موزه لور

 

 از زمان‌های کهن کوه اهمیت مذهبی بزرگی داشت در قدیمی‌ترین افسانه‌های مربوط به آفرینش، کوه را مخلوق نخستین دانسته‌اند که مانند نقش لیوان شوش از میان دریاهای دوره‌ی اول بیرون جسته است. کوه در عقیده ملت‌های ابتدایی نگهبان و منبع قوای حیات و خود دارای نیروی تولید و سرچشمه‌ی زندگی و مظهر حاصلخیزی و فراوانی بوده‌است. در نقش شوش، نی‌هایی که در پای کوه روییده اشاره‌ای به تأثیر آب در رویانیدن گیاهان است.

 بز کوهی و جانوران شاخ‌دار دیگر نیز چنین نیروی جاودانه‌ای دارند. به‌احتمال قوی، در آغاز، میان شاخ‌های خمیده و هلال ماه ارتباطی متصور بوده‌است. از جانب دیگر، ماه از زمان‌های بسیار قدیم با باران مربوط شناخته می‌شد، چنان‌که در مقابل آن، خورشید در نظر مردم باستان با گرما و خشکی ارتباط داشته است. بنابراین شاخ در نزول باران مؤثر شمرده می‌شد و این وابسته آب به‌طور برجسته‌ای روی این ظرف جلوه داده‌شده است و قرص ماه که در میان شاخه‌ها قرار گرفته گویی مخزن آب را دربردارد.

 با توجه به این معانی مذهبی و جادویی، می‌توان دریافت که چرا نقش جانوران شاخ‌دار در هنر ایران، خاصه روی سفال‌های منقش کهن، پیوسته تکرار می‌شود و با این صراحت و قوت در نمونه‌های خوب این هنر جلوه‌گری می‌کند. در نقش کاسه‌ای که در نزدیک تخت‌جمشید کشف شد شاخ‌های هلالی، که در آن‌ها نیروی جادویی ایجاد آب مجتمع است، به‌قدری بزرگ نقش شده که قسمت عمده سطح ظرف را فراگرفته و بدن جانور، که شاخ‌ها بر آن قرار دارد، بسیار کوچک است و جنبه‌ی تمثیلی دارد.

 

لیوان سفالی شوش

تصویر2 - لیوان سفالی منقش، شوش، 3500 قبل از میلاد، ارتفاع 24 سانتیمتر، موزه علمی بافالو

 

 نقش مرغان دراز پا که در مرداب‌ها زندگی می‌کنند( تصویر 2) باز اشاره‌ای به اهمیت آب است که برای حیات آن‌ها ضروری است، و در بعضی ظرف‌های دیگر در حاشیه‌ی شکل سگان شکاری دراز اندام در حال دویدن خط مارپیچی است که نشانه‌ی آب مواج است و این علامت، که از قدیمی‌ترین زمان‌ها در خط تصویری برای اشاره به آب به‌کاررفته است، چون مکرر و موازی کشیده شود، از آبدان ماه حکایت می‌کند.(تصویر 3)

 

خمچه سفال

تصویر 3 - خمچه سفال منقش، تپه گیان، 3000 تا 2500 قبل از میلاد، ارتفاع 30 سانتیمتر

 

 دکتر کنتینو سال‌ها پیش‌از این، نخستین بار اظهار کرد که نقش‌های ظروف سفالی دوره کهن را باید نخستین کتاب جهان دانست دکتر گیرشمن در این نکته که آیا می‌توان این نقوش را از جهتی کتابت بشمار آورد با علاقه تأمل ورزید و چنین اظهار داشت که نقوش این ظرف‌های سفالی متعلق به دوره‌ای است که بی‌فاصله قبل‌از زمان اختراع فن کتابت در بین‌النهرین قرار داشته و و قسمتی از آن‌ها نیز معاصر این زمان بوده‌است و شاید از طریق فراهم آوردن مجموعه‌ای از نقوش و علامات حاکی از معانی، این اختراع را تسهیل کرده باشد.

 اگرچه غرض اصلی از این نقوش روی سفال استمداد از قوای طبیعت بود، در بعضی نمونه‌ها به نهایت زیبایی رسید، و درعین سادگی بسیار صریح و برجسته نقاشی شده‌است. خط‌های موازی در حاشیه‌ها بر قوت نقش‌های اصلی می‌افزاید و توازن و تضاد متن‌های متوازی مجموعه تصویر را پرمایه‌تر و متناسب‌تر می‌کند، و این شیوه مقدمه نقوشی بشمار می‌رود که قرن‌ها بعد از آن، روی ظرف‌های بزرگ لعاب داده به وجود آمد.

 اکنون می‌توان این نقش‌ها را به‌عنوان نوعی از علایم زبان به اجزایی تجزیه کرد و دریافت که به‌راستی مقدمه خط تصویری شمرده می‌شود. با تجاوز از قواعد عادی و تطبیق نکات با اجزای افسانه‌ها و آداب دینی و بعضی اسناد کهن، می‌توان این نقوش را به معانی معینی، که البته جنبه کلیت دارد، ترجمه کرد.

 پیشه‌وران که نقش سفالینه‌ها را در 5500 سال پیش‌از این ابداع کرده‌اند، برای‌آن‌که جنبه‌ی فنی کارشان به این درجه از کمال برسد، ناچار بایستی از روی فهم و قصد کوششی عظیم بکار برده باشند. خاک رس را برای‌آن‌که نرم کنند، می‌ساییدند و اغلب الک می‌کردند سفالگران هنوز آن چرخ‌های پایی تند حرکت را، که کاشی سازان در زمان‌های بعد اشکال متوازی و قرینه را با آن‌ها می‌ساختند، نداشتند. ابزار کار ایشان فقط چرخی بود که روی آن با دست ظرف را گرد می‌کردند. وجود این چرخ‌ها بی‌شک بهتر از آن بود که هیچ وسیله‌ای برای چرخاندن توده گل رس نداشته باشند، اما البته کافی نبود. بااین‌حال، لیوان‌ها را متناسب و دیواره آن‌ها را به نازکی مقوا از کار درمی‌آوردند. آنگاه سطح خارجی لیوان ها را با خاک رس بسیار ساییده تر، که چون با آب می‌آمیخت به‌صورت لعابی درمی‌آمد، می‌پوشاندند. نقش‌ها با سوده‌ی سنگ مغنیسا طراحی می‌شد و آنگاه ظرف را در کوره ی نخاله ای می‌گذاشتند که میزان حرارت با وسایل ابتدایی منظم می‌شد. این پیشه‌وران ماهر و شکیبا موفق می‌شدند که ظرف‌های ظریف خود را بی‌آن‌که تغییر شکل بدهد در این کوره‌ها بپزند، به‌طوری‌که مثل ظرف‌های چینی صدا بدهد. نقش‌ها، به حسب درجه حرارت، به رنگی از بنفش تند تا سیاه درمی‌آمد و براق می‌شد.

 لیوانی که در تصویر 2 دیده می‌شود و آن نیز از شوش بدست آمده از حیث مفهوم و تعبیر درست همین حال را دارد، اگرچه ظاهر آن قدری دگرگون شده‌است، زیرا قسمت‌های شکسته‌ی ظرف را با گچ تکمیل کرده‌اند، اما روی این قطعات برای تکمیل طرح اصلی نقاشی نشده است. تمام این سفالینه‌های بسیار کهن به‌صورت قطعاً خرد به‌دست‌آمده و بعداً آن‌ها را به‌هم چسبانده‌اند.

 در نقش روی این لیوان ماه به‌صورت تمام دیده می‌شود و رطوبتی که می‌فرستد در آبادانی چهارگوش قرار دارد. این نوع نمایش آبدان های مصنوعی، که گاهی ترعه هایی هم از آن منشعب می‌شود، از مختصات طرح‌های ظروف قدیم ایران و بین‌النهرین است زیرا در این کشورها، کشاورزی فقط به وسیله آبیاری انجام می‌گرفت. خط‌های موجی که آب مواج را نشان می‌دهد نخستین خط تصویری یا علامت خطی برای بیان معنی آب در چین و مصر قرار گرفت. مجموع این دو نشان ماه و آب، در میان شاخ‌های بز، که به‌طور مبالغه‌آمیز بزرگ شده‌است، قرار دارد و بز همان حیوان پرزوری است که از آن گاه مرکز قدرت بشمار می‌آمد و یاری او مورد نیاز بود. علاوه‌بر این، بز در آن زمان نیز، مانند امروز، حیوان جلودار رمه بوده و به این سبب مأنوس و مهم بشمار می‌رفته است. پرندگان آبی گردن دراز هم که در حاشیه‌ی بالای لیوان با آن‌همه مهارت طراحی‌شده اند نشانه رطوبتی هستند که زندگی‌شان به آن ارتباط دارد.

 علامت کوچکی که میان ماه در حلقه شاخ قرار دارد مفهوم تازه و مهمی را بیان می‌کند. چهار گوشه نشانه‌ی زمین است، زیرا دارای چهار جهت اصلی است. روی این چهارگوشه دیرک هست که کوه آسمانی به‌صورت کوچکی بر آن واقع شده‌است. این دیرک نماینده ستاره قطبی است که ما هنوز هم آن را به‌همین نام می‌خوانیم، زیرا بشر بسیار زود دریافته بود که کهکشان و گروهی از صور آسمانی شب‌ها به‌دور این قطب در حرکت هستند.

 این امر به‌منزله ضامنی برای نظم و دور در عالم تلقی می‌شد و موجب اطمینانی به این‌که روز پس‌از شب بازمی‌گردد و بالاتر از همه آن‌که فصل محصول و میوه بعد از فصل‌های خشک و بی‌حاصل بازمی‌آید. چون صورت‌های فلکی و خط کهکشان پیوسته در گردش بودند، مردم آن زمان آن‌ها را مانند چرخی تصور می‌کردند و ستاره‌ی قطبی، که مانند نقطه‌ی ثابتی به‌نظر می‌آید، به شکل محور چرخ تصویر می‌شد، یعنی مانند ترکه‌ای یا دیرکی. اما سه گوشه کوچک بر سر ساقه همچنین تصویر تیر است که مهم‌ترین سلاح معمول زمان و بنابراین، مناسب‌ترین نشانه قدرت بوده‌است.

 آسمان، درعین آن‌که باشکل کوه و تیر نمایش داده می‌شد، گاهی نیز به شکل پرنده‌ای که بال‌های خود را گشوده است جلوه می‌کرد و به‌همین طریق، در هزار سال بعد از آن آسمان با نقش پرنده‌ای تصویر می‌شد که بسیار ساده شده و فقط خطوط اصلی‌اش مانده بود و چندین سر داشت و میان سرها نشانه آب مواج، در حال فروریختن مانند باران رسم شده بود و در دو طرف شکل شاخه‌ها یا درختان کاج قرار داده بودند.

 شکل ظرف‌های سفالین قدیم اغلب از شکل ظرف‌هایی تقلید می‌شد که با مواد دیگر چوب و چرم و حصیر ساخته‌شده و بشر هزاران سال پیش‌از آن‌که سفال‌سازی را اختراع کند، آن‌ها را بکار برده بود. لیوان استوانه درست بشکل ظرف‌های چوبی است و خمچه ( تصویر 3) از شکل ظروف چرمین تقلید شده‌است. ته کاسه شکل آن مانند کیسه‌ای چرمی است که از درون کوبیده می‌شد تا سخت شود و رطوبت در آن اثر نکند. قسمت نقاشی شده‌ی دهنه‌ی آن شبیه درزی است که تسمه چرمی به آن وصل می‌شد و آن را تنگ می‌کشیدند تا دهنه‌ی ظرف بسته شود. اما اگرچه به این طریق شکل ظرف از روی ظروف معمول دیگر تقلید شده تحدب شکم و تضادی که با شیب تند دهنه‌ی آن دارد زیبایی و قوتی به این شکل داده است.

 پس‌ازآن‌که ده دوازده قرن گذشت سفالگران شکل‌های ظروف سفالین را مستقلاً و به صورتی که مواد و اسلوب فنی صنعتشان اقتضا می‌کرد، تکمیل کردند و خوشه‌های کروی و تنگ به وجود آوردند و به یکی از این قالب‌ها لوله‌ی دراز و سر گشوده ای افزودند که در قسمت پایین به شکل پیاز می‌شد و برای حفظ تعادل ظرف، در مقابل لوله، حلقه‌ی دستگیره افزودند ( تصویر 4 ). اما این افزودگی ها فقط از روی تفنن نبود، بلکه فایده عملی داشت برای‌آن‌که مایع را از ضعف و اندازه و به آسانی بتوان ریخت.

 

پیه سوز

تصویر 4 - پیه سوز سفالی منقش، سیلک، 1000 قبل از میلاد، ارتفاع 18 سانتیمتر

 

پیه سوز

پیه سوز سفالی

پیه سوز سفالی منقش، سیلک

 

 تزیینات نیز در این زمان متنوع‌تر شده بود و اگرچه هنوز جنبه‌ی نمادین داشت، بعضی از اجزای آن فقط به‌منظور تنوع و بدعت تکامل یافت، مثلاً نقش خورشید وار دور ته لوله البته نماد خورشید است. اما تغییرات دایره‌های هم‌مرکز اطراف آن به‌احتمال کنونی تنها برای زیبایی است. مکمل خورشید حیوان شاخ‌دار است و این حیوان در این‌جا به‌صورت گوزن تصویر شده که در این زمان از نظر اقتصاد گله‌داری اهمیت داشته‌است.

 اهمیت نقش گوزن به‌عنوان مرکز قدرت نتیجه تکامل آن عقیده‌ی ابتدایی به گاو نری بود که به‌موجب افسانه‌های دینی کهن از ریزش خون آن گیاهان سودمند روییده است ( تصویر 5 ) و به این سبب در این نقش از تن او برگ سر زده است. این نقش از دره سند آمده‌است و در آن سرزمین تصویر شانه و کفل پرنقطه عجیب و تک‌شاخ خمیده و حلقه‌های دور گردن و چشم بسیار درشت (زیرا نور قدرت از چشم ساطع است) از چند قرن پیش‌از آن معمول و مأنوس بوده‌است.

 

لیوان نهاوند

تصویر 5 - لیوان سفال دسته دار منقش، ناحیه نهاوند، آخر هزاره دوم قبل از میلاد، ارتفاع 19 سانتیمتر، موزه هنرهای زیبا در بوستون

 

 در مغرب ایران، سفالینه‌های منقش مدت‌ها بود که متروک شده بود و در این زمان که عصر آهن پیش می‌آمد کم‌کم در میانه‌ی فلات هم از رواج می‌افتاد و فقط یک نوع ظرف خاکستری سوخته و صیقلی (زغال آلود) ، که از نظر هنری به‌سبب تنوع و تعداد اشکال اهمیت دارد، باقی‌مانده بود تا دوهزار سال بعد، نقاشی روی سفال به رونق نخستین خود باز نگشت.

 

منبع: کتاب شاهکارهای هنر ایران،آرتور اپهام پوپ