تاریخچه نقاشی ایران در دوره قاجار

تاریخچه نقاشی ایران در دوره قاجار

 نقاشان دوره قاجار بیشتر تحت حمایت دربار در کارگاه نقاشی مشغول نگارگری بودند و یک نقاش از طرف شاه به‌عنوان نقاش‌باشی دربار وظیفه هدایت و رهبری نقاشان کارگاه را در سمت‌وسوی خواسته‌های درباریان و به تصویر کشیدن آن‌ها به‌عهده داشت.گرایش فتحعلی‌شاه و درباریان به نقاشی در منظر هنردوستان و نگارگران بیشتر نشان از علاقه آن‌ها برای باعظمت جلوه دادن دربار ایران نزد فرنگی‌ها می‌باشد. نقاشی دوره سلطنت محمدشاه قاجار مرحله انتقال و گذر از نگارگری عهد فتحعلی‌شاه به عهد ناصری است و در دوره قاجار از زمان سلطنت محمد شاه قاجار می‌باشد که نقاشان به مضامین رایج در نقاشی فرنگی و حمایت از نقاشان به تحصیل در فرنگ تمایل پیدا می‌کنند. تا این‌که در دوره ناصرالدین‌شاه به این مسئله بیش‌از دوره قبل اهمیت داده می‌شود و نقاشان با ترکیبی از نقاشی رایج در عهد فتحعلی شاهی و نقاشی فرنگی مبدع روش و سبک نوینی در تاریخ نقاشی ایران شدند و در عهد کمال‌الملک هم‌زمان با چهار پادشاه بعدی دوره‌ی قاجار این تأثیرپذیری دوچندان می‌شود.

 بنابراین می‌توان اذعان داشت که تاریخ نقاشی قاجار می‌تواند به سه دوره فتحعلی شاهی، ناصری و کمال‌الملکی تقسیم شود که در ادامه به تفکیک در سه بخش می‌آید.

 تاریخ نقاشی در اوایل دوره قاجار

 آغامحمدخان در سال 1210 هجری قمری با گذاشتن تاج شاهی بر سر، سلسله قاجاری را بنیان نهاد و در آن سال تهران را به‌سبب موقعیت مرکزی و نزدیکی به مناطق ایل قاجار پایتخت قرار داد. آغامحمدخان در سال 1797 م به قتل رسید. پس‌از آغامحمدخان، فتحعلی‌شاه در سال 1212 هجری قمری زمام سلطنت را در دست گرفت. در دوران طولانی سلطنت فتحعلی‌شاه، هنر نگارگری قاجار در قالبی جدید شکل می‌گیرد. فتحعلی‌شاه یکسری نقاشانی را با عنوان نقاش‌باشی به خدمت می‌گیرد و آن‌ها را در خلق آثار هنری تشویق و حمایت می‌کند. به‌همین خاطر آثار نقاشی باقی‌مانده از این دوره فراوان و در جای خود بی‌نظیر است. بیشترین بذل کشش قریحه هنری نگارگران در اوایل دوره قاجار به نقاشی پیش‌از اسلام (هخامنشی و ساسانی) است البته اصول و قواعد تکنیکی و ساختاری نقاشی فرنگی در این امر مؤثر است. تأثیرپذیری از نقاشی فرنگی در اواخر سلطنت فتحعلی‌شاه و دوران سلطنت محمدشاه افزون‌تر می‌شود، اما ویژگی فرنگی‌مآبی نگارگری اوایل دوره قاجار (عهد فتحعلی‌شاه) نسبت‌به اواسط عصر ناصری و اواخر دوره قاجاری کم‌تر می‌باشد و این نشان از حمایت فتحعلی‌شاه از نگارگران و تشویق آن‌ها دربه نقش درآوردن مضامین نقاشی با اسلوب نقاشی سنتی ایران می‌باشد.

 نقاشی و نقاشان عهد فتحعلی شاهی (اوایل قاجار)

 در هنر نگارگری ایران در سده‌ی نوزدهم، نوزایی راستینی چهره نمود، آقامحمدخان، بنیان‌گذار سلسله قاجار، با استقرار حکومتی متمرکز و مؤثر قوه خلاقه مملکت را دگر بار جانی تازه بخشید و فرصتی برای شکوفایی هنر این دوره به کف آمد و قریحه‌ی هنری ایران عصر قاجار در دوران طولانی سلطنت فتحعلی‌شاه، چشمه‌ای تازه در صورت‌سازی یافت.

 شاید اوج نگارگری ایران عصر قاجاری در زمان سلطنت سی و شش ساله فتحعلی‌شاه باشد و این دوره‌ای است به نهایت زیبا و ظریف با همان خصلت‌های درباری و درباری پسند، در این دوره نگارگران جز کشیدن چهره شاه و سوگلی ها و فرزندان شاه عمل دیگری ندارند. نگارگری ایران در دوره قاجار به‌جز چند اثر از جمله دیوان خاقان و کتاب شاهنامه فتحعلی خان صبا و یک نسخه بیاض کوچک از اشعار برگزیده شاعران در موزه ملی ایران که دارای چندین اثر نقاشی جالب‌توجه است، کم‌وبیش از شعر و ادب بریده می‌شود و نگارگران به القابی مثل باشی، ملک و ممالک ملقب می‌گردند.

 شیوه کار نگارگران عهد فتحعلی شاهی از نظر ساختاری و تکنیکی بیشتر همان رنگ‌وروغن عصر زندیه است.

 

فتحعلی شاه ایستاده

فتحعلی شاه ایستاده ، رقم مهر علی تاریخ 1224 ه ق

 

 که برای اولین‌بار به وسیله هنرمندان غربی در اصفهان تجربه شده بود و این شیوه رنگ‌وروغن در دوره قاجار به‌خصوص در دوران سلطنت فتحعلی شاه به وسیله استادانی مانند میرزا بابا، مهرعلی عبدالله‌خان، سید میرزا و محمدحسن افشار رایج می‌گردد.

 نقاشان عهد فتحعلی‌شاه را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:

 گروه اول، نقاشانی که بین سال‌های 1784 م الی 1819 میلادی وارد عرصه هنر نگارگری ایران شدند که شاخص این نقاشان میرزا بابا، مهرعلی، عبدالله‌خان و محمدحسن خان می‌باشد.

 میرزا بابا ازجمله نقاشان دربار فتحعلی‌شاه می‌باشد که بین سال‌های 1199 قمری و یا 1784 م در کار نقاشی بود و توسط اوزلی به‌عنوان نقاش‌باشی دربار ذکر شده‌است.

 قدیمی‌ترین اثر شناخته‌شده‌ی میرزا بابا نقاشی رنگ روغنی است از هرمز فرزند انوشیروان شاه با تاریخ 1789 میلادی که در مجموعه ایمری لندن قرار دارد.

 

هرمز فرزند انوشیروان شاه

هرمز فرزند انوشیروان شاه در میان فرزنئانش اثر میرزا بابا

 

 علاوه‌بر این چندین نقاشی رنگ‌وروغن از اوایل سلطنت فتحعلی‌شاه در دست است و از جمله آن‌ها تک چهره تمام‌قد فتحعلی شاه می‌باشد که به کمپانی هند شرقی تقدیم شده‌است. از دیگر آثار نقاشی میرزا بابا چندین اثر در کتاب دیوان خاقان (فتحعلی‌شاه) با رقم میرزا بابا است.

 

دیوان خاقانی

 برگی از دیوان خاقانی اثر فتحعلی خان صبا و نقاشی میرزا بابا

 

 دیوان خاقانی نسخه بسیار نفیسی است که حاوی اشعاری در شرح سلطنت فتحعلی‌شاه است که به نایب‌السلطنه انگلستان هدیه شده‌است و دو نقاشی عالی از میرزا بابا دارد که یکی صورت آقامحمدخان و دیگری چهره فتحعلی‌شاه است.

 میرزا بابا علاوه‌بر نقاشی رنگ‌وروغن در تذهیب نسخه‌ها و جلدهای لاکی نیز استاد بود. نقاش معروف دیگر عهد فتحعلیشاهی، مهرعلی اصفهانی است، مهرعلی از حیث شهرت پس‌از میرزا بابا، ولی از حیث مهارت با او برابر بود و این امکان هست که به‌عنوان نقاش‌باشی جانشین میرزا بابا شده باشد.

 

فتحعلی شاه نشسته

فتحعلی شاه نشسته بر تخت سلطنت اثر مهر علی

 

 مهرعلی همواره دقیق بود که آثار خود را با خط نستعلیق درشت و موزون مرقوم و مورخ سازد. این نقاش یک رشته از تک چهره‌های خیالی تمام‌قد از قهرمانان و شاهان گذشته در دیوارهای کاخ جدید اصفهان نقاشی کرده و تعدادی از تک چهره‌های زیبای فتحعلی‌شاه از او در دست است. مهرعلی اصفهانی علاوه‌بر این در نقاشی لاکی و پشت شیشه مهارت و استادی داشت.

 

فتحعلی شاه قاجار

فتحعلی شاه قاجار، 1234 اثر مهرعلی

 

 سومین نقاش سال‌های نخست فتحعلی‌شاه، عبدالله‌خان بود، او معمارباشی و نقاش‌باشی دربار فتحعلی‌شاه، محمدشاه و ناصرالدین‌شاه بود. تک چهره او از شاه در موزه ویکتوریا و آلبرت محفوظ است. عبدالله‌خان بیشتر کاخ‌های سلطنتی قاجار را تزیین و آراسته است. به‌عنوان مثال دیوار کاخ سلیمانیه واقع در کرج را به نقاشی دیواری مزین کرده‌است. مهم‌ترین اثر عبدالله‌خان دیوارنگاری کاخ گلستان با 118 پیکره تمام قد در تهران بود که ازبین‌رفته است. در این دیوارنگاری، تاج‌گذاری فتحعلی شاه در میان فرزندانش آمده بود و از کارهای عبدالله‌خان در سال 1812 میلادی بوده‌است.

 نقاش بزرگ دیگری که در اوایل دوره قاجار زندگی می‌کرد، محمدحسن است که او را محمدحسن خان و محمدحسن بیگ افشار نیز نامیده‌اند. این نقاش در رنگ‌آمیزی استاد بود و رنگ سرخ را با گیرایی هرچه بیشتر بکار می‌برد. محمدحسن خان از جانب بنجامین کرزن و شولتر به‌عنوان نقاش بزرگ نگارستان معرفی شده‌است.

 

محمد شاه قاجار

 پرتره محمد شاه قاجار، رقم کمترین محمد حسن افشار

 

 از جمله کارهای تهور آمیز او استفاده از سطح های بزرگ و روشن در پرداخت جامع شاهزادگان قاجار است به گفته آقای یحیی ذکا، محمدحسن کر و لال بود به‌همین علت او را نقاش لال نامیده‌اند.

 گروه دوم نقاشان عهد فتحعلی شاه از سال 1819 میلادی تا اواخر سلطنت محمدشاه را دربرمی‌گیرد. در اواخر سلطنت فتحعلی‌شاه نسل جدید و جوان‌تری از نقاشان وارد صحنه‌ی هنر ایران شدند که اطلاعات درباره آن‌ها اندک و نادر است، مثل احمد و سید میرزا.

 احمد در نقاشی گل و برگ سازی و تصویر پرندگان و جانوران بسیار قوی و خوش‌سلیقه بوده‌است و افزون بر مهارتی که در رزم داشته صحنه‌های بزمی را نیز خیلی‌خوب می‌ساخته است، رقم وی در کنار آثارش (کمترین احمد) بوده‌است. این نقاش علاوه‌بر این، در نقاشی قلمدان، قاب آیینه و جلد، دستی توانا داشته است. احمد در کشیدن تابلوهای رنگ‌وروغن از فتحعلی‌شاه و محمدشاه مهارت داشت و در بین سال‌های 1814 تا 1849 میلادی فعالیت می‌کرد. با توجه به سبک نقاشی، او را از شاگردان مهرعلی دانسته‌اند. از رقم‌های او می‌توان به «غلام کمترین احمد 1238» ، «رقم احمد» و «رقم کمترین احمد» اشاره داشت.

 از دیگر نقاشان اواخر سلطنت فتحعلی‌شاه که در دوره محمدشاه و اوایل سلطنت ناصرالدین‌شاه هنرنمایی کرده‌است سید میرزا می‌باشد. این هنرمند در ارائه تصاویر و شبیه‌سازی اشخاص وسواس فوق‌العاده داشت. سید میرزا، شیوه‌های قدیمی را دوست داشت و از مکتب پربار صفویه و زندیه تقلید می‌کرد. تقسیم‌بندی فضای تابلو با عناصر ترکیب‌های رنگی از خصوصیات نقاشی سید میرزا می‌باشد که یادآور تقسیم‌بندی فضای تابلو و تقسیمات هندسی مینیاتور عهد صفوی است با این تفاوت که بخش‌ها بزرگ‌تر شده‌است. آثار رقم دار سید میرزا عبارت‌اند از:

 نقاشی آبرنگ جوان خدمتکار با پوشش لباسی به سبک صفوی با رقم «کمترین سید میرزا» ، واقع در کاخ گلستان تهران

 منظره‌ی شکارگاه فتحعلی‌شاه با رقم «بنده‌ی درگاه سید میرزا» در این تصویر فتحعلی‌شاه سوار بر اسب و در وسط میدان به‌دنبال آهوان روان گشته است.

 نقاشی سیاه‌قلم جوان قاجاری به شیوه آقا صادق.

 نقاشی حضرت یوسف با یک جفت آهو.

 نقاشی ایران در اواسط دوره قاجار (عهد ناصری)

 تاریخ ایران در دوره قاجار در این برهه از زمان شاهد تغییرات سریع است که این تحولات، ناشی از ظهور حرکات مذهبی (زمزمه‌های ظهور ایجاد انقلاب مشروطیت است. در این دوره ارتباط با کشورهای اروپایی به‌خاطر سفرهای طویل‌المدت ناصرالدین‌شاه و مسافرت‌های اعیان و اشراف به فرنگ و حضور هنرمندان اروپایی در ایران افزایش یافت که در نهایت منجر به تأثیرپذیری هنر به‌خصوص نقاشی ایران از شیوه‌های اروپایی شد و این تأثیرپذیری به نوبه خود زمینه‌ساز ابداعات نوینی ازجمله ایجاد مؤسسات آموزشی (دارالفنون آموزش نظامی و پلی‌تکنیک) شد.

 دو شیوه نقاشی در عهد ناصری رایج بود، یکی پیروی از شیوه عهد فتحعلی شاهی است و دیگری ارائه شیوه نوینی در نقاشی ایران می‌باشد که تلفیقی از نقاشی سنتی ایران و شیوه اروپایی است.

 میرزا ابوالحسن غفاری از نقاش‌باشی های اوایل سلطنت ناصرالدین‌شاه است که پرتره منحصربه‌فرد و پر شباهت محمدتقی خان امیرکبیر را به استادی و با رنگ‌وروغن ترسیم کرده‌است. این تابلو به سفارش شخص ناصرالدین‌شاه فرجام پذیرفته است و امیرکبیر را با ریش انبوه و قیافه مصمم و با کلاه بوقی مخصوص نشان داد و با پوستین بته‌جقه خزانه‌داری نقاشی کرده‌است.

 میرزا ابوالحسن غفاری، سال 1813 میلادی در کاشان متولد شد. وی پس‌از فوت محمدابراهیم نقاش‌باشی، سمت و عنوان نقاش‌باشی را از جانب ناصرالدین‌شاه دریافت کرد.

 از ماجرا و چگونگی روی آوردن او به نقاشی چندان اسناد دقیقی در دسترس نیست، ابوالحسن ثانی در حدود سن 15 و 16 ‌سالگی برای تعلیم گرفتن نقاشی نزد استاد مهرعلی اصفهانی، نقاش دربار فتحعلی‌شاه، فرستاده شد و در سال 1842 م و در زمان سلطنت محمدشاه درحالی‌که جوانی 29 ‌ساله بود، تابلوی رنگ‌وروغن که «رقم چاکر جان‌نثار ابوالحسن غفاری سنه 1258 هجری قمری» داشت به دربار ارائه داد و به‌خاطر آن مورد توجه شاه واقع گردید و جزء نقاشان درباری شد.

 این اثر، قدیمی‌ترین اثر ابوالحسن محسوب می‌شود و در حال حاضر در حوض‌خانه کاخ موزه گلستان نگه‌داری می‌شود. ابوالحسن پس‌ازآن‌که فنون نقاشی عهد فتحعلی‌شاه را به شیوه نقاشی سنتی ایران نزد مهر علی و دیگر نقاشان اموخت، در اواخر سلطنت محمدشاه و در حدود سال‌های 1845 م برای فرا گرفتن نقاشی به شیوه فرنگی به ایتالیا فرستاده شد و در آن‌جا توانست با آثار نقاشان بزرگ و معروف اروپایی به‌خصوص نقاشان دوره رنسانس و با طرز کار و شیوه نقاشی آنان آشنا گردد.

 

اثر میرزا ابوالحسن غفاری

اثر میرزا ابوالحسن غفاری

 

 ابوالحسن غفاری پس‌از فراگرفتن نقاشی فرنگی به ایران بازگشت و وسایل نقاشی و مدل‌های مختلف و طراحی‌های زیادی که از آثار استادان تهیه کرده بود، جهت تأسیس مدرسه نقاشی به ارمغان آورد که در آن بیش‌از سی نفر به آموختن فنون نقاشی مشغول بودند و در انجام سفارش‌های بزرگ، استاد را دستیاری می‌کردند. با توجه به این شرایط ابوالحسن‌خان همیشه مورد توجه شاه واقع بود به‌همین دلیل در سال 1855 م مورد تشویق ناصرالدین‌شاه واقع شد.

 

اردشیر میرزا

 پرتره اردشیر میرزا ، اثر میرزا ابوالحسن غفاری (صنیع الملک)1852 میلادی، آبرنگ

 

 عشق اولیه ابوالحسن غفاری چهره‌نگاری بود و از این هنر برای روزنامه هفتگی رسمی دولت علیه ایران استفاده می‌کرد که از لحاظ تاریخی هم‌زمان با 1850 میلادی تا 1859 است.

 در سال 1860 میلادی ریاست دارالطباعه دولتی به ابوالحسن غفاری تفویض گردید. و از این تاریخ ابوالحسن در هر شماره تصاویری از رجال و شخصیت‌های مملکتی و بعضی وقایع روز را به تصویر درآورده و منتشر می‌کرد و این روزنامه چاپ سنگی ایران را در زمان ناصرالدین‌شاه مصور می‌سازد.

 ابوالحسن غفاری در سال 1861 میلادی از جانب ناصرالدین‌شاه لقب صنیع‌الملک یافت و مأمور تأسیس مدرسه نقاشی و قبول شاگرد برای تعلیم نقاشی شد که در آن بیش‌از سی نفر به آموختن فنون نقاشی مشغول بودند و در انجام سفارش‌های بزرگ استاد را دستیاری می‌کردند که از جمله می‌توان به مصورسازی کتاب هزارویک‌شب اشاره کرد. این کتاب چند سالی زودتر در تبریز به دست عبداللطیف طسوجی از عربی به فارسی ترجمه شده بود. صنیع‌الملک و دستیاران او حدود هفت سال روی این نسخه کار کردند و حدود 1134 نگاره برای تجسم ساختن صحنه‌های مختلف و داستان‌های آن نقاشی کرده‌اند.

 کاتب کتاب هزار و یک شب، محمدحسین تهرانی است. این کتاب در شش جلد بزرگ رحلی به خط نستعلیق و رقاع بود که جلد اول آن دارای 214، جلد دوم دارای 170، جلد سوم دارای 204، جلد چهارم دارای 160، جلد پنجم دارای 218 و جلد ششم دارای 168 مجلس نقاشی است.

 

کتاب هزار و یک شب

 برگی از کتاب هزار و یک شب رقم صنیع الملک 1852 تا 1860 میلادی

 

 علاوه‌بر این، کتاب شیرین و فرهاد وحشی بافقی به خط نستعلیق دارای پنج نگاره‌ی آبرنگ است که نقاش آن صنیع‌الملک می‌باشد. این نسخه که اکنون در کاخ موزه گلستان نگه‌داری می‌شود، بدون شک از نفیس‌ترین کتاب‌های خطی دوره قاجار است. از نمونه کارهای صنیع‌الملک چندین اثر در موزه ملی ایران نگه‌داری می‌شود از جمله تک چهره‌های امیرکبیر و آقا عبدالله رخ دار همچنین نقاشی تمثال حضرت محمد (ص) و آوردن ویژگی‌های آن حضرت به خط عربی در زیر و حاشیه‌های اطراف آن، قابل اشاره هستند.

 

امیر کبیر

 پرتره امیر کبیر رقم ابوالحسن غفاری

 

تمثال حضرت محمد

تمثال حضرت محمد(ص) و خصوصیات آن حضرت، رقم ابوالحسن غفاری

 

 صنیع‌الملک در سال 1862 میلادی به اعطای یک قطعه نشان سرتیپی نائل آمد و دو سال بعد، یعنی در سال 1864 م در سن پنجاه و چهار سالگی رخت از جهان بست و دیگر نامی از صنیع‌الملک در روزنامه‌ها و نوشته‌های آن زمان دیده نمی‌شود و وضع روزنامه دگرگون می‌شود.

 ابوالحسن خان دارای سه پسر به نام‌های اسدالله‌خان، سیف‌الله خان و یحیی خان بوده‌است و از بین این فرزندان، یحیی خان استعداد پدر را به ارث برده بود و نیز به پدر شباهت داشت و در نقاشی مهارت یافت و از طرف ناصرالدین‌شاه «ابوالحسن ثالث» نامیده شد و او تمام آثار خود را با این نام رقم می‌زد.

 از مطالعه و دقت در آثار صنیع‌الملک تا حدی چنین استنباط می‌شود که وی یک هنرمند ناتورالیست بوده و همه مظاهر طبیعت را به همان صورت و شکلی که می‌دید بیان می‌کرده است و بیش‌از هر چیز به چهره‌پردازی انسان علاقه‌مند بود، به‌همین علت تعداد فراوانی تک چهره (پرتره) از قیافه‌های مختلف از خود به یادگار نهاده است.

 ویژگی تصویرپردازی صنیع‌الملک از انسان در این است که پرتره انسان را مانند نقش حجاری شده بر سنگی سخت، مات و گنگ و مرده نمی‌یابد (همون‌طور که در عهد فتحعلی‌شاه رایج بود) بلکه تلاش می‌کند تا با واکاوی در حالت درونی آدم‌ها به نمایش شخصیت و خلقیات پنهان آنان دست زند.

 بعد از صنیع‌الملک از نگارگرانی که در محیط درهم و آشفته سیاسی اجتماعی قاجار مقامی داشتند، ملک‌الشعرای صبا را می‌توان نام برد. محمود خان ملک‌الشعراء معروف به شریف فرزند محمدحسین خان عندلیب و نوه فتحعلیخان صبای کاشانی (ملک‌الشعرای دربار فتحعلی‌شاه) در سال 1228 هجری قمری در تهران متولد شد و مقدمات علوم را نزد «محمدقاسم خان» متخلص به «فروغ » فراگرفت. محمود خان از نقاشان دربار ناصرالدین‌شاه قاجار بود و در نقاشی قدیم و جدید به‌خصوص در دورنما سازی استادی ماهر بود و با توجه به شیوه‌های شرقی و غربی به یقین می‌توان گفت که این استاد فصل جدیدی در نقاشی باز کرده‌است. ملک‌الشعرا به نقاشی منظره پردازی و آبرنگ علاقه زیادی داشت و بیننده به‌هنگام تماشای این آثار زود درمی‌یابد که محمود خان به روش نقاشان سنتی قبل‌از خود عمل نکرده است و توجه نقاش به قواعد دورنمایی نشان می‌دهد که از شیوه‌های نقاشی اروپایی آگاه بوده‌است. محمود خان به دو شیوه رنگ‌وروغن و آبرنگ کار کرده و شیوه آبرنگ او رئالیستی آمیخته با ریز کاری پرداز خالص ایرانی است موضوع بسیاری از تابلوهای محمود خان باغ‌ها، ساختمان‌های سلطنتی، خیابان‌ها و مناظر طهران عهد ناصری است. محمود خان به وجود ابرهای قشنگ در آسمان علاقه داشت و در بسیاری از دورنماهای او این‌گونه ابرها را در گوشه‌وکنار آسمان می‌بینیم.

 

تابلو استنساخ

 تابلوی استنساخ محمود خان ملک الشعرا

 

 اسماعیل جلایر، فرزند حاجی محمد خان جلایر خراسانی از دیگر نقاشان چیره‌دست ناصری است و در طی سال‌های 1859 تا 1869 م بیشترین فعالیت هنری خود را انجام داد. این هنرمند نقاشی‌های رنگ‌وروغن بی‌اندازه بزرگ از ناصرالدین‌شاه قاجار و میرزا علی‌اصغر خان صدراعظم و برخی از دولت‌مردان دیگر ساخته و مهارت و استادی خود را به‌خوبی نشان داده و در تابلوهای مذهبی و شمایل امامان و تصویر برخی از عارفان که با آبرنگ پرداز سیاه‌قلم پدید آورده بی‌نهایت خوب کار کرده‌است. جلایر در شمایل پردازی امامان به‌خصوص امام علی علیه‌السلام مهارت داشت.

 میرزا نصرالله و مصطفی از نقاشان عهد ناصری هستند که تصاویر چاپی آن‌ها همانند نقاشان نیمه‌ی دوم سده‌ی یازدهم هجری قمری هنری التقاطی است، زیرا در آثار آنان نوعی حجم پردازی و ژرف نمایی اروپایی در کنار پردازها و فضاهای ایران دیده می‌شود. از مصطفی رقم‌های متعددی در آثارش برجای مانده‌است از جمله (عمل مصطفی سنه...) ، (رقم مصطفی سنه... ) ، (کمترین مصطفی... ) ، (عمل بنده درگاه مصطفی سنه...) . اما میرزا نصرالله تنها دو صورت امضا دارد یکی (عمل میرزا نصرالله...) و دیگری (رقم نصرالله...) .

 از ویژگی‌های کار مصطفی شلوغی بسیار تصویر است. البته این مسئله باعث دل‌زدگی و ناخوشایندی بیننده‌ای نمی‌شود، زیرا شکل‌ها و قالب‌ها با مهارت قابل‌توجهی طراحی‌شده است به‌گونه‌ای که بیننده را وادار می‌کند تا بهتر دقت کند و بیشتر ببیند. در کارهای میرزا نصرالله تصاویر حالتی خشک‌تر دارد و قرینگی بسیار دیده می‌شود.

 از دیگر نقاشان عهد ناصری که در این دوران هنرنمایی نموده‌اند عبارت‌اند از «محمد اسماعیل نقاش‌باشی» ، «محمد شبیه ساز» (سیدمحمد اهل شیراز) ، «محمد نقاش آبرنگ ساز» «علی‌قلی همدانی» و «محمداسماعیل اصفهانی» (نقاش‌باشی دربار ناصرالدین‌شاه) و «میرزا بابا الحسینی الامام» . محمد اسماعیل پسر نقاش اصفهانی بنام آقا بابا بود و در سال 1814 میلادی متولد شد و میان سال‌های ۱۸۸۲ تا 1892 م فوت کرد و تقریباً بیشتر کارهایش در بین سال‌های 1847 م تا 1871 م رقم خورده است. ارقام محمداسماعیل عبارت‌اند از «اسماعیل» ، «رقم اسماعیل» ، «عمل محمداسماعیل» «عمل کمترین اسماعیل نقاش‌باشی پاک‌باز»، «کمترین خانزاد اسماعیل نقاش‌باشی فی سنه » و گاهی اوقات ارقامش با اشعار قافیه دار و موزون آمیخته است.

 

روکش آینه رقم محمد اسماعیل 1288 هجری قمری

روکش آینه رقم محمد اسماعیل 1288 هجری قمری

 

 میرزا بابا الحسینی الامام در خلق شاهکارهای هنر لاکی در اصفهان فعالیت می‌کرد و اکثر کارهای مشهورش در دهه‌ی 1840 تا 1850 میلادی تاریخ‌گذاری شده‌است. نمونه کارهای برجای‌مانده از این نقاش بیانگر دو سبک نقاشی می‌باشد یکی سبک نقاشی سنتی ایران به پیروی از نقاشان عهد فتحعلیشاهی مانند نقاشی پرتره وزیر محمدشاه، حاج میرزا آقاسی، و همچنین تک چهره دوست علی‌خان معیر الممالک

 

دوست علی خان

 پرتره دوست علی خان،رقم کمترین میرزا بابا الاصفهانی الامام، 1846 میلادی، موزه لور.

 

 دیگر سبک نقاشی میرزا بابا الحسینی الامام، نقاشی به سبک و شیوه اروپایی می‌باشد که در این‌گونه نقاشی‌ها، منظره‌های اروپایی را به‌صورت پرسپکتیو در پس زمینه تابلو ترسیم کرده‌است، مانند تصاویر آلبوم چرچیل که در جای خود قابل تفحص و تحقیق است.

 نقاشی ایران در اواخر دوره قاجار (عهد کمال‌الملک)

 دوره سوم که به عهد کمال‌الملک یا به نقاشی ایران در اواخر دوره قاجار معروف می‌باشد. نقاشی ایران در این دوره بیشترین تأثیرپذیری را از نقاشی شیوه اروپایی، به‌خصوص شیوه‌ی آکادمیک و در نهایت امپرسیونیسم و کوبیسم پذیرفته است. این تأثیرپذیری موقعی آشکارتر خواهد شد که نقاشان ایرانی به‌طور مرتب برای فرا گرفتن نقاشی به اروپا سفر می‌کردند و بعد از بازگشت در مدرسه‌های نقاشی ایجاد شده در ایران به آموزش آن به نقاشان جوان‌تر می‌پرداختند که نقش چشمگیری در شیوه نقاشی فرنگی در ایران داشته است.

 در این دوره دیگر از نقاشی‌های عهد فتحعلی شاهی که به شیوه سنتی کار می‌کردند خبری نیست. اگر کمابیش در این دوره نقاشی گل و مرغ هم مشاهده می‌شود به ظرافت و زیبایی اوایل دوره قاجار نیست، چراکه در این دوره مرغ‌ها به‌صورت چاق با دم‌های کوتاه کار شده‌است که این نمونه کارها را می‌توان در نقاشی‌های میرزا آقا امامی شاهد بود.

 از مهم‌ترین نقاشان این دوره کمال‌الملک (محمد غفاری) ، ابوتراب و ابوالقاسم امامی، میرزا آقا امامی و محمد داوری می‌باشند که کمال‌الملک درواقع احیاکننده نقاشی ایران در اواخر عصر قاجاری است.

 

رمال

تابلو رمال،رنگ روغن روی کرباس، رقم کمال الملک

 

 تاریخ تولد احیاکننده نقاشی ایران در ابهام مانده است. در بسیاری از متون سال تولد او را آخر شوال مکرمه 1264 هجری قمری در کاشان دانسته‌اند. اما مهدی بامداد در مجموعه تاریخ رجال ایران نوشته است که محمد غفاری در حدود سال 1268 هجری قمری چشم به جهان گشوده است.

 به‌هرحال، محمد غفاری فرزند میرزا بزرگ پسر میرزا عبدالمطلب غفاری در سال 1264ر یا 1268 هجری قمری در روستای مکی کاشان بدنیا آمد و در خاندانی شکفته بود که سنن و هنر نقاشی، میراث آن بود و عمویش میرزا ابوالحسن خان غفاری (صنیع‌الملک) نام‌آورترین نقش‌آفرینی روزگار خود بود.

 محمد غفاری تحصیلات ابتدایی را در کاشان گذراند و در سنین نوجوانی برای ادامه تحصیل راهی تهران شد و در مدرسه دارالفنون به فراگیری نقاشی شیوه اروپایی نزد استادانی چون میرزا علی‌اکبر خان مزین الدوله پرداخت و پس‌از بروز خلاقیتش در نقاشی در سال 1882 م از طرف ناصرالدین‌شاه لقب نقاش باشی و عنوان پیش‌خدمتی مخصوص شاه را گرفت. او در سال 1891 میلادی در تالار آیینه کاخ گلستان یک کارگاه راه انداخته و نخستین تابلویی که استاد جوان با امضای کمال‌الملک تصویر کرد، تابلوی تالار آیینه است. این تابلو، ظرایف و حساسیت های تالار وسیع آینه‌ی کاخ گلستان را با وسواس اعجاب‌آوری نشان می‌دهد.

 ناصرالدین‌شاه در سال 1892 م به محمد غفاری با حمایت امین‌السلطان صدراعظم عنوان کمال‌الملک داد. کمال‌الملک به پاداش کشیدن تصویری از مظفرالدین‌شاه در سال 1896 میلادی به اروپا رفت و در آن‌جا با شیوه‌های اروپایی مخصوصاً نقاشان سبک رنسانس از جمله رافائل، واندایک، ولاسکوتز، تیسین و رامبراند آشنا شد و سعی داشت نقاشی خودرو ترکیبی از سبک واندایک و رمبراند بنماید. رمبراند غول نقاشی مغرب‌زمین نخستین ساحری بود که کمال‌الملک را به خود جلب کرد، رامبراند که خود توجه زیادی به هنر تصویری شرق داشت مجموعه نفیسی از آثار مینیاتور ایران را فراهم آورده بود و با الهام از بدایع این آثار تصاویر فراوانی از روی انجیل آفرید.

 محمد غفاری (کمال‌الملک) در طول زندگانی شاهده به سلطنت رسیدن چهار پادشاه قاجاری از جمله ناصرالدین‌شاه، مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه و احمدشاه و همچنین نخستین پادشاه دودمان پهلوی یعنی رضاشاه بوده‌است.

 کمال‌الملک 12 اسفند سال 1927 میلادی در 92 سالگی درگذشت و جنازه‌اش در امامزاده عبدالله شهر ری مدفون گردید و او دارای چند فرزند از جمله ایران، مریم و زهرا بود.

 محمد غفاری در تاریخ نقاشی ایران تحولی شگرف ایجاد کرد که در آغاز بیشتر جنبه سنت‌شکنی داشت و به‌زودی شیوه‌اش سنت معتبری شد و نقاشی ایران برای رستاخیزی دوباره به آن تن داد و آن را تأیید کرد.

 کمال‌الملک نخستین استاد شیوه نقاشی آکادمیک یا نقاشی شبیه به عکس است و اصول دورنمای آن از قواعد ریاضی پیروی می‌کند و نقاشی‌هایش در صحت طرح و پختگی رنگ و دقت، سرآمد اقران و از این حیث از هیچ یکی از اساتید بزرگ این فن کم‌تر نبوده است. تکنیک‌های نقاشی آبرنگ، رنگ‌وروغن و سیاه قلم برای او مساوی و همه آن‌ها را به یک درجه از خوبی می‌ساخت.

  به‌طورکلی باید اذعان نمود که کمال‌الملک در دوره‌ای به نقاشی پرداخته است که هم‌زمان با شروع نهضت امپرسیونیستی بود و «عصر ماشین» ، نگارگران را به شکل انزوای «معنا» نشانده است.

 نقاشی‌های کمال‌الملک سراسر صورت و شبیه به عکس است و در همین حد هم از معنا بازمانده است و در این زمینه پیشرفتی نداشته است. بعد از انقراض دوره قاجار و رفتن جوانان به فرنگ (آشنایی با سبک‌های امپرسیونیسم و کوبیسم) و هجوم نهضت‌های غربی راه برای پیروان مکتب کمال‌الملک درهم پیچیده بود و نقاشان جوان‌تر ایرانی با آگاهی از این تحولات راه دقیق و دشوار کمال‌الملک را ادامه ندادند.

 

تاج السلطان

 پرتره شاهزاده تاج السلطان، ابعاد 88/9 در 68/6 سانتیمتر

 

 آن‌چه شایان ذکر است این‌که محمد غفاری عنوان نقاش‌باشی دربار را داشته و از زبده آثاری که از کمال‌الملک با امضای نقاش‌باشی در دسترس است از تابلوهای آبشار دوقلو سنه 1884 م، کاخ گلستان 1885 م، و منظره دهکده امامیه 1886 میلادی. کاخ گلستان و نیز منظره باغ شاه و دورنمای دره زانوسی که به سال ۱۸۸۸ میلادی تعلق دارند می‌توان نام برد.

 علاوه‌بر موارد ذکر شده از کمال‌الملک آثار فراوانی برجای مانده که امروز زینت‌بخش موزه‌های داخل و خارج کشور می‌باشند، ازجمله معروف‌ترین آن‌ها یکی تابلوی تکیه دولت است که مراسم سوگواری محرم و تعزیه خوانی را نشان می‌دهد و دیگری تابلوی تالار آینه می‌باشد که هر ۲ قبل‌از سفر محمد غفاری به اروپا کشیده شده‌اند.

 

تکیه دولت

تکیه دولت، رنگ روغن روی کرباس

 

 از دیگر نقاشان اواخر دوره قاجار که در مدرسه دارالفنون به تعلیم نقاشی پرداخت است ابوتراب می‌باشد. ابوتراب از مشهورترین تصویر نگاران چاپ سنگی بود که برای مصورسازی صفحات روزنامه شرف نقش فعالی داشته‌است.

 

یحیی خان

 یحیی خان مشیر الوله رقم ابوتراب غفاری

 

 ابوتراب استاد قلمدان سازی و نقاشی گل و مرغ بود و چهره‌پردازی را خوب می‌دانسته است و در نقاشی خود بیشتر به مناظر دشت و گل‌های متنوع و رنگین توجه ویژه‌ای داشت که در بین آن‌ها مناظری از خانه‌های دهقانی جلب نظر می‌کند.

 میرزا آقا امامی نیز از نقاشان اواخر قاجاری و پس‌از آن می‌باشد که در سال ۱۸۸۰ میلادی با نام محمدمهدی امامی در اصفهان متولد شد و بعدها به میرزا آقا شهرت یافت و آثاری با شیوه رایج در اواخر دوره قاجار بر جای گذاشته است. میرزا آقا در سال1856 میلادی در سن ۷۵ سالگی درگذشت.

 ابوالقاسم امامی از نقاشان معروف و از افراد خاندان امامی اصفهانی است که در اواخر عهد قاجار می‌زیسته و در گل‌وبته سازی آثاری زیبا پدید آورده است آثار او در حد متوسط بوده و بیشتر بر روی قاب‌های عکس کار کرده‌است.