نقاشی قهوه خانه ایی

 نقاشی عامیانه بازتاب هویت ایرانی در دوره قاجار

روند و سیر تحول نقاشی ایرانی با سبک و اسلوب ارائه‌شده تا اواخر دوره صفویه ادامه پیدا کرد تا این‌که در این دوره تحولی در نقاشی ایران رخ داد که مسیر نقاشی ایران را عوض کرد و در جریان دیگری روانه نمود. سرمنشأ این جریان، ریشه در زمان سلطنت شاه‌عباس دوم دارد و هم‌زمان با موقعی است که محمد زمان برای تعلیم نقاشی به اروپا رفت و باعث آشنایی نقاشان ایرانی با شیوه اروپایی و تأثیرپذیری نقاشان ایران از شیوه نقاشی اروپایی شد.

 از این تاریخ نقاشی ایرانی چهره عوض کرد که با ملاحظه نقاشی‌های قبل‌از اواخر صفوی و بعد از آن به‌وضوح می‌توان این تغییرات را نظاره‌گر بود.

 

 پوستر

 

 شایان ذکر است که نخستین روابط بازرگانی و سیاسی ایرانیان با اروپا در زمان پادشاهی خاندان آق‌قویونلو بود و سپس در دوره صفوی به‌خصوص در زمان شاه عباس اول با مسافرت فرستادگان سیاسی، بازرگانی و هنرمندان اروپایی به ایران و بالعکس، زمینه تأثیرگذاری فرهنگ غرب در ایران فراهم شد. ناگفته نماند که در آغاز، استقبال و آگاهی ایرانیان از فرهنگ و هنر غرب بسیار سطحی و عجولانه بود. بنابراین نمود آن در هنر ایرانی چندان چشمگیر و مشخص نبود، اما با گذشت زمان که مصادف شده بود با پادشاهی شاه عباس دوم و سفر محمد زمان به اروپا، اثراتش در نقاشی ایرانی نمود پیدا کرد، لازم به ذکر است که شاهان و درباریان همین نقاشی را هم نمی‌پسندیدند و بدان جهت برای بدست آوردن خواسته‌هایشان نگارگران وامانده غربی بکار گرفته می‌شدند. حتی یک سری نقاشی‌ها طبق سفارشی که از طرف ایرانیان داده می‌شد توسط دلال‌ها وارد ایران می‌شد و ازآن‌جایی‌که در اکثر آثاری که از هلند و ایتالیا و ونیز و از طریق دلال‌ها و تجار ارمنی غربی به اصفهان و ایران می رسید آثار دست دهم آن‌ها بود و بیشتر چهره زنان کاخ‌نشین و برهنه اروپایی را نشان می‌دادند.

 بنابراین از این تاریخ، شاخصه‌ها و اصالت نقاشی ایران لکه‌دار می‌شود، نقاشی سنتی ایران در کنار نقاشی فرنگی مآبی اروپایی رودررو می‌شود، لکه‌دار شدن هویت نقاشی ایرانی در دوره افشاریه، زندیه و قاجاریه باعث ظهور سبکی جدید در نقاشی ایرانی گردید که در دوران حاکمیت خاندان قاجاریه به اوج شکفتگی خود رسید و تحت عنوان مکتب قاجاریه شهرت یافت.

نقاشی دوره قاجار که می‌توان نقاشی غربی را در آن دنبال کرد بیشتر در ترکیب عناصری ناهمگون همچون لباس‌ها، اشیاء و یا استفاده از شیوه‌های نقاشی ازجمله رنگ و روغن است که از آن در نقاشی‌هایی به اندازه نسبتاً بزرگ استفاده می‌کردند. همچنین از مشخصه‌های دیگر دوره‌ی قاجار می‌توان به سایه و روشن و پرسپکتیو (عمق دادن به آثار و دوری و نزدیکی آن‌ها) اشاره کرد. به‌عبارتی تأثیرپذیری نقاشی ایرانی از نقاشی فرنگی باعث شد نقاشی سنتی ایران از عالم مثال به عالم عینی سوق داده شود.

در این اوضاع‌ واحوال بود که برخی از نقاشان ایرانی برای اعاده اصالت ازدست‌رفته نقاشی و حفظ هویت ریشه‌های ایرانی بودن نقاشی‌ها که غرق در سبک و اسلوب نقاشی فرنگی شده بود؛ تحت قالب نقاشان قهوه خانه ایی وارد عرصه هنری ایران در دوره قاجار شدند.

یکی از علل نام‌گذاری آن بنام نقاشی قهوه‌خانه‌ای به دلیل شکل‌گیری اولیه آن در قهوه‌خانه‌ها بود، چراکه قهوه‌خانه روزگاری کار تمام وسایل ارتباط‌جمعی را انجام می‌داده و به‌عنوان مرکز خبر و نقالی، پاتوق و محل تجمع قشرهای مختلف جامعه بوده‌است.

به عبارتی قهوه‌خانه حافظ سنت‌های اصیل ایرانی بود، سنت‌هایی که مکتوب و مضبوط نبود بلکه سینه‌به‌سینه منتقل می‌شد.

 

نگارگری قهوه‌خانه‌ای، داستان رستم و سهراب اثر منصور وفایی

نگارگری قهوه‌خانه‌ای، داستان رستم و سهراب اثر منصور وفایی

 

نقالی سابقه‌ی دیرینه در ایران دارد حتی قبل‌از آن‌که قهوه‌خانه وارد معماری ایران شود، وجود داشته است. نقال بازگوکننده داستان‌های حماسی و پهلوانی ایران و حتی در روزگاران گذشته پادشاهان برای خود نقالانی داشتند که به نقل داستان‌های حماسی می‌پرداختند.

اما کار نقالی کمابیش شبیه امروز از زمان شاه اسماعیل صفوی شروع شد و خود شاه اسماعیل مروج و مشوق بزرگ آن بود و توانست یک حکومت ایرانی اسلامی (شیعه) را بنیان بگذارد که تا حدود دو ق قرن دوام داشت؛ و مقصود شاه اسماعیل حفظ وحدت بین مردم ایران و همچنین احیای اصالت‌ها و هویت‌های قومی ایرانیان بود. در این دوره بود که نقالی رواج فوق‌العاده یافت و به شعبه‌هایی از جمله قصه خوانی و شاهنامه خوانی، حمله خوانی (حمله حیدری) و روضه‌خوانی در میان مردم رایج شد. در زمان شاه اسماعیل دین رسمی ایران شیعه اعلام شد و از نقالان برای بیان داستان‌های مذهبی از جمله حماسه کربلا و عاشورا استفاده کرد و مقصود او از این کارها در اصل رواج و رسوخ مذهب شیعه اثنی‌عشری در ذهن و روح مردم ازیک‌طرف و حفظ وحدت و احیای هویت فرهنگی ایران از طرف دیگر بود که از آن تحت عنوان تعزیه خوانی و مرثیه سرایی نام‌برده شده‌است.

نقالی و تعزیه خوانی و مرثیه سرایی در اواخر دوره زندیه و در اوایل دوره قاجار به قهوه‌خانه‌ها کشیده شد. با توجه به شرایط حاکم اعمال شده بر نقاشی و نقاشان ایرانی و اصالت ازدست‌رفته آن، ذهن جستجوگر برخی از نقاشان ایرانی را بر آن داشت که برای حفظ اصالت نقاشی غرق‌شده در سبک و اسلوب نقاشی فرنگی تحت قالب نقاشان قهوه‌خانه‌ای در به تصویر درآوردن نقل نقال ها یا رعایت اصول و قواعد نقاشی سنتی ایران اقدام نمایید، و ازآن‌جایی‌که این نقاشان از بطن جامعه برخاسته بودند به نقاشی عامیانه نیز نام‌گذاری شده‌است.

این نقاشان برخلاف نقاشان دیگر آن دوره به‌صورت آکادمیک آموزش ندیده بودند بلکه برای حفظ اصالت فرهنگی ایرانی و هویت ازدست‌رفته سعی در بکار بردن مضامین اصیل ایرانی در نقاشی‌ها طبق اصول رایج در نقاشی ایرانی داشتند.

بنابراین ملاحظه می‌شود که برای اولین‌بار در تاریخ، نقاشی ایرانی نه برای ارضای اشرافیت و زینت کاخ‌ها و تالارها و صفحات ساخته‌شده و نه برای نقش آزمایی و تفنن؛ بلکه این‌بار پیامی دربرداشت که از مردم گرفته بود و با تمام بار معنایی که در ذات خود می‌پرورید به مردم گرایید و یکی از مهم‌ترین و آشکارترین انگیزه‌های پدید آمدن نقاشی قهوه‌خانه‌ای با مضمون حماسی و مذهبی، اوج روزافزون شاهنامه‌خوانی و کلام گرم و گیرای نقالان در قهوه‌خانه‌های رو به افزایش پایتخت بوده‌است.

بنابراین نقاشی قهوه‌خانه‌ای از شیوه‌های نقاشی عامیانه‌ی ایرانی است که توانست ارتباط تنگاتنگی بین نقاشی و مخاطب برقرار کند که هدف عمده و روح جستجوگر آن‌ها یافتن هویت و احیاگر اصالت از دست رفته نقاشی ایرانی در دوره‌ی قاجار بود و  برای بدست آوردن این هدف در بکار بردن مضمون و محتوای نقاشی‌هایشان به دو مفهوم ملی و اصیل ایرانی گرایش آوردند که در زیر به آن‌ها می‌پردازیم.

نقاشی قهوه‌خانه‌ای با مضمون حماسی 

مضمون حماسی نقاشی قهوه‌خانه‌ای از شاهنامه فردوسی اتخاذ شده‌است؛ شاهنامه فردوسی معروف‌ترین منظومه حماسی ایران و از شاهکارهای ادبیات جهان است که فردوسی را بزرگ‌ترین شاعر حماسه سرای فارسی و شاهنامه‌اش را فخیم‌ترین حماسه‌ی ملی ایرانیان معرفی کرده‌است. قسمت عمده نگارگری ایران که از زیر قلم استادان زبردست بیرون آمده از اشعار فردوسی الهام پذیرفته و مربوط به وقایع شاهنامه است که صحنه‌های قهرمانی آن، نقاشان ایرانی را به هنرنمایی برانگیخته و به‌خاطر رواج و مقبولیت خاصی که داشته نگارگران را برای ترویجی مداد سحرآمیز خود مدد می‌کرده‌است؛ بنابراین با سروده شدن شاهنامه در دوره غزنوی، همواره شاهد تأثیرگذاری آن بر نگارگری ایران می‌باشیم و در این میان قشر حاکم بر جامعه در دوران‌های سلجوقی (مضمون کتیبه‌های گنبد علویان همدان و کاشی‌ها و سفال‌ها) ، ایلخانی (شاهنامه دموت) ، تیموری (بایسنقری) صفوی (شاهنامه شاه طهماسبی) و قاجاریه (تجلی آن در نقاشی قهوه‌خانه‌ای) از مضمون‌های حماسی آن سعی در حفظ وحدت ملی و روحیه سلحشوری در بین مردم داشته‌اند. به‌همین خاطر همواره مشوق نقاشان در مصورسازی شاهنامه بوده‌اند و مضمون‌های شاهنامه همواره پرورش‌دهنده احساسات وطن خواهان و الهام‌بخش وحدت ملی در بین مردم ایران بود و افراد طوایف مختلف را به‌هم پیوند می‌بخشیده است.

به‌همین خاطر نقاشان قهوه‌خانه‌ای در دوره قاجار که از بطن جامعه برخاسته بودند، سعی داشتند از مضامین حماسی آن مانع تأثیرپذیری نقاشی ایرانی به‌طور خاص و فرهنگ ایرانی به‌طور عام از فرنگ شود و همچنین باعث احیای نقاشی ایرانی با اصالت خاص خودش گردد. بنابراین، شاهنامه فردوسی به‌خاطر چند جنبه در نقاشی قهوه‌خانه‌ای تجلی کرد، یکی از حیث ملیت و قومیت که بتواند منجر به حفظ وحدت فرهنگی و ملی ایران در دوره قاجار شود، جنبه‌ی دیگر آن سعی در محفوظ نگاه داشتن حس نژادی و غرور ملی و مفاخر گذشته‌ی ایرانیان داشت به‌نحوی که بتواند در حفظ و احیای هویت ایرانی مؤثر واقع گردد.

روحیه حماسی نقاشی قهوه‌خانه‌ای با وقوع انقلاب مشروطیت در اواسط و اواخر دوره قاجار جانی تازه گرفت؛ به‌عبارت‌دیگر، گرچه نقش‌هایی که از داستان‌های شاهنامه از ابتدای دوره قاجار تا آغاز جنبش مشروطه‌خواهی تصویر می‌شد به نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای نزدیک بود، ولی هنوز روح حماس به مفهوم واقعی در آن‌ها تجلی نداشت؛ چراکه جنبش آزادی‌خواهی و مشروطه طلبی پس‌از قرن‌ها ستمگری و حقارت و سکون ، سراسر کشور را فرا گرفت. معمولاً در چنین وضعی هنر به‌کندی شکل و سبک عوض می‌کند تا با اندیشه و آیین نو هماهنگ شود؛ ولی چون به وجود آمدن قالبی نو که با آزادی‌خواهی مردمی (که با نمادهای مترقی اجتماعی جهان آشنایی درستی نداشته) قابل تطبیق باشد، به‌زودی امکان نداشت، به‌ناگزیر آرمان‌های ملی در قالب شیوه‌های نقاشی سنتی به‌صورت نقش‌هایی از حماسه ملی ارائه‌شده است و اکثر این نقش‌ها هم‌زمان با مشروطه‌خواهی به‌وجودآمده اند.

پیشگامان نقاشی قهوه‌خانه‌ای که سردمدار ارائه نقاشی قهوه‌خانه‌ای با مضمون حماسی بود و شاگردانی برای خود تربیت کرد،  «حسین قوللر آغاسی» فرزند «علیرضا قوللر آغاسی» است. 

 

قوللر آغاسی

نقاشی قهوه خانه ایی، نبرد رستم و اشکبوس، جنگ هفت لشکر، رقم قوللر آغاسی

 

حسین قوللر بنیان‌گذار سبک نقاشی قهوه‌خانه‌ای، از کودکی همراه پدرش علیرضا بود و به شاگردی او پرداخت و هنر میناکاری را نیز تجربه کرده‌است.

از جمله ویژگی‌های نقاشی قوللر آقاسی عدم رعایت پرسپکتیو (سنت فرهنگی) است؛ چنان‌که حسین قوللر آقاسی همیشه به شاگردانش می‌گفت: اگر بخواهیم به شیوه نقاشان فرنگی عمل کنیم، و به فاصله (دوری و نزدیکی) در کار اهمیت بدهیم نصف هنر و زحمت ما بر باد می‌رود و باید ۵۰ صورت زنده را فدای ۴ تا صورت کنیم و این به اعتقاد من غلط است.

اصل مهم در نقاشی قهوه‌خانه‌ای به قول قوللر آغاسی، نقاشی خیالی؛ اصل جوانمردی و پهلوانی که هماهنگ با راستی و درستی است و آن را به‌گونه‌ای در نقاشی قهوه‌خانه‌ای مطرح می‌کنند.

نکته دیگر این‌که رنگ سبز در نقاشی قهوه‌خانه‌ای از نوع حماسی جایگاه یلان و پهلوانان بوده‌است. تحقیر آدم‌ها در سیر تحول نقاشی ایرانی دیده نشده است؛ اما در نقاشی قهوه‌خانه‌ای برای اولین‌بار آورده شده و در تحقیر افراد، معمولاً آن‌ها را با کوچک‌تر نشان‌دادن جثه و اندامشان نشان می‌دهند مانند تابلوی حرکت کیخسرو به ایران با مادر خود رقم حسین قوللر آغاسی.

 

قوللر آغاسی نقاشی قهوه خانه

نقاشی قهوه خانه، حرکت کیخسرو با مادرش رقم قوللر آغاسی

نقاشی قهوه‌خانه‌ای با مضمون مذهبی

در طول تاریخ نقاشی ایران به نقاشی با مضمون مذهبی نسبت‌به نقاشی با مضمون حماسی کم‌تر پرداخته شده‌است. ماریا ویتوریا فونتانا در رساله شمایل نگاری اهل‌بیت که در سال ۱۹۹۴ میلادی منتشر کرده‌است، ۶۳ شمایل با مضامین و روایات گوناگون درباره اهل‌بیت بر روی کاشی، کاغذ، فلز و اشیای دیگر از سده‌ی دوازدهم میلادی معرفی کرده‌است؛ نویسنده رساله، شمایل‌ها را به ۲ گروه تقسیم کرده‌است: 

گروه اول شمایل‌هایی از حضرت امیر و خاندانش

یکی از نسخه‌های معروف که دارای این نوع شمایل نگاری است نسخه خاوران نامه می‌باشد. در خاوران نامه یا خاورنامه داستان جنگ‌ها و دلاوری‌های حضرت علی علیه‌السلام و یاران آن حضرت است و هدف داستان‌های این نسخه تحکیم ایمان مردم و برانگیختن حس تحسین شیعیان و دوستان آل علی علیه‌السلام بوده‌است. خاوران‌نامه ابن حسام منظومه‌ای است مفصل بر حدود ۲۲۵۰۰ بیت در بحر متقارب می‌باشد. پیش‌تر پژوهندگان، خاوران‌نامه‌ی ابن حسام را بهترین تقلید از شاهنامه فردوسی دانسته‌اند که جنبه مذهبی نگاری آن بیانگر هویت و اصالت و حفظ وحدت در بین شیعیان ایران بوده‌است.

از خاوران‌نامه نسخه‌های متعددی برجای مانده که در کتابخانه‌ های ایران و جهان پراکنده است و کهن‌ترین آن در موزه هنرهای تزیینی تهران بود که سپس به کاخ گلستان منتقل شده‌است. این نسخه دارای ۱۵۵ نگاره مکتب هرات دوره تیموری است و بیشترین نقاشی‌ها و نگاره‌های این نسخه نفیس به تاریخ ۱۴۷۸ میلادی و به امضای نقاشی بنام فرهاد است، یکی دیگر از منظومه‌های مهم حمله حیدری است که راجع‌به زندگانی حضرت محمد ص و علی علیه‌السلام است.

شمایل‌های این مجموعه بیشتر به شکل مینیاتور است. این شیوه شمایل نگاری مذهبی در دوره صفوی و پس‌از رسمی شدن مذهب تشیع در زمان شاه اسماعیل اول ۱۵۰۱ تا ۱۵۲۳ میلادی، در میان مردم شیعه ایران به‌طور چشمگیری شیوع یافت و به‌صورت شمایل نگاری روی دیوار (دیوار نگاری) و پرده (پرده دراویش) نمودار شد. ازجمله نگاره‌های دوره‌ی صفوی به دیوارنگاری امامزاده زید اصفهان باید اشاره کرد که از جمله نقاشی‌های آن می‌توان به تصویر ابوالفضل‌العباس علیه‌السلام در دشت کربلا اشاره کرد.

گروه دوم شمایل‌هایی از مراسم محرم و تاسوعا و عاشورا

در این شمایل‌ها صحنه‌هایی از واقعه عاشورا به سنت پادشاهان آل بویه سده‌ی دهم میلادی به تصویر درآمده‌اند.

در دوره صفوی علاوه‌بر نقاشی‌های مذهبی می‌توان به برگزاری مراسم تعزیه و روضه خوانی و مرثیه سرایی اشاره کرد که در مراکز تجمع افراد، زندگانی ائمه به‌خصوص حماسه عاشورا را نمایش می‌دادند و به نقل زندگی ائمه می‌پرداختند.

دو گروه شمایل‌های ذکرشده بخصوص گروه دوم مبنای شکل‌گیری نقاشی قهوه‌خانه‌ای شد؛ بنابراین نقاشی و شمایل نگاری معروف به نقاشی قهوه‌خانه‌ای متأثر از سبک و شیوه شمایل نگاری روی دیوار دوره صفوی و همچنین تعزیه‌خوانی است. به عبارتی حماسه‌های دینی، نخستین عامل داستانی را در اختیار تظاهرات مذهبی یعنی سوگواری قرارداد و ادغام این دو منجر به تظاهر نمایش تعزیه در قرن دهم هجری قمری شد، این حماسه‌های گوناگون تأثیراتی هرچند کم یا زیاد در این زمینه داشتند.

همون‌طور که ملاحظه شد در روندی تاریخی نقاشی ایران، مکاتب نقاشی ایران در دوره‌های مختلف کم‌تر به صحنه‌های مذهبی پرداخته‌اند؛ اما با توجه به مدارک مستند و مکتوب اوج نقاشی مذهبی ایران در دوره قاجار است و آن را باید از آن نقاشان قهوه‌خانه‌ای دانست که توانستند در آن شرایط زمانی چنین مکتبی را که ناشی از اصالت و هویت ایرانی است رونق ببخشند.

نقاشی قهوه‌خانه‌ای نوعی نقاشی است که انگ تزیینی به آن نمی‌چسبد؛ از نقاشان پیشگام مکتب قهوه‌خانه‌ای محمد مدبر می‌باشد که به «نقاش کربلا» لقب یافته بود و این نقاش بیش‌از تصویرگران دیگر به شمایل‌سازی از حماسه سازان تاریخ مذهب تشیع و وقایع و مصائب اهل‌بیت در کربلا پرداخته است. مدبر در ساخت و پرداخت پرده‌های نقاشی معروف به پرده دراویش و نگاشتن شمایل اعضای خاندان پیامبر و سرگذشت زندگی اهل حق و معصومان و شهیدان کربلا و جلوه‌گر ساختن شقاوت و سنگدلی و درنده‌خویی اشقیا هنر والایی از خود نشان داده و آثار برجسته‌ای از شمایل نگاری مذهبی باقی گذاشته است.

 

محمد مدبر

نقاشی قهوه خانه، واقعه کربلا، محمد مدبر

 

محمد مدبر قبل‌از پرداختن به نقاشی در تعزیه تکیه دولت نقش دو طفلان مسلم را بازی می‌کرد و در برابر تابلوهایش اشک فراوان می‌ریخت. او در تمام عمر خدمت‌گذار فرهنگ عامه بود و از کشیدن تصاویر مذهبی هیچ‌گاه چشم‌پوشی نمی‌کرد.

 

تابلوی «طفلان مسلم» در ابعاد ۱۲۵ در ۱۶۵ کاری از محمد مدبر

تابلوی «طفلان مسلم» در ابعاد ۱۲۵ در ۱۶۵ کاری از محمد مدبر

 

شایان ذکر است نقالان که نقاشان طبق نقل آن‌ها به تصویرگری می‌پرداختند حالا بالعکس شده و نقالان طبق تصویر ارائه‌شده توسط نقاشان قهوه‌خانه‌ای به نقل داستان‌های حماسی و مذهبی می‌پردازند. به این نقالان «پرده خوان» یا «پرده گردان» یا «شمایل گردان» می‌گویند؛ این پرده‌ها را در سر گذرها و چهارسوق ها و میدان‌ها که محل تجمع و گذر انبوه مردم بود بر دیوار می‌آویختند.

به‌طورکلی بررسی هنر شمایل نگاری در حوزه هنرهای عامه و مطالعه و تحلیل شمایل‌ها مارا در شناخت و دریافت جلوه‌های ناشناخته‌ی فرهنگ و جهان‌بینی ملی و مذهبی مردم ایران کمک می‌کند و نگرش‌های دینی و اعتقادی مردم و برداشت آنان را از مذهب قدیسان و حماسه‌سازان مذهبی آشکار می‌کند.

منبع: کتاب نگارگری ایران در دوره قاجار